محمد بابایی نیز تاب فشار های فرقه گرایانه رجوی را نیاورد
محمد بابایی نیز زیر ظلم و فشارهای رجوی تاب نیاورد، و خبر فوت وی در سایت فرقه درج گردید. خیلی تاسف انگیز است، وقتی دوستی زیر فشارهای فرقه ای تشکیلات رجوی تاب نمی آورد و از این دنیا رخت بر می بندد، می توان زبان به رازهای درون او گشود. تا وقتی که زنده است، از ترس فشارهای مضائف و خرد کننده تشکیلات فرقه ای رجوی، اخلاقا باید سکوت پیشه کند
به بهانه قربانی شدن محمد بابایی در فرقه بدنام رجوی
بواسطه اینکه هم از مناسبات استثماری رجوی و هم از قربانی یاده شده آشنایی کامل دارم خیلی خوب میتوانم محمد بابایی را درک کنم که طی سالیان طولانی فقط و فقط بیگاری داده و پیر و فرتوت و النهایه در حسرت دیدار خانواده و دنیای آزاد دچار ایست قلبی شده است. کسی که زیر50 سال سن دارد اما بالای 60 سال می نماید!؟ چرا و چرا که انتظار میرود شخص رجوی پاسخگوی آن باشد.
تعیین تکلیف مرگ مشکوک اعضای ناراضی پادگان اشرف
فردین فتحی جسورانه با تحمل تحقیر و فحش و ناسزا در هجوم جمعی وفضای القاء شده مبنی برانکه وی نفوذی و مزدوراطلاعات!!! است، مقاومت میکرد ومصرانه درخواست خروج ازسازمان ازهمان فیلق دوم را داشت. شب و روز تحت کنترل شدید بود که فرارنکند و رسم فرار به ودیعه نگذارد.
خودسوزی: اولین و آخرین چاره برای مجاهدین خلق
عملیات خودسوزی تاکتیکی ضروری در متدولوژی فرقه ی رجوی تلقی می شود. این روش ابزاری پرکاربرد برای حفظ موقعیت و جان رهبران فرقه و حفظ ساختار فرقه است. در فرقه عاملان خودسوزی پس از مرگ دلخراش شان”شهید” خوانده می شوند.
خودسوزی عاقبت مسافران فریب خورده لیبرتی
وی درباره شرایط حال حاضر مجاهدین ساکن در کمپ ترانزیت و موقت لیبرتی نیز گفت: طبق برنامه ریزی های انجام شده از سوی سرکردگان این فرقه تروریستی که در مقر دوم و تشکیلاتی این فرقه در اوورسورواز فرانسه حضور دارند، ساکنان لیبرتی مجبورند از ساعت پنج صبح تا ساعت ۱۱ شب به صورت یکسره کار کنند و یا در نشست ها و کلاس های اجباری از جمله نشست های عملیات جاری، لایه ای، یگانی و کلاس شعائر یا کلاس های سیاسی شرکت کنند.
ایستگاه آخر
هستند بی شمار افرادی که با هدایت سازمان در هاله ای از ناامیدی و نداشتن راه به جایی اقدام به خود کشی یا خود سوزی نمودند.از همه، به خصوص افرادی که درمناسبات تشکیلاتی فرقه قرار داشته اند و اکنون از آن جدا شده اند خواهشمندیم، دانسته ها، هر گونه مدرک، عکس، مشخصات فردی و خانوادگی آنها را به سایت انجمن نجات ارسال نمایند تا در مجموعه ای به نام” ایستگاه اخر” چاپ و در اختیار همگان قرار گیرد.
از خودسوزی در پاریس تا اعتصاب غذا در لیبرتی
خودکشی در فرقه مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۳ و در جریان دستگیری مریم رجوی در پاریس خود را به شکل خودسوزی نشان داد. اکنون نیز فرقه سیاست واداشتن اعضاء به خودکشی را از طریق اعتصاب غذا دنبال می کند. این فرقه بر اساس آموزه های فرقه ای برخی از ساکنان لیبرتی را وادار کرده که دست به اعتصاب غذا بزنند.
خانواده طاهرلو: لعنت بر رجوی که جان برادرم را قربانی مطامع خود کرد
علیرضا طاهرلو که در داخل یک خودرو در کنار فرمانده اش کیانوش صلاح پور نشسته بود به صحنه آمد. خودرو ایستاد و علیرضا که در تمام مسیر به حرفهای فرمانده اش گوش میداد از خودرو پیاده شد و خود را در مقابل نیروهای عراقی به آتش کشید و در گذشت. مشخص شد که او را از قبل به لحاظ ذهنی نسبت به این کار کاملا آماده کرده بودند
از خطرناکترین فرقه های جهان فرقه رجوی است
خودکشی با فتوایی که رجوی صادر کرده بود اگر برای رسیدن فرقه به اهدافش باشد نه تنها حرام و ضد ارزش نیست بلکه یک اقدام مقدس محسوب شده که دارای اجر عظیم نزد پروردگار خواهد بود! یعنی معیار تمامی حرام و حلالها در فرقه ها و خصوصا در فرقه رجوی اینست که آیا آن کار در راستای رسیدن فرقه به اهدافش است یا خیر و اگر چنین باشد هیچ منع قانونی و حتی شرعی ندارد!
حجاب ساختگی”مریم رجوی” هیچ قید و بندی ندارد
زمانی که قوه قضائیه این کشور براساس سیستم لائیک به او دستور داد که شما باید بدون روسری وارد صحن دادگاه شوید، مریم رجوی بدون هیچگونه ممانعتی این امر را پذیرفت، یعنی با انعطاف بسیار با آنها برخورد میکرد و این در حالی بود که خواهان خودسوزی از سوی افراد گروه بود تا این موضوع بتواند اهرم فشاری برای قوه قضائیه فرانسه برای آزادی مریم رجوی باشد.
دکتر نفیسی: سازمان مجاهدین یک «کالت» است!
تحقیقی که از طرف موسسه راند در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت،نشان داد که حدود ۷۰ درصد افرادی که آنجا هستند(پادگان اشرف) برخلاف میل خودشان در این کمپ حضور دارند.و از آن گذشته وقتی نیروهای آمریکایی برای خلع سلاح کامل می خواستند وارد کمپ شوند،اینها را تهدید به خودکشی جمعی کردند.
مرگ های مشکوک درون سازمانی مجاهدین خلق ایران
از نوشته های حسین روحانی و محسن نجات حسینی چنین بر می آید که مرتضی هودشتیان در لحظات پایانی زندگی اش از شدت فشار شکنجه و همچنین فشار روانی مضاعف شکنجه شدن توسط همرزمانش، در شرایط بسیار بحرانی جسمی و روانی قرار داشته است. وی بعد از اینکه به کمک دو تن از افراد سازمان به توالت می رود، در آنجا تعادل خود را از دست می دهد و بی هوش می شود. افراد سازمان سپس وی را به داخل اتاق منتقل می کنند، ولی وی دیگر برای همیشه به هوش نیامد.