فرار دو تن از اعضا از جهنم رجوی و بازگشت به آغوش پر مهر خانواده
آقایان اسکاردی و شعبانی ضمن بیان خوشحالی خود از بازگشت به آغوش خانواده به شرح مختصری از مناسبات فرقه و وضعیت روحی بد افراد قرارگاه اشرف پرداختند و خطاب به خانواده ها گفتند که عزیزان تان در اسارتگاه اشرف شدیدا چشم انتظار و نیازمند کمک شما می باشند و از آنها خواستند که در زمان باقی مانده تا ضرب الاجل دولت عراق برای برچیدن اشرف، جهت جلوگیری از فاجعه ای دیگر که رجوی ها خواهان آن هستند هر چه زودتر به کمک این بستگان اسیر خود بشتابند.
بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده
چهره خانواده ونزدیکان آقا داریوش تک به تک چه تماشایی بود خصوصا وقتی که مادرچشم انتظار و رنجدیده ازظلم و جور رجوی بغض کرده و با چشمانی اشکبار با شدت تمام عزیزرها شده ازچنگال رجوی را بغل گرفت و بوسید و بسیار دردمند گفت خدا رجوی را لعنت کند که ده سال تمام از درآغوش گرفتن و بوسیدن فرزند دلبندم محروم شده بودم وشکرخدا که قبل ازمرگم به آرزوی دیرینه ام رسیدم
تاملاتی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت پنجم
همانطور که دوستان توضیح دادند رهبران مجاهدین با زدن تهمت و انگ به ما جدا شدگان در واقع ترس خود را به نمایش گذاشتند وقتی ما از طریق بلندگوها با دوستان خودمان که در اشرف محبوس هستند حرف میزدیم آنها را راهنمایی کرده و راه چاره را به آنها می گفتیم در باره ی واقعیت هایی که در بازگشت به ایران با آن مواجه شدیم سخن گفتیم مطمئن بودیم ذهن نفرات درگیر شده به فکر فرو خواهند رفت
معرفی وب لاگ طبرستان
به منظور افشای هر چه بیشتر ماهیت فرقه ای – تروریستی رجوی وطن فروش که تاکنون باعث خسارت های جبران ناپذیر جانی و مالی علیه ملت ایران گشته است و هم چنین آگاهی بخشی خانواده های اسرای زندان اشرف و آزادی هر چه زودتر فرزندان آنان از چنگال رجوی دیکتاتور، ما جمعی از اعضای جدا شده این گروه تروریستی از استان مازندران اقدام به راه اندازی وب لاگ « طبرستان » نموده ایم که علاقمندان می توانند جهت دسترسی به مطالب آن به آدرس: http://tabarestan89.blogfa.com مراجعه نمایند.
تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف
متاسفانه روز اول خیلی سخت بود چون خاطرات بد و تلخ سالیان دراز که در اشرف زندانی بودیم را برایمان زنده می کرد ولی چون هدف و مقصود داشتیم رفته رفته سختی ها دور ریخته می شد، بی تابی می کردیم که هر چه زودتر بچه های اسیر نیز مثل ما از نعمتها و شیرینی های پشت سیاج اشرف بهره مند شوند و ما شادیهای خود را با آنها تقسیم کنیم چون به معنای واقعی کلمه ما جدا شده های مجاهدین بهتر از هر کس دیگر می دانستیم که فرق این طرف سیاج و سیم خاردارها با آن طرف (درون اشرف) چیست.
محمد باقر کشاورز در زمره مداحان اهل بیت
وجه تمایز تاسوعا وعاشورای حسینی امسال با پنج سال پیشترکه خودم پس ازبازگشت به کشور در آن مشارکت داشتم، حضورعنصر بازگشتی محمدباقرکشاورز در زمره مداحان اهل بیت عصمت و طهارت بود. ایشان درمراسم عزداری تاسوعا وعاشورای حسینی درشهر مذهبی آستانه اشرفیه این امکان را پیدا کرد که بتواند با اشتیاق تمام برای عزاداران حسینی بسراید و مرثیه سر بدهد طوری که مورد توجه شدید دوستان و آشنایان و شهروندان قرار بگیرد و تحسین شود.
آقای مهرداد امیری و حجت رفیعی در جمع خانواده ها
حضور مستمر 8 ماهه خانواده ها در مقابل پادگان فرقه ای اشرف یقینا در رهائی این اسرای فرقه ای بی تأثیر نبوده است. تمامی کسانی که طی چندین ماهه اخیر توانسته اند از پادگان اشرف فرار کنند اذعان داشتند که حضور خانواده ها نور امیدی در دلهای آنها روشن کرد و آنان را به ادامه زندگی در خارج از پادگان اشرف خوش بین نمود.
تبریک به مناسبت فرار جسورانه حجت رفیعی از تشکیلات مخوف رجوی
انجمن نجات گیلان ضمن تشکر و قدردانی از اطلاع رسانی بنیاد خانواده سحر که در جمع خانواده های چشم انتظار گیلان به پیک شادی معروف گشته، رهایی حجت رفیعی از تشکیلات فریبنده رجوی را به ایشان و به خانواده بزرگوار رفیعی خصوصا به برادرش کوروش رفیعی ازاعضای فعال انجمن نجات گیلان که بارها به منظور رهایی حجت از اسارتگاه اشرف با وجود مشکلات زندگی و با تحمل شداید سفر، خود را به کشورنا امن عراق رسانده بود، تبریک و شادباش می گوید.
تبریک به مناسبت جدایی مرتضی بدن آرا مرز دشتی از اسارتگاه اشرف
انجمن نجات گیلان جدایی و فرار جسورانه مرتضی بدن آرا مرز دشتی از اسارتگاه بدنام اشرف را به ایشان و خانواده چشم انتظارش تبریک و تهنیت عرض می نماید. آقای مرتضی بدن آرا مرز دشتی از شهرستان خمام استان گیلان که در سال 1382 به منظور کاریابی در اروپا عازم ترکیه شده بود با وعده های دروغین طعمه فرقه رجوی شده و با بکارگیری ترفندهای کاذب از طرف عناصرآموزش دیده رجوی در باب ربودن طعمه های خویش به اسارتگاه اشرف کشانده شده بود.
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت هفتم
ازآموزش های صرف نظامی که بگذریم اندک آموزش های آشپزی و یا باغبانی و رانندگی و حتی کامپیوترکه داشتیم تماما در چاچوب بسته اشرف مصرف داشت ودرجامعه هیچ اعتباری ندارد فی المثل خودم راننده خودروهای سبک وسنگین بودم ودرداخل قرارگاه رانندگی میکردم ولیکن وقتی به ایران بازگشتم دیدم بایستی دوباره مطابق با قوانین راهنمایی و رانندگی بین المللی آموزش ببینم تا بتوانم درخیابانهای شهر به رانندگی بپردازم
اکبر محبی برایت آرزوی موفقیت روزافزون دارم
به اتفاق آقای پورحسن از فعالین انجمن به محل کار جدیدش رفتم که با ذوق وسلیقه وپشتکارخودش اشتغال آفرینی کرده وبرای خودش شغل و وسیله امرارمعاش تدارک دیده بود که البته همه فک وفامیل ودوستداران خودش را بی نها یت خوشحال کرد وخودم نیزذوق کردم و روی شاداب وهمیشه زنده اش را بوسیدم.شکرخدا که بچه های بازگشتی از مجاهدین که عاشق زندگی اند زود وتند وسریع مثل اکبرمحبی و محمدباقرکشاورز برای خود شغلی مهیا میکنند.
صحبتهای اکبرمحبی درجلسه بازگشت محمد باقر کشاورز – قسمت چهارم
در بدو ورود به وطن و درهمان جلسه انجمن نجات بخاطرشکرگزاری ازخدای سبحان بدلیل برخورداری ازهمین لحظات خجسته مجدانه ازخانواده ام اجازه خواستم تا جایی که مقدور است و در توان دارم بتوانم برای آزادی سایراسرای دربند پادگان اشرف قدم بردارم که ازقضا طی همین مدت درهمین راستا توانستم با خانواده ها درتماس باشم. در همایش شرکت کنم وبا خانواده های دردمند وچشم انتظاربه گفت وشنود بپردازم وازتجارب خودم بگویم وازوضعیت اسفناک مناسبات تشکیلات فریبنده رجوی روشنگری داشته باشم