سرنوشت حامیان مجاهدین به نا کجا آباد است

چند روز پیش خبر دستگیری جان بولتون را شنیدم. یکباره از یک طرف از فرط خوشحالی سر از پا نمی شناختم و از طرف دیگر سخت به فکر فرو رفتم. خود به خود در رشته افکارم مجددا تاریخ 15 سال حضورم در تشکیلات و بعد از آن 21 سال هم که از رهایی ام میگذرد […]

چند روز پیش خبر دستگیری جان بولتون را شنیدم. یکباره از یک طرف از فرط خوشحالی سر از پا نمی شناختم و از طرف دیگر سخت به فکر فرو رفتم.

خود به خود در رشته افکارم مجددا تاریخ 15 سال حضورم در تشکیلات و بعد از آن 21 سال هم که از رهایی ام میگذرد را مرور کردم.

یادم آمد در سال 1368 وقتی تازه از اردوگاه اسرای جنگی عراق به اردوگاه نکبت مجاهدین رفتم از همان ابتدا که آموزش ها شروع شد، شغل قبلی و تخصص افراد را پرسیدند، من هم لال شدم و گفتم قبلا نظامی بوده ام و از من سوال شد که آموزش رزمی و جنگ سرنیزه دیده ای؟ جواب دادم بله اتفاقاً جنگ سرنیزه خیلی خوب بلد هستم.

آن مسئول وقت گفت اتفاقا ما دنبال یک نفر میگردیم که بتواند جنگ سرنیزه آموزش بدهد. من هم اول در درونم گفتم، ببرد زبانی که بی موقع حرف بزند! اما بیشتر نگران بودم که بعد از 9 سال اسارت ممکن است فراموش کرده باشم و خجالت زده شوم. خلاصه یک نفر دیگر از بین افراد نظامی که تازه از ایران پیوسته بود را آوردند و به ما ملحق شد.

قرار بود با هم هماهنگ شویم و حدود 150 نفر را آموزش بدهیم.

خلاصه کلام آموزش را شروع کردیم و بعد از دو الی سه روز که گذشت از لابلای گفت و گوها و قول و قرارها و تحرکات متوجه شدیم که بازدید کننده ای قرار است بیاید.

و فردای روز چندم تمرین دیدیم مهوش سپهری ( نسرین ) به همراه فضلی و چند مسئول دیگر آمدند و ابتدا مقداری تمرین ما را تماشا نمودند و گفتند که شما باید ارزش کارتان را بدانید. یکی از شخصیت های بسیار مهم امریکا میخواهد به اینجا بیاید و از آموزش و تمرینات شما بازدید کند و شما باید طوری نشان بدهید که این ارتش آزادیبخش میتواند رژیم را سرنگون کند.

این شخصیت آقای “مروین دایمیلی است مشاور امنیت ملی امریکا “!!! من کلی در ذهنم معما حل کردم که چرا از آمریکا؟ چرا مشاور امنیت ملی؟ و چرا این شخصیت باید باور کند که ما رژیم را میتوانیم سرنگون کنیم؟ مگر ما ضد امپریالیزم نیستیم؟ مگر مجاهدین اول شعارهای ضد امریکایی نمیدادند پس چرا مشاور امنیت ملی و…. هزار سوال و چرا ها در ذهنم.

اما من کلمه سابق را یا نشنیده بودم یا در ذهنم ضبط نکرده بودم که این آقا مشاور امنیت ملی سابق امریکا بوده و در حال حاضر هیچ سمتی در دولت امریکا ندارد.

مجاهدین روی این مروین دایمیلی سرمایه گذاری کرده بودند و به دلشان حسابی صابون زده بودند.

بعد از مدتی سر و صدای دایمیلی خوابید و بعدی را گیر آوردند. از آبه پیر گرفته تا رودی جولیانی از ریچارد پرل گرفته تا سایر دولتمردان سابق آمریکا و برخی شخصیت های اروپایی و مطلب رو خیلی طولانی نکنم تا این آخر انگار رشته ای که مریم رجوی بر گردن جان بولتون انداخته بود هیچ گسستنی برای آن متصور نبود!

و این دوستی و معاشقه مجاهدین ( مریم ) و جان بولتون به اندازه ای عمیق است که در دولت خیالی آینده مجاهدین نیز پست و مسئولیت مهمی برای جان بولتون در نظر گرفته اند.

تا آخرین سخنرانی او در سال 2019 رسما با ابراز خوشحالی و امیدواری و البته اشتهای سیری ناپذیر آعلام کرد که کریسمس آینده را در ایران جشن میگیریم! اما بخت کج برای او و مریم یار نشد و عاقبتش اتفاقا توسط یار غارش ترامپ به زندان کشیده شد.
و موضوع اتفاقا تصادفی نیست بلکه سیر طبیعی و انتقام خدا و خلق خداست و دقیقا انتقام ملت ایران و خون شهداست که برای تمامیت و استقلال ایران خونها فدا کرده اند و هرکس با تکیه بر دشمنان این آب و خاک بخواهد به ایران چپ نگاه کند سرنوشت شومی مشابه همین یک مشت حامیان ضد بشر مجاهدین در انتظارشان خواهد بود.

و در بخش پایانی مطلب اینکه چرا یک سازمان که آز آغاز از میان توده ها نشات میگیرد و از همین جوانان نیرو جذب میکند، عبارات و واژه های خلقی را یدک میکشد. شعار مبارزه برای رهایی خلق در زنجیر میدهد وهزاران شعار مقدس مآبانه و مردم فریب، آخرش سر از آستین امریکا و انگلیس و نهایتا به صراحت به پادویی اسرائیل حتی افتخار میکند؟؟؟؟

اینها سوالاتیست که یافتن پاسخ آن برای شناخت هرچه بیشتر مجاهدین بطور ریشه ای به ما و سایر جوانان که دقیقا آنها را نمیشناسند و از طریق فضای مجازی ممکن است گاهی نامی از آنها دیده و یا شنیده باشند بسیار کمک میکند. پاسخ به این سوالات را میتوان در مطالب متنوع و تجارب افراد جداشده در همین سایت انجمن نجات پیدا نمود.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

علی مرادی