جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی 29 آبان 1402

نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی

سلام پدر عزیزم، امیدوارم که حالت خوب باشد. پدر جان تا کی بایستی دوری تو را تحمل کنم؟ این چندمین نامه ای است که برایت می نویسم و هیچ جوابی به من نمی دهی. خیلی دلم می خواهد شما را از نزدیک ببینم و در آغوش بگیرمت. پدر عزیزم هنوز دیدارم با تو در عراق […]

دیدار برادر حمید رضا نوری با اعضای انجمن نجات اراک 25 مهر 1402

دیدار برادر حمید رضا نوری با اعضای انجمن نجات اراک

روز یکشنبه 23 مهر ماه 1402، مصطفی نوری برادر حمیدرضا نوری از اعضای گرفتار در فرقه رجوی، با حضور در دفتر انجمن نجات اراک با اعضای این انجمن دیدار و گفتگو کرد. برادر ایشان حمید رضا نوری در زمان جنگ ایران و عراق برای انجام خدمت سربازی به جبهه اعزام می شود و در آنجا […]

نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین خلق 18 مهر 1402

نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین خلق

پدر جان سلام من برایت نامه می نویسم و آنقدر این کار را ادامه می دهم تا جواب مرا بدهی . من پدرم را دوست دارم . پدر جان درست است که از کودکی  بالای سر من نبودی اما من از شما دلگیر نیستم. از کسانی دلگیر هستم که شما را فریب دادند و چندین […]

مجتبی جان دخترت سمانه و نوه هایت سراغت را می گیرند 09 مهر 1402

مجتبی جان دخترت سمانه و نوه هایت سراغت را می گیرند

سلام حمید رضا. خوبی؟ امروز تصمیم گرفتم برایت نامه ای بنویسم. نمی دانم در چه شرایطی هستی؟ کاش راه تماسی بود تا از وضع و حالت باخبر می شدم. دلتنگت هستم. فیلم هایی که بعد از ورود پلیس آلبانی به کمپ تان را چندین بار مرور کردم فقط به امید آنکه تو را در میان […]

خاطره سمانه نوری از ملاقات با پدرش در کمپ اشرف 30 مرداد 1402

خاطره سمانه نوری از ملاقات با پدرش در کمپ اشرف

من سمانه نوری هستم. همانطور که قبلا هم گفتم من از کودکی طعم محبت پدری را نچشیدم. در کودکی نبود پدر برای من خیلی سخت بود. همیشه احساس کمبود داشتم . انگار که عضوی از بدنم کم باشد. دبستان که بودم، چشمانم با حسرت دوستانم را دنبال می کردند که دست در دست پدرشان راهی […]

حضور سمانه نوری در دفتر انجمن نجات اراک 14 مرداد 1402

حضور سمانه نوری در دفتر انجمن نجات اراک

سمانه نوری دختر حمید رضا نوری؛ اسیر در فرقه رجوی با مسئول انجمن نجات استان مرکزی دیدار کرد. خانم نوری به همراه همسرش در دفتر انجمن نجات استان مرکزی حضور یافتند تا از وضعیت اعضای گرفتار در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی و همچنین وضعیت کنونی خود فرقه مطلع شوند. پدر سمانه نوری زمانی که […]

درخواست دختر حمید رضا نوری از مقامات آلبانی 11 تیر 1402

درخواست دختر حمید رضا نوری از مقامات آلبانی

سمانه نوری دختر حمیدرضا نوری، از رنج 34 سال دوری از پدرش می گوید که سران فرقه مجاهدین خلق بر او و خانواده اش تحمیل کرده اند. ایشان از دولتمردان آلبانی خواست تا پدرش را از اسارت مجاهدین خلق نجات دهند:

نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 30 خرداد 1402

نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

پدر جان سلام این چندمین نامه ای است که برایت می نویسم. عزیزتر از جانم در کدام دیار بسر می بری که نمی توانی جواب دخترت را بدهی؟! دلم برایت خیلی تنگ شده و نمی دانم چگونه به شما وصل شوم. لطفا تماسی با من برقرار کن تا بعد از سالها صدایت را بشنوم . […]

نامه مجتبی نوری برای برادرش حمید رضا نوری اسیر در تشکیلات مجاهدین خلق 02 خرداد 1402

نامه مجتبی نوری برای برادرش حمید رضا نوری اسیر در تشکیلات مجاهدین خلق

خدمت برادرم حمید رضا، امیدوارم که حالت خوب باشد. برادر جان خواستم بدانی من از هیچ تلاشی برای رهایی تو کوتاهی نمی کنم. مبادا حرف های فرقه را باور کنی که خانواده ات تو را فراموش کرده اند. من همچنان از هر طریقی که باشد پیگیر وضعیت تو هستم. در هر تجمع دادخواهی که باشد […]

پیام تبریک سال نو شمس الله نوری به فرزندش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین 30 فروردین 1402

پیام تبریک سال نو شمس الله نوری به فرزندش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین

فرزندم حمید رضا سلام . سال نو را به شما تبریک می گویم. همیشه به یاد داشته باش که پدرت تو را دوست دارد. سال خوبی را برای شما آرزومندم. حمید رضا جانم لحظه شماری می کنم که خبر رهایی ات بدستم برسد. به چه دلیل خودت را زندانی کردی؟ چرا خودت را نجات نمی […]

پیام نوروزی سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین خلق 15 فروردین 1402

پیام نوروزی سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین خلق

سمانه نوری ، نماد صدها دختریست که سازمان مجاهدین خلق آنها را از نعمت داشتن پدر محروم کرده است. او سالهاست که آغوش پدر را و دستان آرامش بخشش و گرمای وجودش را در زندگی کم دارد. فقط و فقط به جرم این که دختر یکی از اعضای گرفتار در بند فرقه مجاهدین خلق است. […]

برادر حمید رضا نوری: برادر جان به خاطر پدر چشم به راهمان برگرد 23 بهمن 1401

برادر حمید رضا نوری: برادر جان به خاطر پدر چشم به راهمان برگرد

حمید رضا سلام، امیدوارم که حالت خوب باشد. یه جاهایی در زندگی ما آدم ها نیاز داریم که یک تکیه گاه و پشتیبان داشته باشیم و در برابر مشکلات دلمان به یک نفر قرص باشد. اینجور وقتها یک نفر هست که می تواند خیلی به دادمان برسد و آن فرد یک بردار با معرفت و […]

blank
blank
blank