گفتگوی دوستانه با آقای فواد بصری جدا شده از فرقه رجوی

سلام جناب آقای بصری احوال شما.
سلام بر شما دوست عزیز.
آقای بصری.
شما طی این مدت چند مصاحبه داشتید و مصاحبه های شما را خواندم. با خودم گفتم گفتگویی صمیمی من هم با شما داشته باشم. گفتگوی من با شما می خواهم خلاصه و مفید باشد.

س ۱ _ آقای بصری رجوی عراق را کانون مبارزه می نامید نقطه استراتژیک رجوی بود این همه برای صدام مزدوری کرد از موضع بالا موضع خودش را می گرفت عربده می کشید. پس چی شد سرنگونی رجوی.

_ زمانی که من و سایر دوستان در آن پادگان لعنتی اشرف بودیم رجوی و سرانش برای کشیدن بیگاری بیشتر. سرنگونی پوشالی را بر سرما چماق کرده بودند و با شعار سرنگونی و با زور و فشار ما را نزد خودش نگه داشته بود آنهم در یک حصار بسته و قطع از دنیای بیرون. در رابطه با ما هر چه بود در حصار بسته خلاصه می شد. ولی رجوی با دنیای بیرون ارتباط داشت تمام تلویزیون ها ی مربوط به کشورها را توسط ماهواره مشاهده می کرد از جمله تلویزیون ایران را و خوب می دانست که جمهوری اسلامی به لحاظ نظامی در حال پیشرفت است بخصوص بعد از عملیات دروغ جاویدان.
شعار سرنگونی در فرقه به مرور زمان در ذهن اعضا کم رنگ شد. مطمئن باشید اگر رجوی توان سرنگونی را داشت زمانی که اربابش صدام سرنگون شد به ایران حمله می کرد. ولی رجوی پیام داد در مقابل نیروهای آمریکایی دست ها را بالا ببریم و روی تمامی سلاحهای سبک و سنگین پرچم سفید نصب کنیم و بعد از مدتی مجددا رجوی پیام داد تمام سلاحها را تحویل آمریکاییها دهید. البته نیازی به پیام رجوی نبود اگر رجوی پیام هم نمی داد آمریکاییها ما را خلع سلاح می کردند. خیلی جالب بود شورای سرکوب زنان در اشرف کارشان این شده بود که چپ و راست پاچه ما را بگیرند. برای ما نشست می گذاشتند و می گفتند دیدید ما با تحویل سلاح به آمریکاییها رژیم (جمهوری اسلامی) را مات کردیم!!. شما را بخدا می بینید سران رجوی از موضع پایین چگونه بحث خلع سلاح را به خورد ما می دادند. رجوی ترسو و بی جربزه بود و از طرفی شیاد و دروغگو یک روده راست در شکمش نبود. زمانی که صدام سرنگون شد رجوی خوب می دانست اگر به ایران حمله کند بد جوری از جمهوری اسلامی شکست می خورد و رجوی بایستی افتضاح نظامی و سیاسی را برای خودش بخرد. بهترین کار برای رجوی فرار و مخفی شدن در سوراخ موش بود. در واقع از همان زمان خفه خون گرفت.
رجوی در پیامها و در نشست های عمومی می گفت عراق را به هیچ عنوان نباید از دست داد حتی اگر همه را بکشند. رجوی و سرانش طبق عادت دیرینه دست در جیب خودشان نمی کنند دستشان همیشه در جیب دیگران است و بها را از دیگران می گیرند. در نهایت در مرحله اول با فشار دولت عراق و درگیریها که پیش آمد فرقه رجوی مجبور شد با کلی کشته و معلول و زخمی با پادگان اشرف خدا حافظی کند و در لیبرتی نزدیک بغداد مستقر شود لیبرتی برای رجوی و سرانش موقت بود و بایستی بعد از مدتی لیبرتی را ترک می کردند و همینطور هم شد.
س۲ _ آقای بصری برگردیم به وضعیت فعلی فرقه رجوی در آلبانی چرا این همه ریزش نیرو در آلبانی؟
_ افرادی که چندین سال در حصار بسته بودند، غیر از بیابان خشک و علفهای خشک چیز دیگری نمی دیدند و فشارهای زیادی بود که سران فرقه بر روی آنها اعمال می کردند. آنها را یکباره از آن وضعیت بردند در بقول معروف یا بقول مسعود رجوی در”قلب بورژوازی”. طرف وقتی شهر و افراد جامعه و دنیای آزاد را می بیند از این رو به آن رو می شود. در آن لحظه فرد به رهبری فرقه فکر نمی کند. دنبال این است که چگونه خودش را از فرقه نجات دهد و به دنبال زندگی آزاد خود برود. در آلبانی خیلی از افراد به فرقه رجوی پشت کردند و در حال حاضر در آلبانی دارند زندگی خودشان را می کنند. در آلبانی فرقه رجوی با ریزش نیرو خیلی بالایی مواجه شد. سران فرقه نمی توانستند ریزش نیرو را کنترل کنند مریم رجوی مجبور شد از فرانسه به آلبانی سفر کند با نیروها نشست بگذارد و وعده های سر خرمن به آنها بدهد و نیرو را نزد خود نگه دارد و برای خودش و سرانش زمان بیشتری بخرد. با این وجود مریم قجر در رابطه با ریزش نیرو موفق نبود و سران فرقه رجوی برای اینکه افراد در محل استقرار ذهنشان دنبال زندگی طلبی نرود تمام شیشه های استقرار را رنگ آمیزی کردند. عقب ماندگی فرقه رجوی را می بینید؟ حتی مردم تیرانا با دیدن محل استقرار فرقه رجوی خندشان گرفته بود. واقعا سران فرقه رجوی عجب جانورهایی هستند.
س۳ _ فرقه رجوی از جان جدا شده ها در آلبانی چه می خواهد چرا آنها را اذیت می کند؟
_ فرقه رجوی خودش را مالک افراد می داند چقدر این فرقه پست است. کسی که سالها در فرقه رجوی بوده به هر دلیلی می خواهد دنبال زندگی خود برود، فرقه رجوی با آن مخالفت می کند. حرف فرقه رجوی با افراد واضح است.”تا روزی که زنده هستید بایستی با ما باشید اگر از ما جدا شوید به ما خیانت کرده اید و مجازات می شوید”. سران فرقه رجوی و خود شخص رجوی خوب می دانند اگر ریزش نیرو ادامه پیدا کند و اطمینان دارم که در آینده نزدیک این اتفاق خواهد افتاد، بایستی درب فرقه را تا ابد گل بگیرند. شما نگاه کنید در جامعه فی المثل یک گارگر سوپر مارکت بعد از چند سال کار در سوپر مارکت بخواهد تغییر شغل دهد کار فرما یا صاحب سوپر مارکت مقدار هزینه ای به ازای آن چند سال کار در سوپر مارکت به او می دهد. چون چند سال در آن محل کار کرده و زحمت کشیده. حال فرقه رجوی را بنگرید. طرف چندین سال در فرقه رجوی جانش را کف دستش گذاشته. چندین سال در مناسبات کثیف فرقه رجوی تحقیر شده. از او بیگاری کشیدند و هزار مصیبت دیگر. ولی وقتی اعلام جدایی می کند جیب خالی متعالی! او را بیرون می کنند. نمونه آن را در آلبانی داریم گزارشاتی که جدا شده ها برای سایت ها ارسال می کنند وقتی گزارشات جدا شده ها را در آلبانی می خوانم واقعا بهم می ریزم. فرقه حتی حقوقی که کمیساریا به جدا شده ها می دهد را هم مصادره می کند. فرقه رجوی از دادن حقوق بخور و نمیر به جدا شده ها هم امتناع می کند. شما فکر می کنید جدا شده ها در آلبانی زندگی خوبی دارند؟ (البته جدیدا در خبرها خواندم که از این به بعد کمیساریا حقوق جدا شده ها را می پردازد این خبر خوبی برای جدا شدگان و یک تو دهنی برای فرقه رجوی بود). وقتی می گوییم فرقه رجوی پست است، فریبکار است، دروغگوست، ضد بشر است، قصه و یا داستان تعریف نمی کنیم، واقعیتیست که با آن روبرو هستیم و به عینه می بینیم. گناه جدا شده ها در آلبانی این است که حرف میزنند. که فرقه رجوی را افشاگری می کنند. که ماهیت فرقه را روشن می کنند. و اتفاقا سوزش فرقه رجوی همین جاست. درود بر جدا شده ها در آلبانی که با مشکلات زیاد زندگی ماهیت فرقه رجوی را برای همگان روشن می کنند.
س ۴ _ آیا وضعیتی که فرقه رجوی در آلبانی دارد می تواند در آلبانی دوام بیاورد؟
_ فرقه رجوی به ته خط رسیده. کج دارو مریض خودش را نگه داشته. برای افراد حاضر در فرقه هم روشن شده که رجوی و سرانش آنها را به اسارت گرفته اند و دارند از آنها سوء استفاده می کنند. مبارزه ای در کار نیست. یک سری کار تبلیغاتی سخیف مریم قجر انجام می دهد، آنهم صرفا با دلارهای اربابان پیش می رود و در واقع هر عروسکی را می شود جای مریم رجوی گذاشت و همین حد از تبلیغات قابل انجام است. فرقه رجوی نمی تواند در آلبانی دوام زیادی بیاورد من قبلا گفتم زمان همه چیز را مشخص می کند.
س ۵ _ مدتی قبل در ایران اغتشاشاتی صورت گرفت شما هم در ایران بودید. آیا آنهایی که اغتشاش کرده بودند نامی از رجوی و سرانش به زبان می آوردند؟
خیر! من تمام اخبارهای داخلی و خارجی را گوش می کردم هیچ کس نامی از فرقه رجوی نمی برد. رجوی و سرانش هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارند. مردم ایران آنها را به هیچ عنوان نمی پذیرند. تلویزیون فرقه رجوی در رابطه با اغتشاشات اخیر تبلیغات زیادی کرد و خیلی هم گرد وخاک کرد. حتی خود مسعود رجوی باز زنده شد و از گور در آمد و شروع کرد به پیام دادن. پیام بی محتوا پشت سر پیام بی محتوا. و البته وقتی دید خبری نیست مجددا به گور خودش برگشت و خفه خون گرفت. تمام تبلغاتی که می کنند از طریق فتوشاب صورت می گیرد و به خورد اسیران در بند خودشان می دهند و جلوی اسیران ژست هم می گیرند و به آنها می گویند ببینید مردم چقدر از ما حمایت می کنند. باور کنید در ایران گربه ها هم از فرقه رجوی حمایت نمی کنند چه رسد به انسانها.
س ۶ _ حرف ناگفته ای دارید بزنید؟
_ گزارش جدا شده ها در آلبانی را می خوانم و سختی هایی که در فرقه رجوی کشیدند و بازهم دارند از دست فرقه می کشند با خودم می گویم خدایا تو را شُکر می کنم چند سال پیش به من کمک کردی خودم را از فرقه رجوی نجات دهم و برای خودم یک زندگی آزاد داشته باشم. در فرقه رجوی رنج و سختی زیادی کشیدم. رجوی همیشه می گفت هر کسی به انقلاب مریم پشت کند سوسک می شود همین جا می خواهم به رجوی بگویم که تو چقدر ابله تشریف داری و با خدا زاویه داری که نمی توانی آزادی انسانها را به چشم ببینی.
به امید روزی که تمامی اسیران در بند فرقه رجوی بدنبال زندگی آزاد خود بروند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا