نامه رضا حمزه ای به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی

سلام برادر زن عزیزم خوبی عباس سلامتی در چه حالی؟ من شما را همچون برادر خودم می دانم و از خداوند می خواهم همیشه سالم باشی. من و خواهرت فاطمه همیشه به یاد شما هستیم. از رفتنت چندین سال می گذرد و من و خواهرت نگران شما هستیم. کاش می دانستیم در چه وضعیتی هستی. […]

سلام برادر زن عزیزم

خوبی عباس سلامتی در چه حالی؟

من شما را همچون برادر خودم می دانم و از خداوند می خواهم همیشه سالم باشی.

من و خواهرت فاطمه همیشه به یاد شما هستیم. از رفتنت چندین سال می گذرد و من و خواهرت نگران شما هستیم. کاش می دانستیم در چه وضعیتی هستی. شما هم با ما تماسی ندارید. زمانی که پیش ما بودی به خدمت سربازی اعزام شدی و برایت دعا می کردیم صحیح و سالم پیش ما برگردی . خبر نداشتیم ما را چندین سال ترک می کنی و از ما دور می شوی. خواهرت به من می گوید نباید به عباس اجازه می دادیم به خدمت سربازی اعزام شود.

عباس جان در جریان هستیم و می دانیم در کمپ سازمان مجاهدین در آلبانی زندگی می کنی. زندگی کردن در کمپ برای شما خوب نیست. خودت را نجات بده و نگران آینده ات نباش. به شما قول می دهم درست می شود. ما منتظر خبر آزادیت از کمپ هستیم . دل خواهرت فاطمه را شاد کن .

رضا حمزه ای