پیام تسلیت به خانواده گرفمی
این پدرسالیان پیشتردودخترش بنامهای نرگس (فلورا) وفهیمه را بمنظورادامه تحصیل روانه آلمان میکند و بدین منظوردلش خوش بود ولیکن خبرمیرسد که دخترانش با وعده های واهی جذب مجاهدین شده وسرازعراق درآورده ومتعاقبا خبرقربانی شدن نرگس درعملیات موسوم به فروغ جاویدان نیزبگوش پدر میرسد وپس ازآن بود که دیگرپدربشدت مریض وافسرده خاطربخاطرازدست دادن عزیزانش وعدم ارتباط با آنان میشود
تبریک به آقای علی برزگر بمناسبت بازگشت به کانون پر مهرخانواده
انجمن نجات گیلان بار دیگر شاهد بازگشت یکی دیگر از جدا شدگان از سازمان مجاهدین بنام آقای علی برزگر بوده و افتخار داشته است که طی مراسمی دریک جمع محدود خانوادگی وی را که بالغ بر بیست سال اسارت را درتشکیلات فریبنده رجوی تجربه کرده بود، به خانواده رنجدیده و چشم انتظارش تحویل بدهد.انجمن نجات گیلان بازگشت آقای علی برزگر به وطن وحوزه خانه و خانواده را به ایشان و خصوصا به خانواده محترم برزگر تبریک و تهنیت عرض می نماید
دیدار صمیمانه انجمن نجات گیلان با خانواده جمشید کارگر
خانم نرم دست لطفی که بسیارنگران وپریشان حال بود دراین دیدار صمیمانه به مسئولین انجمن نجات گیلان گفت:” فرزندم برای ادامه تحصیل که به قبل ازانقلاب برمیگردد به کشورآلمان میرود و درآنجا به تور رجوی می افتد و سپس به کشورناامن عراق منتقل میشود. شما باید به من راهنمایی کنید که چگونه میتوانم به دیدارفرزندم بروم و بتوانم ازآن جهنم وی را نجات دهم”
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت ششم
این تاخیرچندین ساله دربازگشتم توام با موانعی بوده است که به قطع ویقین عزیزان شما نیزکماکان با آن دست و پنجه نرم میکنند ومتاسفانه نتوانستند که برآنها غلبه کرده وازآن مناسبات مرگبارکنده شوند. دلیل اول بواسطه مغزشویی که شده بودم برغم عدم تطابق با سازمان درعین حال تمایل نداشتم ضمن جدایی به ایران برگردم چونکه ترس داشتم که مورد مواخذه قراربگیرم وواضح تربگویم ترس داشتم که شکنجه واعدام بشوم چون همین تصویرازایران را سازمان ماهرانه به من القاء کرده بود ومن باورم شده بود
خانواده ها: رجوی سقط نمی شود تا این بچه ها از دستش رها شوند – قسمت دوم
آقای محمد علی نیکزاد: در سال 83 وقتی بعد از چندین سال بی خبری و عدم تماس از طریق انجمن به ملاقات برادرمان رفتیم چندین نفر مراقب ما بودند و نمی گذاشتند که بین ما ارتباط عاطفی بر قرار شود و به بهانه های مختلف وسط حرف می آمدند تا وقت ملاقات ما تمام شود.کاملا معلوم بود که برادرم از ترس مراقبین نمی تواند حرف دلش را بزند و هرگز هم تا آخر ملاقات نگذاشتند با او خلوت کرده و با او درد و دل کنم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت پنجم
بخش دیگراز ناراضیان کسانی بودند که دردرون مناسبات اعلام جدایی کردند وخواستارآن شدند که سازمان آنها را تحویل عراقی ها بدهد این طیف ازعناصر ناراضی هرچند با اذیت وآزار و سنگ اندازیهای سازمان مواجه خواهند بود ولیکن اگرسراعلام موضع خودشان مقاومت کنند سازمان ناگزیربه خروج آنها تن خواهد داد ودیر یا زود مجبورخواهد شد آنها را تحویل نیروهای عراقی بدهد
خانواده ها: رجوی سقط نمی شود تا این بچه ها از دستش رها شوند
به دنبال موضع گیری صریح رجوی نسبت به خانواده های مستقر در جلوی درب اشرف، تعدادی از خانواده های انجمن نجات با حضور در دفتر استان طی نشستی چند ساعته با چند تن از اعضای بازگشته به بحث و گفتگو پیرامون حضور خانواده ها در جلوی درب اشرف برای ملاقات با عزیزان خود و هم چنین موضع گیری رهبری فرقه پرداختند.
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت چهارم
چنانچه عزیزشما تماس گرفت واعلام جدایی ازسازمان کرد دیگرنقش شما درهدایت وی به سمت زندگی وکانون گرم خانواده بسیارمؤثراست. شاید شما درزندگیتان مشکلاتی داشته باشید که همه جا ودرهمه ممالک مشکلات اجتماعی هست ولی پذیرفتن وحمایت یک انسان سرخورده خیلی ثواب دارد که البته من یقین دارم که شما برای استقبال ازعزیزانتان لحظه شماری میکنید ومن جسارت نمی کنم صرفا خواستم ازتجاربم بگویم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه ـ قسمت سوم
باید یادآورشوم که دراین مسیرانسانی وخیرخواهانه اول وتا آخرهدفمان این است که چگونه وبا چه مکانیزمی میتوان روی اسرای اشرف توجه داشته باشید که سالیان مغزشویی شده هستند، تاثیرگذارشد تا بتوان به تک تک آنها کمک کرد تا به اشراف وتوانی برسند که قدرت تصمیم گیری برای تعیین سرنوشت وادامه زندگی درخارج ازمناسبات فرقه ای را داشته باشند وازسازمان کنده شوند یعنی همان کاری را که من وسایردوستانم ازجمله آقایان احمدی ومحبی وحاجی پورکردیم وبرای همیشه رها شدیم.
دیدار شهرام ریاحی با اعضاء انجمن نجات گلستان
شهرام ریاحی با حضور در دفتر انجمن نجات گرگان و با امضاء دفتر یاد بود و در محفلی صمیمانه ساعتی را با ما سپری نمود.پدر شهرام به نام محمّد تقی از زمانی که شهرام کودکی بیش نبود به دام فرقه رجوی گرفتارآمده و هنوز نتوانسته است خود را از چنبره اختاپوسی آن گروه برهاند ولی پسرش امید آن دارد که همانند آن دوران دیگر بار خود را در آغوش پدر بیآبد و بوسه های کودکانه آن ایّام باعث التیام رنج دوران هجران گردد.
تسلیت به خانواده محترم دباغ تبریزی
مطلع شدیم پدر محترم داریوش ومحبوبه دباغ تبریزی از اسرای قرارگاه عراق نو (اشرف) در دوری فرزندان گرفتار خویش بدورد حیات گفته است. لازم میبینیم از سوی انجمن استان آذربایجان شرقی مراتب تسلیت خویش را به آن خانواده محترم اعلام نماییم.
رجوی بی دین است…
به درخواست آقای قنبر علی شعبان پور (پدر حسن شعبان پور اسیر فرقه رجوی پلید)، اعضای انجمن نجات استان ملاقاتی با ایشان و پسرانش در منزل شخصی او انجام دادند. در این جلسه آقای شعبان پور اظهار نمود:حسن در طول این 23 سال فقط یکبار تماس گرفت و با بچه هایم صحبت نمود و مشخص بود که تحت فشار مسئولین سازمان است زیرا که فقط در مورد حرف ها و اهداف رجوی صحبت می کرد.