چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
اصغر جان ، عکست را دیدم و خیلی خوشحال شدم 20 آبان 1399

اصغر جان ، عکست را دیدم و خیلی خوشحال شدم

خانم کامیاب، خواهر اصغر محمدی کامیاب عضو گرفتار در فرقه رجوی ضمن حضور در دفتر انجمن نجات زنجان، پس از رویت تصویر جدید برادرش ابتدا اشک شوق ریخت و بلافاصله از همان جا تصویر جدید برادرش اصغر را به سایر اعضای خانواده ارسال نمود . تمامی اعضای این خانواده بسیار خوشحال شدند. ایشان طی پیام […]

خانواده سلیمانی و ۱۲ سال سرگردانی 19 آبان 1399

خانواده سلیمانی و ۱۲ سال سرگردانی

نصرت الله سلیمانی پدری که پسرش رضا سلیمانی در سال 87 ناپدید شده و تا سال قبل یعنی سال 98 از آن بی اطلاع بود . شرح این سالیان که نصرت الله از فرزندش بی اطلاع بوده و آنچه بر وی گذشته ، سرگردانی و بلاتکلیفی ، دلواپسی خود و خانواده اش داستانی غم انگیز […]

پیام جلال غلام زاده گُلمرز ، به برادرش جلیل و مقامات دولت کشور آلبانی 18 آبان 1399

پیام جلال غلام زاده گُلمرز ، به برادرش جلیل و مقامات دولت کشور آلبانی

نام: جلیل غلام زاده گُلمرز-سن: ۵۶ سال–سال خروج از کشور: ۱۳۶۳-مدت اسارت در فرقه رجوی: ۳۶ سال–نحوه اسارت: افتادن در تور گروه کاریابی مجاهدین در ترکیه–میزان سواد: زیر دیپلم فجایع آفریده شده توسط سران فاسد و بدنام مجاهدین طی بیش از ۴ دهه گذشته در تاریخ معاصر ایران بی سابقه است. این گروه خسارات زیادی […]

برای فرزندانم محمد رضا و حسن باقرزاده 15 آبان 1399

برای فرزندانم محمد رضا و حسن باقرزاده

سلام امیدوارم حال شما خوب باشد. پدر شما در حسرت دیدن شما بود و متاسفانه دیگر پیش ما نیست . نمی دانم من تا زنده ام می توانم شما را ببینم؟! چندین سال است که شما را ندیدم. هر چه باشد شما فرزندان من هستید و این حق را دارم که شما را ببینم. الان […]

پیام مادر چشم انتظار عزیز هدایتی – همیشه چشمام پر از اشکه 14 آبان 1399

پیام مادر چشم انتظار عزیز هدایتی – همیشه چشمام پر از اشکه

در پیام این مادر رنج دیده خطاب به فرزندش با لهجه کردی آمده است: عزیز جان، چرا با مادرت تماس نمی گیرید. دلم برای شما تنگ شده است. همیشه چشمام پر اشک است و از نبود شما همیشه گریان هستم. بینایی خود را از دست داده ام. عزیز جان برگرد تا در این روزهای آخر […]

محمدمهدی جان سی و نه سال گذشت و همچنان در حسرت دیدارت هستیم 12 آبان 1399

محمدمهدی جان سی و نه سال گذشت و همچنان در حسرت دیدارت هستیم

با سلام خدمت برادر خوبم محمد مهدی ثابت رستمی چند روز قبل به خانه پدرمان رفتم. او و مادرم تنها در خانه نشسته بودند و به محض دیدن من اشک از چشمانشان سرازیر شد و خود بخود من نیز به همراه آنان به یاد تو و دوری از تو که اکنون به سی و نه […]

پیام خانواده علی مدد صادقی 08 آبان 1399

پیام خانواده علی مدد صادقی

اعضای انجمن نجات استان زنجان میهمان خانواده علی مدد صادقی عضو اسیر در فرقه رجوی بودند . این خانواده پرشور ضمن استقبال از حضور اعضای انجمن، ابراز امیدواری کردند که با تلاش تمامی خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی هرچه سریعتر علی مدد با عزم و اراده برای نجات خویشتن، سالیان دوری و چشم […]

فرهاد، فرزند چشم انتظار برات ربیعی در گفت و گو با مردم تی وی 06 آبان 1399

فرهاد، فرزند چشم انتظار برات ربیعی در گفت و گو با مردم تی وی

فرزندان اسیران فرقه رجوی، یکی از قربانیان اصلی این فرقه خطرناک هستند که متاسفانه سال ها از نعمت محبت پدر یا مادر خود محروم شدند. فرهاد ربیعی تنها فرزند یکی از اسیران فرقه رجوی به نام برات ربیعی و عضو انجمن نجات استان اردبیل می باشد که سالهاست همراه با مرحمت ابوالفتحی، مادربزرگ مهربان خود […]

از هر طریق ممکن پیغام مرا به فرزندم غلامعلی نریمی برسانید 05 آبان 1399

از هر طریق ممکن پیغام مرا به فرزندم غلامعلی نریمی برسانید

بعد از درگذشت حاج علی نریمی در 22 مهرماه امسال امید نریمی در نامه ای برای برادرش غلام اسیر فرقه رجوی خبر درگذشت پدرش را اعلام و خطاب به وی گفت: وقت آن رسیده تا بعد از فوت پدر، مادر را دریابی و حداقل نگذار او هم چشم انتظار از دنیا برود . غلام جان […]

مادر می گوید ای کاش قبل از مرگم یکبار صدای محمد رضا را بشنوم 05 آبان 1399

مادر می گوید ای کاش قبل از مرگم یکبار صدای محمد رضا را بشنوم

خدمت داداش محمد عزیزم از راه دور سلام و درود می فرستم. امیدوارم دلت شاد و روزگارت آباد و زندگی به کامت باشد. با آنکه دوست داشتم از نزدیک زیارتتان کنم ولی سرنوشت این اجازه را نداد که برای دیدنت به آن دیار بیایم و دیداری تازه کنم. داداش گلم امیدوارم خوب و خوش و […]

نامه ای برای برادر اسیرم رضا بلالی 23 مهر 1399

نامه ای برای برادر اسیرم رضا بلالی

سلام ! رضا جان حال شما چطور است؟ فقط می خواهم در جریان باشی که تا به حال چندین نامه برای شما ارسال کرده ام و از شما هیچ جوابی به دست من نرسید. با شیوع بیماری کرونا در کشور آلبانی من نگران شما شدم. نمی دانم در چه وضعیتی بسر می بری؟! من نگرانت […]

ناصر جان همه برای تو دل تنگ هستند 21 مهر 1399

ناصر جان همه برای تو دل تنگ هستند

منصور قلی پور، برادر چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی: سلام ناصر جان، من منصور هستم. احتمالا وقتی ۱۰ ساله بودم مرا دیده باشی. بعد از این همه مدت، نه زنگی، نه پیامی و نه خبری از خودت به ما نداده ای. ما همیشه پیگیرت بوده ایم. آرزویمان بوده که پیش ما برگردی یا […]

blank
blank
blank