مریم رجوی و برگزاری مراسم برای جلوگیری از ریزش نیرو

مریم رجوی به مناسبت چهار خرداد نشستی در اشرف سه در آلبانی برگزار کرد تا بتواند به بهانه اعدام بنیانگذاران به مغزشویی بپردازد .مریم رجوی که از بحرانهای درونی تشکیلات کلافه شده و هر روز شاهد مسئله داری و فرار اعضای خود می باشد سعی کرد باز به تعریف و تمجید از حنیف نژاد و در نهایت رجوی زن باره بپردازد تا افراد را مجبور کند در مناسبات باقی بمانند. تمام حرفهای وی تکراری و خسته کننده بودند و هیچ حرف جدیدی برای عرضه نداشت.

مریم رجوی به شدت از روند رو به افزایش ریزش نیرو کلافه شده است. یکی از جدیدترین موارد فرار از تشکیلات فرقه،  فرار محمود دهقان است. رجوی های فریبکار سعی دارند با حربه های مختلف جلو این ریزش نیرو را بگیرند و افراد را ترغیب به ماندن کنند. برگزاری مراسم 4 خرداد هم در همین راستا صورت پذیرفت. با نگاهی به صحبت های مریم رجوی در این مراسم در می یابیم که هرچه می گوید عکس ان چیزی است که در مناسبات در حال اجراست.

مریم رجوی از همان ابتدا عنوان می کند عنصر مجاهد غبار از رخ دین زدود! حرف خنده داری که حتی مرغ پخته را هم به خنده می اندازد. شما از کدام دین حرف می زنید؟ دینی که کشتار مردم ایران را مشروع می داند؟ دینی که ازدواج را بد می داند؟ دینی که توهین به پدر و مادر را مجاز می داند؟ دینی که کانون گرم خانواده را کانون فساد می داند؟ دینی که همسویی با تروریست های داعشی و غربی را مجاز می شمارد؟ دینی که سرکرده آن می تواند صاحب تمام زنان عالم باشد؟ و هزاران سئوال دیگر. ولی مریم رجوی خودش را به کودنی زده و به خاطر پوچ بودن ایدئولوژی شان هرگز جوابگو نیستند و هم چنان بر طبل تو خالی و بی محتوای مذهبی بودن خود می کوبند.

ای کاش نوار نشست های عملیات جاری و غسل هفتگی شما بیرونی می شد که چگونه افرادتان را به اسم دین از درون خالی و پوچ نمودید و اکنون به مرحله ای رسیدید که فقط اسم خالی اسلام را یدک می کشید. اگر اعتقادی حتی در حرف به حنیف نژاد دارید ببینید که او در مورد غرب و امپریالیسم چه چیزی بیان می کرد! شما که به گفته های وی عمل نکرده و اکنون کاسه لیس جنایتکاران غربی شده اید و برای آنان کف و سوت می زنید تا شاید به اندازه یک پشه شما را به حساب بیاورند.

اسلام شما اسلامی گزینشی است.  شما حتی از خواندن نماز هم اکراه دارید و در درون مناسبات تان شاهد بی دینی و بی نمازی مسئولین شما بودیم .تنها چیزی که هر سال مورد تکرار حرفهای شماست مرزبندی ارتجاعی و انحرافی، مرز کیفی استثمار کننده و استثمار شونده است و این تمام حرف حنیف نژاد در مدتی است که به اصطلاح شما در حال مبارزه بوده است. آیا شما اکنون خودتان به استثمار کننده واقعی اعضای خود تبدیل نشدید؟ آیا شما اکنون در حال مذاکره با استثمارکنندگان غربی نیستید؟ آیا شما اعضای خود را به اسم مبارزه مورد استثمار قرار نمی دهید؟ آیا اعضای شما دارای آزادی های نسبی هستند؟!

دیگر دوران بازی با کلماتی از این مدل گذشته است و هر جریانی را به سابقه و شرایط فعلی اش مورد بررسی قرار می دهند. شما اکنون از ترس فروپاشی تشکیلات تان حتی حاضر نیستید نفرات تان با خانواده های خود تماس و یا ملاقاتی داشته باشند البته این فشار حداکثری و شانتاژ و حقه بازی دورانش گذشته است و تمام تبلیغات تان برای ظاهر سازی است چون از درون بسیار پوسیده تر از آن هستید و ما این را به خوبی درک می کنیم.

