محمدمهدی جان چطور بعد از 39 سال نمی توانی یک تماس تلفنی بگیری؟!

برادرم بدان که همیشه چشم انتظار تو هستیم

با سلام خدمت برادر خوبم محمد مهدی ثابت رستمی .

در یکی از غروب روزهای ماه محرم خیلی دلم گرفته بود و دلم حال و هوای تو را کرده بود . دوباره برای زنده کردن خاطرات به سراغ آلبوم عکس های سربازیت رفتم و با دیدن عکس ها دوباره گریستم و با آنها حرف زدم .

محمد مهدی جان نمی دانم در چه شرایطی قرار داری!؟ بعد از 39 سال چطور نمی توانی یک تماس تلفنی بگیری ؟ قبلاٌ تو دارای احساسات نسبت به پدر و مادرت بودی چه شده که اکنون دلت برای خانواده ات تنگ نمی شود ؟ چه بلایی بر سرت آوردند که حاضر نیستی با پدر و مادرت حرف بزنی ؟

ایکاش می توانستی برای چند ساعت شده پلی به گذشته خود بزنی و زندگی خود را نقد کنی که این همه سال چه چیزی بدست آوردی ؟ پدر و مادرت به خاطر دوری تو مریض شدند و هر لحظه چشم شان به در و تلفن است که یا وارد شوی و یا صدای تو را بشنوند .

این را بدان که ما تا روز آخر برای آزادی تو فعالیت خواهیم کرد و پیگیر خواهم بود .

در ضمن عکسی از پدر و مادر برای تو فرستادم که بدانی که آنان در چه وضعیتی قرار دارند .

من از جانب پدر و مادر پیرم از دولت آلبانی درخواست دارم که با توجه به اینکه 39 سال است از برادرمان خبر نداریم این حق پدر و مادر پیرمان است که بتوانند ملاقاتی با فرزند خود داشته باشند و یا اینکه صدای فرزندشان را از تلفن بشنوند .

آیا خواست ملاقات از دولت آلبانی بعد از 39 سال دوری درخواست زیادی است که اجازه این کار داده نمی شود ؟ مگر دادن اجازه ملاقات یک پدر و مادر فرسوده چه هزینه ای برای دولت آلبانی دارد که اجازه این کار داده نمی شود ؟ مگر شما خودتان خانواده ندارید ؟ آیا شما می توانید صدای فرزندانتان را چند روز نشنوید ؟

حسین ثابت رستمی برادر محمد مهدی ثابت رستمی – شهر رستم کلا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا