فصل ویلپنت، لاشخورهای سیاسی به دنبال فعالیت‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی

ایام ویلپنت است. همه ساله در اوایل تیر ماه، فرقه رجوی با ایجاد یک جو رسانه ای سنگین مبادرت به پوشش نشست سالانه خود در ویلپنت پاریس می کند.

حقیقتا نمی دانم که امسال آیا به دلایلی مثل وجود کووید ۱۹ و رعایت پروتکل های بهداشتی نشست در ویلپنت برگزار خواهد شد یا خیر؟ و یا اگر برگزار می شود به چه کیفیت خواهد بود. اما مرور لحظاتی از نشست های سال های گذشته در فضای سایبر (البته در حد تحمل) و نحوه برگزاری و سخنرانی ها اعم از سخنرانی رأس فرقه و مقامات مدعو، بنده را بر آن داشت تا به ذکر نکاتی چند در باب این نشست های سالیانه و مرسوم فرقه بپردازم؛

-واقعیت آن است که قبل از هر چیز تجمل و ریخت و پاش و حتی فضای بصری تمهید شده برای این نشست بر این حقیقت صحه می گذارد که برگزاری چنین مراسمی فرای توانایی یک گروه یا تشکیلات غیردولتی، بدون وجود حامیان دولتی و یا حتی حامیانی دولتی در قواره و شأن آلبانی می باشد. حقیقتا بدون حمایت های مالی شیخ نشین های نفتی در مقیاس عربستان (و چه بسا امارات) و کمک های همیشگی اسرائیل چنین ریخت و پاش هایی واقعا ناممکن است. کافی است که گزارشات رسانه های مطرح غربی در مورد اهدای مبالغ سنگین دهها و صدها هزار دلاری برای فقط چند دقیقه سخنرانی به مقامات و پارلمانترهای غربی (به خصوص مقامات آمریکایی شامل رودی جولیانی، جان بولتون، نبوتن گینگریچ و …) را مورد بررسی قرار دهید. امری که هیچگاه مورد انکار این مقامات قرار نگرفت. فعالیت های رسانه ای و تبلیغاتی کلان و هزینه های پذیرایی از چندهزار نفری که از اقصی نقاط اروپا به محل نشست گسیل می شوند و اسکان ایشان در هتل های ۶ و ۷ ستاره و سایر موارد به جای خود. (اصلا از اجاره ای بودن این افراد یا تبعه آفریقا و یا لاتین تبار بودن برخی از آنان، آنچنان که در تصاویر سال های گذشته به وضوح مشخص گردید می گذریم(.

-معمولا نشست های سالانه فرقه در پاریس تا حدود زیادی با استفاده از غیر اعضا (مقصود افرادی غیر از کادرهای رسمی خود) اعم از هواداران و سمپات های فرقه در کشورهای مختلف اروپایی و یا افراد اجاره ای که اشاره گردید برگزار می شود. چهره های غمبار و تکیدۀ اعضای رسمی (کمپ نشین های تحت انواع محدودیت ها) ناکافی و نامناسب بودن آنها برای ارائه چهره ای شاداب، روزآمد، کارا و قوی به جهانیان و مشکلات بصری بسیار زیادی که این چهره های ناچار می توانند برای ظاهرسازی و پروپاگاندای رجوی ایجاد کنند سبب می شود که این بیچارگان یا در نشست هایی در مقیاس ویلپنت حاضر نباشند و یا اگر حاضرند در ردیف های جلو و در ویترین چهره ها و مقامات فرقه قرار نگیرند. غالبا فرقه از این افراد برای فعالیت های ستادی و آمادی و تشکیل ارتش سایبری و تبلیغ ایدئولوژی خود با نشان دادن اینکه ما هزارانیم بهره خواهد برد. فی المثل اگر فصل ویلپنت است این افراد به اکانت های مجازی خود گسیل شده و با آب و تاب و در مقام یک شهروند آزاد و آزادی خواه اقدام به تبلیغات و ایجاد جو و هیجان کاذب در مورد آن بنمایند. گویی که فصل رهایی و رستگاری بشریت سر رسیده و غم عالم با کلام مریم برای همیشه زدوده خواهد شد.

برای فهم بهترعرایض بنده از غم و اندوه و تکیدگی کادرهای پایین ردۀ (و حتی میان رده) فرقه کافی است همین تصاویر یادبود ۳۰ خرداد (سالروز چهلمین سال تشکیل ارتش آزادیبخش ملی شان) را ببینید. آنجا که مریم و اعضای فرقه اش (منجمله همسر سابق و …) عکس در دست در کمپ آلبانی در صفوف منظم ایستاده اند تا مثلا نمایش شکوه و اقتدار دهند! واقعا آیا اینان تجلی بخش امید و طراوت و انسانیت هستند؟ با وجود همه تلاش های رسانه ای و تبلیغاتی حرفه ای (که غیرقابل انکار است)، من جز کهولت و سالخوردگی، ناکامی و اندوه، حسرت و آوارگی در غالب این به صف شدگان نمی بینم. چهره مریم و ابریشم چی و لاشخورهایی مثل جعفرزاده و سیدالمحدثین که به دور از فضای کمپ و با مکیدن خون کمپ نشینان در عیش و نوش اند را ننگرید. با وجود اینکه همواره سعی کرده ام حتی در مقابل دشمنان عقیدتی خود هم از الفاظ تند استفاده نکنم اما هیچ صفتی برازنده تر از «لاشخورهای سیاسی» برای اینان نیست.

-نشست امسال فرقه با هر کیفیتی که برگزار شود تحت تاثیر چند عامل است:
اول: مساله انتخابات اخیر در ایران و رئیس جمهور منتخب مردم جناب آقای دکتر ابراهیم رییسی؛ یقینا فرقه بر رخدادهای دهه ۶۰ و ایجاد موانع جدی در ارتباط دولتهای اروپایی با دولت جدید ایران با محوریت حقوق بشر متمرکز خواهد شد.

دوم؛ تغییر دولت در آمریکا و پایان تصدی محبوب ترین دولت برای فرقه؛ بی تردید چنانکه پیشتر نیز در یادداشتی عرض کردم محال است که هیچ دولت دیگری در آمریکا به اندازه دولت ترامپ (مقامات ذی نفوذ آن) به فرقه نزدیک شود. تا آنجا که رأس فرقه (مریم رجوی) را به عنوان یک آلترناتیو مطلوب حاکمیت مستقر در ایران دانستند.

سوم؛ در راستای بند قبلی باید مواضع و رویه آتی افرادی مثل رودی جولیانی و جان بولتون (که عملا سالها در خدمت اهداف و منافع سازمان درآمده بودند) را سنجید. باید دید که آیا این افراد در نشست های سازمان بسان گذشته حضور خواهند یافت یا شاهد تغییر رویه جدی آنها خواهیم بود.

چهارم؛ مساله مذاکرات برجامی ایران و ۱+۴ و تلاش فرقه برای تاثیرگذاری منفی بر آن بویژه با توجه به انتخابات اخیر ایران.
پنجم؛ از دیگر نکات جالب نشست پیش رو، موضع کشورهای عربی و بویژه عربستان است که در سال های اخیر حضوری فعال و پررنگ در ویلپنت داشت. حضوری در سطح ترکی فیصل که بی نیاز از توضیح است. حال باید دید با رفتن ترامپ که با حضورش، مقامات عربستانی بی پرواتر از هرزمانی و به صورت علنی به ابراز دشمنی با ایران می پرداختند، آیا همچنان مقامات سعودی بسان سالهای گذشته حصوری پررنگ در نشست سازمان دارند یا سیگنال کاهش تنش ها از سوی آنان جدی است؟

یادداشت از: دکتر نواب محمدی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا