احسان بیدی تمامیت فرقه بدنام رجوی را به چالش کشید

آقای احسان در سال ۱۳۸۱ در خاک عراق به مجاهدین پیوست و در سال ۱۳۹۱ از جهنم رجوی در لیبرتی فرار کرد و خود را به کشور آلبانی رساند. آقای بیدی یکی از منتقدین جدی فرقه بدنام مجاهدین است.
اگر مجاهدین سالهای سال در عراق تلاش می کردند مخالفان و منتقدین داخل تشکیلات را با سرکوب و شکنجه و نهایتا با سپردن آنان به دست دستگاه اطلاعاتی عراق سربه نیست کنند.

اگر روزی روزگاری رجوی با کد « زندان ابوغریب » اعضای ناراضی و منتقد سازمان را تهدید و آنان را به تمکین و سکوت وادار می کرد ، اکنون در کشور آلبانی هم تلاش می کند با همین شیوه و با زد و بند با جناح های فاسد حکومتی از جمله پلیس این کشور مخالفین و منتقدین این فرقه رفتار کند.
اما تناقض اینجاست گروهی که تلاش می کند در هیبت یک « اپوزیسیون و آلترناتیو » برای جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی ظاهر شده و ایفای نقش کند، حال چگونه اعتراض و انتقاد یک عضو جدا شده را بر نتافته و تلاش می کند با انواع و اقسام توطئه ها و با تطمیع پلیس فاسد آلبانی او را از این کشور اخراج و حتی در صورت امکان اقدام به حذف فیزیکی وی کند؟
احسان بیدی یکی از منتقدین جدی فرقه بدنام رجوی است. ایشان قلمی ساده ولی گیرا دارد و با انتشار مطالبی در فضای مجازی با صراحت تمام مناسبات فرقه ای و کارکرد رهبران فاسد آنرا در مدت ۶ سالی که در این کشور حضور دارد به نقد بکشد. او از هر فرصتی استفاده می کند تا ماهیت واقعی این گروه بدنام و تروریستی را در نزد افکار عمومی جهانیان برملا کند.
آقای احسان بیدی از هیچ کوششی در راستای احقاق حقوق خود و سایر جداشدگان هم فروگذار نمی کرد و همیشه در خط مقدم اعتراضات قانونی و بحق بر علیه فرقه حضور دارد.
در همین رابطه گفتنی است آقای بیدی از اول ماه اوریل در سال ۲۰۱۶ به همراه دیگر دوستان جداشده شان در آلبانی به خاطر اعتراض به قطع شدن مزایایشان توسط کمیساریای عالی پناهندگان که در پشت پرده دست سران بدنام مجاهدین در کار بود، دست به تحصن زد.
ایشان همان موقع شجاعانه در مطلبی نوشت: « . . . من همچنان در آلبانیا در تیرانا هستم و برای تحقق حق و حقوق خودم و برای آرامش روح دوستانم که با دستان تو (رجوی) کشته شده اند و برای انسانیت همچنان هستم و دست اخر روسیاهی برای توست . . . ».

اما مریم رجوی که بشدت از تلاش ها و فعالیت های احسان بیدی و دوستانش در آلبانی به ستوده آمده بود در یک زد و بند سیاسی با بخش فاسد اداری و امنیتی آلبانی بواسطه پولهای کثیف، ترتیبی داد تا ایشان توسط پلیس این کشور دستگیر و روانه زندان شود.
بنابراین به گفته فرقه ایشان « از مرداد ۹۸ برای مدت یک سال در یک کمپ بسته (در آلبانی) در وضعیت بازداشت خانگی قرار گرفت. »
بی شک آقای احسان بیدی حق داشت به عنوان یک انسان بداند چرا و با اجازه کدام مرجع قانونی و به چه جرمی دستگیر شده است. ضمن اینکه حضور در یک دادگاه عادلانه و دفاع از خود نیز حق مشروع ایشان است.

بدین ترتیب از زمانیکه آقای بیدی دستگیر و روانه زندان شد یک جنگ جدی بین فرقه بدنام رجوی از یک سو و آقای احسان بیدی و تمامی جداشدگان و خانواده های دردمند و حامیان حقوق بشر از سوی دیگر شروع گردید.
آنچه که خواست حداقلی فرقه رجوی به حساب می آمد خروج داوطلبانه آقای بیدی از کشور آلبانی بود تا با دور کردن ایشان از این کشور صدای او را خاموش کنند.
مقاومت شجاعانه ایشان در برابر فشارهای فرقه رجوی و دولت آلبانی ستودنی است. چرا که هرگز حاضر نشد داوطلبانه این کشور را ترک کند. و طرح های فرقه رجوی همراه با بخش فاسد دولت آلبانی را عقیم گذاشت.
اما فرقه رجوی همچنان بدنبال اجرای توطئه های کثیف خود بر علیه احسان به طرق غیر قانونی بوده و مدام در تلاش بودند تا او را وادار به ترک آلبانی نمایند.
نهایتا در تاریخ سیزدهم اوت ۲۰۲۰ (23 مرداد ۹۹) پلیس آلبانی به زور آقای احسان بیدی را به مرز یونان برده و ایشان را در محلی خالی از سکنه رها کردند.

فرقه رجوی که فکر می کرد طرح شان بر علیه آقای احسان بیدی موفق بوده است خیلی زود دست به قلم برده و در تاریخ ۲۴/۰۵/۹۹ در سایت موسوم به « ایران افشاگر » در مطلبی تحت عنوان « تصمیم به اخراج مزدور احسان بیدی از آلبانی پس از یک سال بازداشت » نوشت: « کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در اطلاعیه ۲۰ مرداد ۹۹ اعلام کرد مزدور احسان بیدی مأمور اطلاعات آخوندها که ۷ سال پیش در آذر ۱۳۹۲ توسط این کمیسیون افشاشده بود از مرداد ۹۸ برای مدت یک سال در یک کمپ بسته (در آلبانی) در وضعیت بازداشت خانگی قرار گرفت. به گزارش رسانه‌های آلبانی در خاتمه این‌یک سال پلیس این کشور برای اخراج این مزدور از خاک آلبانی اقدام کرد».
اما خیلی زود حیله های مریم رجوی همچون تف سربالایی بر صورت نامبارک این روباه پیر بازگشت و پس از آبروریزی های فراوان و اعتراض دولت یونان به اقدامات غیر قانون کشور آلبانی، آقای احسان بیدی سرفرازانه به کشور آلبانی بازگشت.
عذرخواهی مقامات آلبانی از آقای احسان بیدی و آزادی عمل ایشان در این کشور یک سرفصل مهم در احقاق حق جداشدگان و شکست توطئه های فرقه رجوی در کشور آلبانی است، که باید آن را پاس داشت.
مسلما این دستاورد مهم نه یک روزه بلکه طی سالیان و با تلاش های خستگی ناپذیر تمامی جداشدگان از فرقه رجوی در آلبانی محقق شده است. بنحویکه دیگر شرایط به روال سابق باز نخواهد گشت. حال باید با رساندن این خبر به داخل فرقه گام بعدی را برداشت. و به کسانی که قصد خروج از این فرقه را دارند باید گفت آنها تنها نیستند و حامیان شان در بیرون از حصارهای فرقه قوی تر از همیشه در انتظارشان هستند.
بنابراین جدایی هر عضوی از این فرقه می تواند ثمره شیرین تلاش ستودنی تمامی جداشدگان و خانواده های دردمند برای آزادی فرزندانشان از دست فرقه بدنام رجوی باشد.
توضیحات: احسان بیدی در سال ۱۳۸۱ و بر اثر فریبکاری های مجاهدین به عراق رفت و سپس سر از قرارگاه اشرف درآورد. بعد از سقوط صدام حسین در اوایل سال ۱۳۸۲ و شکستن شاخ مجاهدین، خانواده ها توانستند به عراق رفته و فرزندانشان در قرارگاه اشرف را ببینند. مادر و برادر احسان نیز از جمله خانواده هایی بودند که که موفق شدند احسان را در قرارگاه اشرف ملاقات کنند.
احسان که در مدت کوتاه حضورش در قرارگاه اشرف به ماهیت فرقه ای و وطن فروشانه رجوی پی برده بود قاطعنانه تصمیم به خروج از این گروه بدنام می گیرد.
احسان که به اهداف پشت پرده سران بدنام مجاهدین پی برده بود در پی فرصتی بود که از این گروه تروریستی خارج شود. مجاهدین تلاش کردند احسان را بعنوان یک عضو ناراضی و منتقد که تاب تحمل وی را نداشتند، در حوادث روزهای ششم و هفتم مرداد ۸۸ و ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در درگیری هایشان با نیروهای عراقی سربه نیست کنند که موفق به آوردن وی به قتلگاه نشدند.
احسان بیدی در فروردین سال ۱۳۹۱ پس از انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی توانست جان خود را از دست این فرقه بدنام و وطن فروش نجات دهد. وی در سال ۱۳۹۲ و پس از تحمل مشقات و سختی های فراوان توانست خود را به کشور آلبانی رسانده و در این کشور اجازه اقامت ده ساله و کار دریافت کند.
آقای احسان بیدی از لحظه ورود به کشور آلبانی در افشای ماهیت فرقه ای و جنایتکارانه و وطن فروشانه فرقه رجوی چیزی کم نگذاشت. و مطالب زیادی را منتشر کرد که به مزاق فرقه خوش نیامد.
نویسنده : سعید پارسا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا