درخواست حقیرانه مریم رجوی از غربی ها

در دو هفته اخیر، مراسم های مختلفی از سوی مریم رجوی برای سوء استفاده از رخدادهای غرب آسیا برگزار می شود که در هر کدام آنها دهها شخصیت خارجی برای سخنرانی و یا سورچرانی دعوت می شوند تا ضمن تهیه خوراک تبلیغی، از آنان در راستای ترغیب دولت هایشان برای به رسمیت شمردن خود استفاده کند. سران فرقه رجوی که در محقق کردن پروژه آشوب در یکسال گذشته دچار شکست شده و از منظر امنیتی و تشکیلاتی نیز ضربات شدیدی دریافت کرده اند، بکلی امید خود از جوانان ایرانی را از دست داده و اینک تلاش می کنند مثل سابق به کارفرمایان غربی دخیل ببندند و از آنان در جهت براندازی کمک بگیرند. در این راستا، شاهد برگزاری جلسات سخنرانی در ایتالیا، استراسبورگ و انگلیس و از سوی برخی لابی های این فرقه تروریستی بودیم که هرکدام صدها هزار یورو هزینه از جیب اعضای گرفتار در حصار اشرف 3 در بر داشت. در مجمع پارلمانی شورای اروپا نیز گروهی از لابی های مریم رجوی بیانیه ای در حمایت از وی صادر کردند تا جیب خود را از دلارهای رجوی پر کنند.

این سلسله سورچرانی ها روز پنجشنبه به مقر سنای آمریکا رسید تا در آنجا نیز چند تن از سناتورهای پول پرست آمریکایی برای چند دوجین از حامیان فرقه سخنرانی کنند. اما در هرکدام این نمایش ها، آنچه به چشم می خورد فضاحت و درماندگی کسی است که دهها سال داعیه محوریت جهان را داشت و شوهرش مسعود می گفت: “اگر اشرف برخیزد، جهان برخواهد خاست” و هر اتفاقی در جهان می افتاد آنرا به اشرف نسبت می داد و در درون مناسبات بسته مجاهدین، چند خبر بی اهمیت در مورد سازمان را در بولتن های خبری منعکس می کرد تا اعضای بی خبر از همه جا تصور کنند کل اخبار جهان حول آنهاست. چنین شخص متوهمی، امروز به درجه ای از حقارت و استیصال رسیده که نه حتی خطاب به سران اروپا و آمریکا، بلکه خطاب به چند پارلمانتر اجاره ای و گروهی از مقامات بازنشسته می گوید به دولت های خود بگویید تا مرا هم به حساب آورند و برای رسیدن به قدرت یاری ام کنند، و ملتمسانه از آنها می خواهد که با ایران رابطه خود را قطع نمایند و تحریم ها را نشکنند و نیروهای نظامی ایران را در لیست سیاه خود قرار دهند.
چند سال پیش یک آمریکایی اعتراف کرد که “مجاهدین برای ما کارهایی انجام می دهند که برای خودمان شرم آور است”، و حالا شاهد نمونه های دیگری از این جنس فضاحت ها از سوی مریم رجوی هستیم. دریوزگی از آمریکا و اروپا برای ادامه تحریم ایران و کمک به فرقه رجوی برای رسیدن به قدرت با استفاده از بمب های آمریکایی بر سر ملت ایران و همچنین در لیست سیاه قرار دادن بازوی نظامی این کشور، چیزی نیست که از عهده هرکسی برآید جز اینکه بطور کامل در خیانت و جنایت غرق شده باشد، بویژه که این فعالیت ها در زمانی انجام می گیرد که رژیم اشغالگر مشغول کشتار کودکان و زنان و سالخوردگان فلسطینی است و مریم رجوی بخوبی می داند که چرخاندن توجه جهانی از سوی این رژیم به سوی ایران چیزی جز کمک رسانی و همکاری برای کشتار کودکان و سالخوردگان نیست.

نکته قابل توجه اینجاست که این زن پرمدعا در تمامی جلسات خود از اعدام و زندانی بودن قاتلان و مفسدان اجتماعی ابراز نگرانی می کند و آنان را آزادیخواه و قهرمان می خواند. این درحالی است که خود دارای پرونده سیاهی از جنایت، شکنجه و قتل در درون مناسبات مجاهدین است و کمتر کسی از اعضای مجاهدین یافت می شود که داغی از سرکوب های ضدبشری این زوج بر تن و جان خود نداشته باشند: از زندانی شدن در زندان های رجوی در قرارگاه اشرف، تا شکنجه و قتل معترضین که اسامی آنها بارها انتشار یافته و غیرقابل کتمان است. چه تعداد دختران و پسران جوانی که بخاطر فشارهای روحی و اسارت تشکیلاتی دست به خودکشی و خودسوزی نزدند و چه افرادی که زیر شکنجه و یا با یک دسیسه از قبل برنامه ریزی شده به قتل نرسیدند… صدها زندانی و شکنجه شده و دهها قتل و خودکشی، تنها محصول انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی است که از ابتدا تا انتهای آن جز سرکوب و فشارهای روحی و جسمی به همراه نداشت. آنچه پیرامون سرکوب زنان در این مناسبات گذشت، خود تراژدی دیگری است، از حرمسرای اجباری تا تهدید به سر بریدن در کنار باغچه… از زندان و شکنجه تا تجاوز مسعود رجوی به آنان با بهانه انقلاب کردن و رهایی زن که در داستان “رقص رهایی” خلاصه می شد.

در چنین حالتی است که مریم وقیحانه به زندان و اعدام اشاره دارد و از مردمی دم می زند که برای آنها خواهان تشدید تحریم ها و “بمباران حقوق بشری” است. آیا حامیان چنین رهبرانی لحظه ای به خود اجازه فکر کردن به این مسائل داده اند؟ آیا وقت آن نرسیده که حامیان خارجه نشین فرقه از مریم بپرسند که وقتی خودت مروج زندان و شکنجه و قتل در مناسبات مجاهدین بودی، چرا امروز (با اینکه جوانان را تشویق به قمه کشی و هفت تیر کشی و کشتن هموطنان خود می کنی)، نگران اعدام و زندان شده ای و شکلک حقوق بشری در می آوری؟ چه حادثه دیگری باید رخ دهد که حامیان فریب خورده فرقه چهره این زن فریبکار را بشناسند و افشا کنند؟

حامد صرافپور