جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
تقدیر و تشکر از عوامل فیلم سرهنگ ثریا 18 بهمن 1401

تقدیر و تشکر از عوامل فیلم سرهنگ ثریا

فیلم “سرهنگ ثریا” در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. خبرهای مربوط به این فیلم انعکاس خوبی در شبکه های مختلف سیما و خبرگزاری ها و همچنین سایت انجمن نجات داشت. این فیلم که بر اساس توضیحات ارائه شده از سوی دست اندرکارانش در رابطه با تلاش خانواده های افراد گرفتار در فرقه رجوی برای […]

اعضا بی گناه انجمن آسیلا را هرچه زودتر آزاد کنید 19 آذر 1401

اعضا بی گناه انجمن آسیلا را هرچه زودتر آزاد کنید

نزدیک به یک ماه است که آقایان حسن حیرانی، علی هاجری، مهدی سلیمانی، حسن شهباز، غلامرضا شکری و احسان بیدی از اعضای سابق تشکیلات مجاهدین خلق و اعضای فعلی انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) بدون ذکر دلیل توسط پلیس آلبانی بازداشت و در مرکز پناهندگان غیرقانونی موسوم به کمپ کارج در شمال تیرانا […]

روزی که به وطن و آغوش خانواده بازگشتم 07 شهریور 1401

روزی که به وطن و آغوش خانواده بازگشتم

اواسط مرداد 1384 بود و تقریبا یک سال از زمان جدایی ام از فرقه رجوی و پناه بردن به نیروهای آمریکایی و استقرار در کمپ تیف که آمریکایی ها برای جداشدگان از فرقه ایجاد کرده بودند می گذشت. از آنجا که تا قبل از جداشدن و آمدن به کمپ تیف، نزدیک به دو دهه به […]

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت پایانی 23 مرداد 1401

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت پایانی

این جمله از رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم” در قسمت های قبلی با بیان چند نمونه تلاش کردم تا برای خواننده قابل لمس شود که رجوی ها بر اساس بند 41 از کتاب “تئوری انقلاب مریم” که قوانین حاکم بر تشکیلات فرقه بود، عملاً بیمار بودن […]

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت سوم 22 تیر 1401

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت سوم

این جمله رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم.” در قسمت های قبلی با بیان چند نمونه تلاش کردم تا برای خواننده قابل لمس شود که رجوی ها بر اساس بند 41 از کتاب “تئوری انقلاب مریم” که قوانین حاکم بر تشکیلات فرقه بود، عملاً بیمار بودن اعضاء […]

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت اول 04 تیر 1401

نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت اول

این جمله از رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم”! کمتر هفته ای است که یکی از اعضای فرقه بر اثر بیماری فوت نکند. فرقه ای که رهبرش، اعضاء را به عنوان ابزار مورد سوء استفاده قرار می دهد و همچون برده با آنان رفتار می نماید. به […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت پایانی 24 اردیبهشت 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت پایانی

بعد از چندین بار که خانواده ها برای ملاقات با فرزندان شان به قرارگاه اشرف آمدند، رجوی ها اطمینان یافتند که نمی توانند نقشه شوم خود درباره آنها را اجرا نمایند. آنها مطمئن شدند که خانواده ها ورای مسائل سیاسی به تنها چیزی که اهمیت می دهند، دیدن فرزندان شان و اطمینان از سلامت آنهاست […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت هفتم 20 اردیبهشت 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت هفتم

در قسمت های قبلی توضیح داده بودم که تا قبل از سرنگونی صدام به همه افراد در فرقه ابلاغ شده بود که امکان برقراری تماس وجود ندارد و به این ترتیب تماس تلفنی را قطع کردند. اما پس از سرنگونی صدام و خلع سلاح به اصطلاح ارتش آزادیبخش، رجوی ها تاکتیک خود را تغییر دادند […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت ششم 10 اردیبهشت 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت ششم

ایرج صالحی در قسمت قبل خاطرات خود گفت: به هر صورت شب بعد از اینکه درخواستم را تکرار کردم، مسئول بالای مقرمان مرا صدا زد و گفت که با درخواستت موافقت شده و فردا برای تماس تلفنی به مجموعه اسکان خواهی رفت. برای خالی نبودن عریضه هم گفت، این که تا امروز جواب ندادم به […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت پنجم 06 اردیبهشت 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت پنجم

ایرج صالحی در قسمت قبل خاطرات خود گفت: در گزارشی درخواست تماس تلفنی با خانواده ام را نمودم و گفتم که می خواهم به مادرم و دیگر اعضای خانواده تسلیت بگویم. قبل از آن که به ادامه این موضوع بپردازم لازم می بینیم که توضیحات کوتاهی درباره تماس تلفنی در فرقه بدهم تا فضایی که […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت چهارم 04 اردیبهشت 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت چهارم

ایرج صالحی در قسمت قبل خاطرات خود گفت: در حالی که اتوبوس حامل پدر و خواهرم از کنارمان رد می شد برای آنها دست تکان دادم. می دانستم این چند ساعت شیرین و غیر قابل وصف نعمتی بود که خداوند به من و امثال من عطا کرده بود و به این دلیل روحیه ام خیلی […]

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت سوم 30 فروردین 1401

ملاقات با خانواده در اشرف – قسمت سوم

ایرج صالحی در قسمت دوم خاطرات خود گفت: «فرشته یگانه» صحبت هایش را شروع کرد. خلاصه حرف های او این بود که خانواده های افرادی که در آن سالن جمع شده بودیم برای ملاقات به قرارگاه اشرف آمده اند و قرار است با ما ملاقات کنند. *** ماشین در نزدیکی سالن عمومی قرارگاه متوقف شد […]

blank
blank
blank