فرقه رجوی بار دیگر کلمه”فارس” را از”خلیج فارس” حذف کردند
محمد علی توحیدی از مسئولین فرقه مجاهدین در نمایش ارتباط مستقیم در مقابل سئوال یک بیننده که پرسیده بود چرا عباس داوری مسئول دیگر این فرقه در مصاحبه با روزنامه عربی به نام خلیج فارس اشاره نکرده و فقط گفته خلیج
به بهانه سالروز ترور صیاد شیرازی
ژنرال حبوش: اگر اهدافی را مامشخص کردیم و ازمجاهدین خواستیم آن راانجام دهندباید » این کار راانجام دهندچون من ازشما دراینجا (عراق)حمایت می کنم و در این وقت بایدشما نیز این کار راانجام دهید تا من بتوانم آن کسی را که به عراق برای زدن مجاهدین می آید ضربه بزنم. وآنچه که من فهمیدم این است که بعضی اهداف راشمامایل نیستید روی آن عمل کنید و مخالف آن هستید… برادر مسعود به تو می گویم که ما سر هر مسئله که به توافق برسیم با شما خواهیم بود در اجرای آن
پرهیز شدید عباس داوری از بکار بردن واژه خلیج فارس
عباس داوری که از عقب مانده ترین سردمداران فرقه مجاهدین است در مصاحبه ای با روزنامه کویتی الوطن به تاریخ 7 آپریل 2007 با عنوان:”ایران کویت و خلیج را غرق جاسو س کرده است” که در سایت هبستگی درج شده است بشدت از بکاربردن نام خلیج فارس پرهیز میکند.
روند هسته ای، ملی شدن صنعت نفت و مجاهدین
ماجرای فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ایران و تردیدهایی که کوشش می شود در این باره برای افکار عمومی بوجود آید، چند سالی است که از خبرهای جدی رسانه های داخلی و خارجی است. چند کشور غربی در طول این مدت با بهانه ای بی اساس و تهدید برای ایران، تلاش کرده اند ملت بزرگ ایران را از حق استفاده از فن آوری صلح آمیز هسته ای باز دارند.
سربازان آمریکایی راننده تروریستها
« بغداد – هزاران نفر از اعضای گروه ستیزهجویی که به سرنگون کردن حکومت روحانیون متعهد است سالها در اردوگاهی بزرگ در شمال بغداد و تحت حفاظت ارتش امریکا زندگی کردهاند. سربازان امریکایی برای رهبران ارشد گروه مجاهدین خلق رانندگی میکنند و آنها را از اردوگاه خارج و به آن برمیگردانند. اردوگاهی که در تلاش برای ترغیب وزارت خارجه به حذف نام گروه از لیست سازمانهای تروریستی، میزبان چندین مهمان بوده است. »
چهل سال انحراف
در شهریور ماه سال جاری مطلبی تحت عنوان” چهار دهه انحراف” در سایت کانون آوا منتشر شد که دارای نکات جالبی بود و اکنون مایلم از زوایای دیگری نیز به این موضوع انحراف برخورد نمایم وقتی به انحرافات سازمان مجاهدین در طی چهل سال گذشته نگاه می کنیم به چند مورد واضح و آشکار می رسیم که می توان به سه مجموع زیر اشاره کرد: اگر در بدو تاسیس این فرقه ملی گرایی ــ اسلام گرایی و چپ گرایی مبنای اصلی ایدئولوژی آنان بود اکنون بعد از گذشت سالها از آن انگیزه ها جز دیکتاتوری رجوی چیزی باقی نمانده. ملی گرایی آنان با استقرارشان در عراق و اقدام نظامی علیه هم میهنان خود از خاک دشمنی که در حال جنگ با کشور ایران بودرنگ باخت.
آمریکا ازگروه های تروریستی ایرانی حمایت می کند
بنابر مقاله ای در London Sunday Telegraph در مورخ 25 فوریه، CIA در حال پشتیبانی از مبارزان اپوزسیون در ایران است. این گروه های میلیشیا در اقلیت های ملی ایران ریشه می گیرند” که در پی نارضایتی های شان از رژیم ایران به روش های تروریستی متوسل شده اند.” این روش ها شامل” بمب گذاری،حملات مرگ بار علیه سربازان و مقامات حکومتی است.” این حرکات تروریستی که بدون واسطه از طریق بودجه ی مخفیانه ی CIA تأمین می شوند،توسط آذری ها، کردها، عرب ها و بلوچ ها ی ناراضی که 40 درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند، هدایت می شوند
اتحاد شوم تروریستها
الف- عراق همچنان در آتش قهر و کینه ی خرابکاران، فرصت طلبان و تروریستها می سوزد و هر روز آتش این ستمکاری بیش از پیش بر دامن ملتی رنج کشیده و مظلوم شعله ور می شود. بنا بر آمار رسمی تاکنون 2 میلیون نفر از مردم عراق از ترس کشته شدن به سوریه و اردن پناه برده اند، همچنین 2 میلیون نفر دیگر در وضعیت بسیار بد امنیتی معیشتی به سر می برند ضمن اینکه هر ماه نیز صد هزار عراقی خانه و کاشانه ی خود را ترک می کنند.
اسناد مرموز دربارهی مجاهدین
اشاره: سایت”آنتیوار” در مقالهی”اسکوتر لیبی و جنگ جهانی سوم” بهقلم”جاستین ریموندو” که در تاریخ 21 فوریه 2007 آن را منتشر ساخته، سندی را افشاء میکند که مطالب مندرج در آن که همگی به تعاملات دفتر معاون دیک چنی با مجاهدین خلق مرتبط میشود، به نحو مشکوکی ناخوانا شده است. مطالبی که در دادگاه اسکوتر لیبی بخشی از آن در اختیار رسانهها قرار گرفته است. همانگونه که ریموندو بهدرستی یادآور شده عاقلانه است که فکر کنیم دیک چنی در حال استفاده از مجاهدین است. اظهارات اخیر چنی علیه ایران نیز مؤید این واقعیت است.
گزارش اشپیگل از افزایش همکاریهای مجاهدین و دولت آمریکا
هفتهنامه آلمانی اشپیگل در گزارشی به همکاری نیروهای مخالف ایران و مجاهدین با آمریکا پرداخت و نوشت: این نیروها از هفتهها پیش در سالنهای کاخ سفید و دفتر ویژه ایران در واشنگتن در رفت و آمد هستند. این هفتهنامه آلمانی در شماره روز دوشنبه خود افزود که این گروهها درمورد فعالیتهای ایران در عراق به آمریکا گزارش میدهند.
درواشنگتن چلبی های ایرانی در راهند
اینها مردانی هستند که –مانند احمد چلبی محکوم شده ورشکسته و کنگره ملی قبل از جنگ عراق- که کوشش میکنند که درگیری که بهر روی خطرناک است را برایش آتش بیاری کنند. آنها گردانندگان دولت بوش را با اطلاعاتی که اغلب قابل تردید وغیر قابل بررسی است تغذیه میکنند. آنها برای یک رفتار سخت تر در مقابل تهران تبلیغ میکنند وقول میدهند چیزی را که دیگر هر گوشی به آن عادت کرده است مانند ستایش و دسته گل برای آمریکائیهای آزاد کننده. اینها مردانی هستند مانند امیر فخر آور که لنگان لنگان مهمانان خود را از در آسانسور مورد استقبال قررا میدهد.”زانوی من از شکنجه درد دارد” این را دانشجوی سابق پزشکی در خوش آمدگوئی میگوید و بصورت سختی بر عصای سیاهی تکیه میکند. او خود را دبیر جنبش دانشجوئی مستقل ایرانی مینامد و او ستاره جدید اپوزیسیون ایرانی در واشنگتن میباشد.
سناریوی مضحک استفاده از یک گروه ورشکسته
“مایکل مک فال”،”عباس میلانی” و”لاری دایموند” با درج مقالهای در فصلنامهی واشنگتن، با نقد سیاستهای فعلی امریکا در قبال مسألهی هستهای ایران، به نارساییهای این سیاستها پرداخته و در قسمتی از آن مینویسند: « آخرین و بنیادیترین راه که برخی مطرح کردهاند تغییر رژیم با توسل به زور است، چه از طریق تجاوز به خاک ایران و چه از راه حمایت از نیروهای مسلح مخالف دولت که مانند مجاهدین خلق که خارج از ایران ساکناند و شعارشان سرنگونی جمهوری اسلامی است. مجاهدین خلق در 1960 در تهران تاسیس و بعد از انقلاب از کشور تبعید شدند؛ گروهی تروریست که در برههای محبوب بودند و تئوریشان گزیدهای از ایدئولوژی اسلامی و مارکسیسیتی بود. در طول جنگ ایران و عراق با صدام حسین همکاری کردند و مرکز فرماندهیشان از 1980 در عراق بوده است.