سئوال دیگری که وجود دارد این است که آیا فرقه رجوی یک آلترناتیو ترقی خواه و دمکراتیک است؟ برای پاسخ به این سئوال باید دید که اصلا مریم رجوی معنی آلترناتیو بودن و ترقی خواه و دمکراتیک را می داند؟ رجوی ها به خوبی معنی آنها را می دانند ولی چون ایدئولوژی شان از همان ابتدا بنیادش کج نهاده شده اکنون به روزی افتادند که حاضرند برای اسرائیل جنایتکار و غربی های تروریست کار کنند همانگونه که در جنگ ضد میهنی هم با دشمن مردم ایران همکاری می کردند پس می توان نتیجه گرفت این سازمان از ابتدا هم نه آلترناتیو بود نه دمکراتیک!

مریم رجوی در ادامه برای اینکه یادی از سعید محسن و بدیع زادگان کرده باشد به نشخوار همان حرفهای سالیان گذشته پرداخت که از نگاه ما چیز جدیدی نبود چون وی با این کار سعی دارد ته خط به رجوی شوهر دومش برسد و به همه بقبولاند که اعضای مسئله دار باید به رجوی اعتقاد کامل داشته باشند و ذهن شان لپر نخورد.

در ادامه مریم رجوی وقاحت را به نقطه ای می رساند که خودش هم اعتقادی به آن ندارد وی عنوان می کند ما در اشرف به مدت ده سال جانانه و قهرمانانه پایداری کردیم! ولی عنوان نمی کند مگر قرار نبود در اشرف باقی بمانند؟ مگر خروج از اشرف مرز سرخ نبود؟ مگر خارج شدن مجاهد از عراق باعث سرشکستگی نبود؟ مگر قرار نبود که در جوار خاک میهن باقی مانده و کار سرنگونی را به سرانجام برسانند؟ مگر قرار نبود شما و شوهر فراریتان جلودار ارتش باشید؟ شما که از همان ابتدا به فرانسه گریخته تا زندگی راحتی داشته باشید حال مدعی می شوید که ما در اشرف ده سال مقاومت و پایداری کردیم و حالا چه شده که هزاران کیلومتر دورتر از مرز کشور باز هم لغز اشرف و پایداری سر می دهید؟ آیا این گفتار نشانه اوج دریدگی و وقاحت شما نیست؟

بعد از گذشت پنجاه سال از اعدام بنیانگذاران، مجاهدین خلق در کدام نقطه است؟ در چه موقعیت اجتماعی است؟ از بعد سیاسی در کجا قرار دارد؟ آیا مردم ایران اعتقادی به اسلامی که شما مدعی آن می شوید، دارند؟ در دیدگاه مردم ایران شما چگونه سازمانی هستید؟ انقلابی یا خیانتکار؟ اکنون فرقه رجوی در جایگاهی قرار گرفته که سعی می کند با خیانت و جاسوسی و همکاری همه جانبه با سرویس های غربی و اسرائیلی خودش را مطرح کند چون دیگر از درون به لحاظ ایدئولوژی و محتوا خالی شده و باید در هر مقطع از زمان اربابی بالای سر خود داشته باشد و به نوکری تبدیل شده و کارش خوش خدمتی به ارباب است. این تمام دستاوردی است که بعد از پنجاه سال فرقه به آن رسیده است و بقیه حرفها در مورد آزادی و سرنگونی کشک و پوشال است.

قسمت آخر اراجیف مریم رجوی خنده دارتر است. وی عنوان می کند که انقلاب باسمه ای شان در راه است. بهتر بود قدری به مغز پوک خود فشار می آورد تا بداند که برای میلیونها بار است که این کلمه را نشخوار می کند. این حرفهای مریم رجوی بیشتر مصرف داخلی دارد تا بتواند با این اراجیف جلوی ریزش نیرو در مناسباتش را بگیرد. ولی باور کنید دیگر این گونه کلمات اثری نداشته و فروپاشی مناسبات و تشکیلات جهنمی رجوی ها حتمی است و دیر یا زود تمام تار و پودشان را فرا خواهد گرفت. هر چقدر مریم رجوی اندر باب چهار خرداد و مراسم های آنچنانی برای اعدام شدگان به روده درازی بپردازد دیگر کارآیی نداشته و فرقه رجوی با تمام خیانت ها و جنایت هایش محکوم به نابودی است و این درس تاریخ است و راه گریزی از آن نیست.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا