شغل تمام وقت مجاهدین خلق: مزدوری برای دشمنان ملت ایران

بیش از دو دهه است که مجاهدین خلق (فرقه ی رجوی) بافته هایی را درباره ی برنامه ی هسته ای ایران شایعه کرده است و متعاقب آن با همراهی مخالفان ایران در امریکا و اسرائیل هراس افکنی درباره ی آنچه” تهدید هسته ای ایران” می خوانند را اشاعه می دهند.
اگر امریکا می تواند با اطلاعات گزینشی و به اصطلاح نفوذی که فرقه ی رجوی در اختیارش قرار می دهد چشم بر نظرات و تهدیدهای این گروه ببندد و سکوت و همراهی اسرائیل را نیز داشته باشد، پس داعش هم می تواند به گرمی مورد پذیرش امریکا و اسرائیل قرار بگیرد و برای روز مبادا نگه داشته شود.
روابط پنهانی میان فرقه ی مجاهدین خلق و جنگ طلبان امریکایی، نشان می دهد که اسرائیل می تواند دشمن یک دوست را تبدیل به دوست آن دوست کند. امریکا هیچ منافع مشترکی با مجاهدین خلق ندارد چراکه موضع ضد ایرانی امریکا در واقع وظیفه ای است که اسرائیل برای آن در نظر گرفته است. در واقع اسرائیل به سناتورها، نمایندگان کنگره، شهرداران و فرمانداران امریکایی رشوه می دهد تا روابط مناسبی با عوامل مجاهدین خلق – دشمن قسم خورده ی امریکا که دستش به خود امریکایی ها آلوده است – برقرار کنند.
و این دقیقاً همان دلیلی است که می تواند ارتباط داعش با اسرائیل را نیز اثبات کند. اگر مجاهدین خلق توانست روزی از فهرست تروریستی امریکا خارج شود، داعش نیز که دستش به خون شهروندان وافسران نظامی امریکا آلوده نیست هم حتماً می تواند در زمان مناسبی که اسرائیل صلاح بداند مورد اعتماد قرار بگیرد. حکمت ایدئولوژیک اسرائیل این جمله است: دشمن دشمن من دوست من است. برای اسرائیل ایجاد دوستی با دشمنان یک دوست و سپس استفاده از هر دوی آن ها برای اهداف خشونت طلبانه اش، امری عادی ست.
ریچارد سیلوراستاین روزنامه نگار یهودی و منتقد سیاست های صهیونیستی می نویسد:” مقامات سابق دولتی امریکا مثل تام ریج و اندیشکده های واشنگتن متحد با لابی اسرائیل طومارهایی منتشر می کنند که برای سرنگونی خشونت آمیز رژیم ایران فراخوان می دهد. سرمقاله هایشان را در ازای دستمزدهایی می نویسند که گروه سابقاً تروریستی مجاهدین خلق – که متهم به قتل دیپلمات های امریکایی ست – می دهد. تام ریج به تنهایی برای سخنرانی های 15 دقیقه ای اش در گردهمایی های مجاهدین در اقصی نقاط جهان، ده ها هزار دلار درآمد داشته است. شمار دیگری از مقامات سابق مثل هوارددین، رودی جیولیانی، جان بولتون نیزبه این قطار پول ساز پیوسته اند.”
همچنین، مأمور سابق سی آی ای (CIA)، فیلیپ جیرالدی در نشریه ی امریکن هرالد تریبیون درباره ی لابی دست و دل باز مجاهدین خلق در حکومت امریکا می نویسد:” قراردادهای مولتی میلیون دلاری با شرکت های لابی کننده ی واشنگتن که تجربه ی خوبی در همکاری با کنگره به پشتوانه ی دستمزدهای کلان برای سخنرانی ها، دارند، بسیاری از امریکایی های سرشناس را برا ی پیوستن به کاروان حامیان مجاهدین خلق اغوا کرده است. تا پیش از سال 2012، دستمزدهای سخنرانی به نفع مجاهدین از 15 هزار دلار شروع می شد و همینطور بالاتر رفت. اد رندل فرماندار سابق پنسیلوانیا بیش از 150 هزار دلار دستمزد از این گروه دریافت کرده است. رودی جولیانی سالهاست که برای هر بار حضورش در مراسم مجاهدین و سخنرانی های بیست دقیقه ای اش، 20 هزار دلار دریافت می کند. توجه داشته باشید که مجاهدین خلق در آن زمان در فهرست گروه های تروریستی بود و پذیرفتن پول از آن برای دفاع از منافعش باید شامل قانون حمایت مادی از تروریسم می شد.”
مدافعان امریکایی مجاهدین خلق که رشوه های کلان گرفته اند، احتمالاً درباره ی ماهیت واقعی این گروه به واسطه ی روزنامه نگاران و محققان چون فیلیپ جیرالدی، آگاه شده اند. وی چون دفعات گذشته در مقاله اش دراره ماهیت مجاهدین خلق می نویسد:” مجاهدین خلق به نحو گسترده ای، فرقه ای تروریستی تلقی میشود که تیم عجیب زن و شوهری مسعود ومریم رجوی آن را هدایت می کند. اعضایش ملزم هستند که مجرد باشند و متحمل شستشوی مغزی شدید می شوند؛ در صورتی که رهبری را زیر سئوال ببرند تحت شکنجه ی جسمی، ضرب و شتم شدید که حتی به مرگ می انجامد و سلول انفرادی طولانی مدت قرار می گیرند.”
یورام عبدالله ویلر پژوهشگری که در باره ی مجاهدین خلق مطالعه کرده است، عقاید آن ها را” تلفیق عجیبی از مارکسیسم و بنیادگرایی اسلامی” توصیف می کند.
وی بیان می کند که با چرخش تند دولت ترامپ بر ضد ایران، مجاهدین خلق در حال پیدا کردن مخاطبان در امریکاست و سعی دارند به امریکایی ها بگوید که ایران در توافق هسته ای،” تقلب” می کند. چند هفته پیش ازانتشار مقاله جیرالدی و افشاگری هایش درباره ی نقش ریاکارانه مجاهدین خلق در هراس افکنی درباره ی برنامه ی هسته ای ایران، یورام عبدالله ویلر مقاله ای در همین نشریه نوشت با این عنوان” تهدید” هسته ای ایران: اخبار دروغین بازیافتی ترامپ”. وی در این مقاله ی تحقیقی، علی رضا جعفرزاده به عنوان بازوی مجاهدین خلق در رسانه های جنگ طلب و ضد ایرانی فاکس نیوز معرفی می کند و نیز اذعان می کند که جعفرزاده چگونه همان اطلاعات کذایی درباره ی برنامه ی هسته ای ایران را از سال 2002 تا کنون تکرار مکررات می کند.
وی می نویسد:” هنگامی که در یک کنفرانس خبری” شواهدی” درباره ی” برنامه ی هسته ای در ایران” ارائه کرد، جعفرزاده در آگوست 2002 بدنامی خویش را به دست آورد. در کتابی در سال 2006 نوشت با عنوان” تهدید ایران” که به رمان جهانی علمی تخیلی می ماند پذیرفت که برای مجاهدین خلق لابی کرده است و حتی موفق شده که 219 عضو مجلس نمایندگان امریکا را قانع کند که بیانیه ای در حمایت از شورای ملی مقاومت امضا کنند […] تشابه اخبار سال جاری فاکس نیوز با گزارشی خبری سال 2005 شگفت آور است.”
این اطلاعات اساسا کجا یافته یا بافته می شوند؟
روزنامه نگار سرشناس امریکایی گرث پورتر چندین بار با ارائه ی دلایل مستند پاسخ این سوال را داده است. همین چند هفته پیش وی بار دیگر تاکید کرد که صهیونیست ها پیش برنده های واقعی سیاست های امریکا و همچنین دستور کار خشونت و تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی توسط بازوهایشان در منطقه هستند. پورتر می نویسد:”رئیس جمهور دانلد ترامپ در سیاست تازه اش در قبال ایران آشکار و به نحو خطرناکی دیپلماسی را به نفع مقابله نظامی رد می کند. اما ماجرا از این هم فراتر است: تغییر رویکرد به سمت نزدیکی بیشتر خط مشی های امریکا با سیاست های دولت نخست وزیر اسرائیل بنجامین نتامیاهو.”
پورتر حامیان امریکایی مجاهدین خلق را به عنوان عاملان اصلی خط مشی اسرائیل در امریکا رسوا میکند. به نوشته ی وی،”بولتون بود که با مقامات اسرائیلی همکاری کرد تا جهان را متقاعد کند که ایران دارای برنامه ی سلاح های هسته ای مخفیانه است. هدف او این بود که قطعنامه ای در شورای امنیت سازمان ملل به دولت های کلیدی اروپایی بفروشد که طبق آن ایران متهم به ساختن سلاح هسته ای می شد. او در خاطراتش شرح می دهد که گمانش از این راهبردش این بود که شورای امنیت ایران را از حق داشتن برنامه ی هسته ای محروم میکند یا ایالات متحده اقدام نظامی علیه ایران انجام خواهد داد.”
پورتر درباره ی افشاگری های کذایی درباب سایت های هسته ای ایران می نویسد:”در تابستان 2004، مجموعه ی بزرگی اسناد که گفته می شد از یک برنامه ی پژوهشی سلاح های هسته ای ایرانی است ناگهان به دست سازمان اطلاعات خارجی آلمان رسید. آن اسناد تبدیل شد به تنها شاهد برای وجود چنین برنامه ای. اما نگارنده در این اسناد بیش از یک نشانه ی فریبکاری پیدا کرد، و یک مقام سابق وزارت امور خارجه ی آلمان در گزارشی در سال 2013 به من گفت که منبعی که این اسناد را منتقل کرده بود یک عضو سازمان مجاهدین خلق بوده است. بنابه گزارش ها، مجاهدین خلق برای مدتی با موساد اسرائیل همکاری داشته است.”
برای مخالفان ایران چه چیزی موجب اعتبار مجاهدین خلق می شود؟
ریچارد سیلوراستاین پس از مطالعه و شرح سوابق مجاهدین خلق به این نتیجه می رسد که” کاملاً ویژگی شخصیتی مجاهدین خلق است که از دشمنان ایران حمایت مالی قبول کند، چنانچه زمانی هم در طول جنگ ایران – عراق تحت حمایت صدام حسین بود.”
سیلوراستاین برخی از خدمات مجاهدین به حامیانش را در فهرست زیر می آورد:”مجاهدین خلق در قتل پنج دانشمند هسته ای ایران شرکت داشتند. بسیاری از تحلیل گران معتقدند که ثروت اسرار آمیز مجاهدین خلق از خزانه های رژیم سعودی نشأت می گیرد که دشمن قسم خورده ی رژیم شیعه مذهب ایران است. ان بی سی به نقل از مقامات دولتی اوباما ادعا کرد که موساد هم یکی از حامیان مالی مهم برای این گروه است. میرداگان، رئیس سابق موساد، به طور عمومی به حملات تروریستی که تحت حمایت اسرائیل در ایران انجام می گیرد، بالید. بدیهی ست که این چنین عملیات هایی مستلزم همکاری ایرانی های داخل ایران است و مجاهدین خلق جنایتکاران احتمالی هستند. همان گزارش ان بی سی اذعان می کند که مجاهدین خلق در قتل پنج دانشمند هسته ای ایرانی دست داشتند. من بر اساس اظهارات یک مقام بلند پایه ی نظامی سابق اسرائیل اینجا گزارش کردم که موساد و مجاهدین خلق مشترکاً حملات را انجام دادند. دیگر روزنامه نگاران گزارش کردند که سعودی ها به اسراییل یک میلیارد دلار دادند تا عملیات های گوناگونی برای کارشکنی دربرنامه ی هسته ای ایران به را اندازند. از جمله ی این اقدامات، قتل دانشمندان و حمله ی سایبری استاکس نت بود.”
در همه ی این معاملات کثیف سهمی برای صلاح کار مردم جهان در نظر گرفته نمی شود. فرقه ی رجوی هم ابزار دیگری است برای جنگ طلبان که روزی درست مثل القاعده و داعش، دامن گیر خودشان خواهد شد.
مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا