وقایعی که منجر به خروج نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکا شد – قسمت دوم

در تاریخ ۳۱/۰۶/۱۳۹۱ ( ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۲) خبرگزاری ها اعلام کردند که آمریکا قصد دارد سازمان مجاهدین را از لیست گروههای تروریستی خود خارج کند. خروج نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکا فرصت مناسبی برای رهبران مجاهدین فراهم می آورد تا به شکست استراتژی خشونت طلبانه خود در خاک عراق سرپوش گذاشته و دهان منتقدین خود بویژه در داخل سازمان را ببندند.

 قسمت اول مقاله “وقایعی که منجر به خروج نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکا شد” 

“هیلاری کلینتون” وزیر امور خارجه امریکا در ساعات پایانی روز جمعه (۳۱/۰۶/۱۳۹۱) کنگره امریکا را از این تصمیم وزارت خارجه مطلع کرد.

بدین ترتیب برخورد دوگانه غرب به ویژه آمریکا با تروریسم یک بار دیگر چهره زشت و ضد انسانی این کشور را برای جهانیان آشکار ساخت.
اعلام علنی وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر قصد آمریکا برای خارج ساختن مجاهدین از لیست گروههای تروریستی ، باعث شد بار دیگر رهبران مجاهدین به میدان بیایند تا با بهره برداری از این اقدام آمریکا آن را یک پیروزی بزرگ سیاسی برای تشکیلات مجاهدین قلمداد کنند.

مریم رجوی بلافاصله با خبرگزاری آسوشیتدپرس مصاحبه کرد و این اقدام آمریکا را بهم خوردن توازن قوا در داخل ایران و به نفع مجاهدین تعبیر کرد و سیل تبریکات چه از جانب اعضای باصطلاح شورای ملی مقاومت مجاهدین و چه از جانب حامیان سیاسی آنها به سوی مریم رجوی سرازیر شد.

در همین رابطه آنچه بیشتر باعث بی آبرویی مجاهدین گردید سخن قاضی «تد پو»، نماینده ی جمهوری خواه کنگره ی آمریکا از تکزاس، و یکی از سرشناس ترین و فعال ترین حامیان استیجاری مجاهدین، به خصوص در سال ها و ماه های اخیر، و در جریان فعالیت برای خروج نام سازمان از لیست سیاه آمریکا، بلافاصله بعد از انتشار خبر تأیید شده ی خروج نام سازمان مجاهدین از لیست کذایی، به نقل از صفحات رسمی خود او در سایت کنگره ی آمریکا و اخبار خبرگزاری ها و رسانه های بین المللی، در سپاسگزاری از تصمیم هیلاری کلینتون گفته بود:

«سازمان مجاهدین، مدت زیادی است که خشونت را کنار گذاشته است؛ و در سال های اخیر، با سازمان های اطلاعاتی آمریکا، برای کسب اطلاع از فعالیت های داخل ایران، فعالانه همکاری می کند.»!

البته شور و فطور مجاهدین برای بدست آوردن چیزی که یک پیروزی بزرگ نامیده میشد زیاد دوام نیاورد.
در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ (هفتم مهر ۹۱) وزارت خارجه آمریکا با صدور اطلاعیه ای ضمن اینکه رسما سازمان مجاهدین را از فهرست گروه های تروریستی این کشور خارج کرد اعلام نمود که: “حذف نام سازمان مجاهدین خلق به این معنی نیست که ما (دولت آمریکا) سابقه فعالیت های این گروه را از یاد برده ایم؛ فعالیت هایی که به کشتن شهروندان آمریکایی در ایران در دهه ۷۰میلادی انجامید ، حمله ای که در داخل خاک آمریکا در سال ۱۹۹۲ توسط این گروه صورت گرفت؛ همچنین با توجه به بدرفتاری هایی که این سازمان با اعضای خود کرده است.”

علاوه بر این به گزارش آسوشیتدپرس، روز جمعه (هفتم مهر ۹۱) یکی از مقام‌های ارشد وزارت خارجه آمریکا هم در مصاحبه با خبرنگاران گفت : خارج کردن سازمان مجاهدین خلق از لیست یادشده به این معنی نیست که آمریکا و این سازمان در جبهه مشترکی در برابر جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.

این مقام آمریکایی افزود: «به باور واشینگتن، مجاهدین خلق گروهی نیست که به عنوان یک نیروی اپوزیسیون قادر به اشاعه ارزش‌های دموکراتیک در ایران باشد. وی با اشاره به سازمان مجاهدین خلق گفت که «این گروه در تصویری که ما از آینده ایران داریم جایی ندارد.»

بدین ترتیب مجاهدین که بواسطه بحران انسانی قرارگاه اشرف طی ده سال گذشته در معرض توجهات رسانه های بین المللی قرار گرفته بودند با موضع گیری رسمی وزارت خارجه آمریکا و یادآوری مجدد سوابق ننگین گذشته آنان بویژه در حیطه مناسبات فرقه ای و بدرفتاری با اعضای این گروه بمثابه حبابی بود که ترکید.

به عبارت دقیق تر مجاهدین هم چوب را خوردند و هم پیاز را. هم قرارگاه اشرف بمثابه ظرف استراتژی و ایدئولوژیکی شان را از دست دادند و هم نتوانستند سوابق ننگین خود در اقدامات خشونت آمیز، تروریستی و وطن فروشی شان را طی سی سال گذشته پاکسازی کنند و خروج از لیست گروههای تروریستی که رهبری مجاهدین سرمایه گذاری زیادی روی آن کرده بود بمثابه شهابی بود که تنها لحظاتی در آسمان مجاهدین درخشید و سپس خاموش شد.

عدم موضعگیری های جدی توسط رهبران مجاهدین و اختصاص تنها یکی دو صفحه اعتراض به موضعگیری مسئولین وزارت خارجه آمریکا در رسانه های مجاهدین و عبور بی سروصدا از کنار آن خود حاکی از شکست خفت بار مجاهدین در این عرصه بود. بنحویکه گویی نه قرارگاه اشرفی بود و نه ارتش آزادیبخشی.

حال ۱۰ سال از آن روز می گذرد و مجاهدین همچنان در بحران مشروعیت، به عنوان دموکراتیک ترین مفهوم و پیش نیاز اجتماعی و ورشکستگی کامل خطی – استراتژیکی، بسر می برند.

تشکیل «یگانهای ارتش آزادی ملت ایران» و با تقلید از گروههای تروریستی در سوریه، شکل جدیدی از فریبکاری های رهبری مجاهدین بعد از خروج از لیست گروههای تروریستی آمریکا در سال ۱۳۹۱ بود.

تا شاید حمایت کشورهای غربی بویژه آمریکا را مشابه کشور سوریه بخود جلب کنند. البته فریبکاری رهبری مجاهدین تنها به این حوزه ختم نمی شود.

خروج نام سازمان از لیست گروههای ترورستی باعث شد این فرقه همپای اقدامات باصطلاح سیاسی و دیپلماتیک، برای عرضه بهتر و مفید تر خود به غرب از فضای مجازی هم درراستای اهداف ضد ایرانی اش نهایت استفاده را بکنند.
به عبارت دقیق تر مجاهدین می خواستند آنچه را که نتوانستند طی چهل سال گذشته در دنیای واقعیت بدست آورند یک شبه در فضای مجازی بدست بیاورند.

بنابراین عملکرد مجاهدین از زمان سقوط صدام حسین و خلع سلاح آنان توسط نیروهای آمریکایی تاکنون ، از یک سو نشان دهنده همان واقعیت انکار ناپذیر ماهیت خشونت طلبی مجاهدین و تابع ساختار فرقه ای و قوانین دگم و انعطاف ناپذیر آن است که هرگونه عدول از آن به فروپاشی ایدئولوژیکی و تغییرات بنیادین در ماهیت آن راه خواهد برد و از سوی دیگر می توان شعارهای فریبکارانه آنان را در هر مرحله از تشکیل «مؤسسان» که شماره آن هم اکنون به عدد ۵ رسیده به سرابی تشبیه کرد که مثل همیشه با ادعاهای توهم آمیز رهبری مجاهدین تنها در راستای حفظ و سرپا نگه داشتن نیروهای دربند تشکیلات و تلاش برای عرضه تمام عیار سازمان به آمریکا بعنوان یک تشکیلات جاسوسی و تبلیغاتی قابل تفسیر و توجیه است.

بدین ترتیب باید به مجاهدین به عنوان یک فرقه تمام عیار از اینکه بخواهند اقدامات آشکار و پنهان تروریسم را کنار گذاشته و با نقد گذشته خیانت بارشان ساختاری دموکراتیک و البته مستقلی را بپذیرند باید به دیده شک و تردید نگریست.

اکنون ده سال از خروج نام سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکا می گذرد. بنابراین این اقدام بازهم در راستای منافع آمریکا بوده است تا از این گروه مزدور این بار در جبهه عملیات روانی بر علیه مردم ایران استفاده کنند. در حالیکه هیچ تغییری در بهبودی وضعیت اعضای سازمان چه بلحاظ به رسمیت شناختن هویت فردی و یا حقوقی از سوی سران فرقه بوجود نیامده بلکه بدتر از گذشته آنها همچنان تحت شدیدترین کنترل در اردوگاه این گروه در آلبانی بسر می برند.

در این میان یادآوری این نکته هم مهم است که در طی سالهای گذشته علیرغم تبلیغات رسانه ای مجاهدین به همت اعضای جداشده و خانواده های دردمند اعضای گرفتار در مجاهدین برای اولین بار توانستند پرونده جنایات رهبر یک گروه تروریستی و فرقه ای به نام مجاهدین را به دادگاه بین المللی لاهه ارجاع دهند. امیدواریم با سازوکار های مناسب این دادگاه رهبر گروه تروریستی مجاهدین در کمترین زمان ممکن در صندلی متهم نشسته و پاسخگوی جنایات چندین ساله اش در حق مردم ایران باشد.

نویسنده : یوسف اردلان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا