ملاقات با آقای جهانگیر بازفت در دفتر انجمن نجات خوزستان
آقای بازفت در پاسخ ضمن تشکر از زحمات و تلاشهای انجمن در خصوص آگاه ساختن خانواده ها گفتند: برادرم پرویز بازفت ازسال 65 با توجه به تبلیغات فریبنده این فرقه جذب آنها شده و نزدیک به 27 سال است که در اسارت این فرقه به سرمی برد. خوشحالم که اکنون ماهیت این فرقه برای همه افشا شده و دیگر حنای آنها رنگی بین مردم ندارد.آنها درحقیقت به آخر خط رسیده اند.آقای بازفت تلاش های اعضای انجمن برای نجات اسیران دربند فرقه رجوی را ستود و اظهار امیدواری کرد که در آینده نزدیک با آزادی تمامی اسیران شاهد فروپاشی این فرقه جهنمی باشیم
ملاقات اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده های کوهکی و اکبری
دراین دیدار ابتدا پدر و مادر منوچهر کوهکی ورود اعضای انجمن را به منزلشان خیرمقدم گفتند و مادر منوچهر که انگارسالیان منتظراین بود که خبری ازفرزند اسیرش بشنود گفت انشاءاله که خوش خبر باشید و درحالیکه اشک می ریخت گفت چشم انتظاری تا کی؟ اعضای انجمن ضمن بیان خاطرات خود با فرزند ایشان در دوران اسارت در فرقه رجوی و با ابراز همدردی با این مادر رنجدیده سعی کردند به وی دلداری بدهند.
مانع اصلی خروج و انتقال اسیران مان به کشور ثالث، رجوی پلید می باشد – قسمت دوم
بنا به اظهارات یکی از کسانی که اخیرا از لیبرتی فرار کرده رجوی در پیام عید امسال بحث جدیدی را با عنوان ویروس سه نقطه در پیش کشید. او در این بحث فکر کردن اعضا برای انتقال به کشور ثالث را « خیانت و جنایت » اعلام کرد که هر فرد بایستی نسبت به این موضوع روزانه گزارش نویسی کند و آن را در جمع بخواند پس درست است که رجوی حضور فیزیکی ندارد ولی مستمرا با دادن پیام و نشست در صدد کنترل و مغزشویی افراد است تا آنها نتوانند به خود آیند و آزادانه فکر کرده و برای خود اختیاری داشته و تصمیم بگیرند.
خوشحالی خانواده های خوزستانی از انتقال اعضای دربند رجوی به آلبانی
بعد از اعلام خبر انتقال تعدادی از اعضای دربند فرقه رجوی به کشور آلبانی، خانواده های خوزستانی طی تماس های مکرر با دفتر انجمن نجات خوشحالی خود را ازانتقال این افراد به کشور ثالث و اینکه این انتقال می تواند زمینه ساز آزادی دیگر اسیران دربند به دیگر کشورها و دنیای آزاد گردد ابراز داشتند.خانواده ها دراظهارات خود این عقب نشینی مذبوحانه رجوی ها را ناشی از تلاش های بی وقفه تمامی خانواده های دردمند و چشم انتظار و همچنین اقدامات افشاگرایانه اعضای جداشده می دانستند
حضور خواهر محمد سعید عبید نژاد در انجمن نجات خوزستان
در مورخه 4/3/92 خواهر محمد سعید عبید نژاد در دفتر انجمن نجات خوزستان حضور یافت، وی درحالی که اشک می ریخت می گفت برادر من جوان 20 ساله ای بود واصلا اهل سیاست و اینکه در گروهی باشد و یا سازمان مجاهدین را بشناسد نبود فقط چون پدرم با ازدواج وی با دختری که ازدید او به خانواده ما نمی خورد مخالف بود، برادرم قهر کرد و از خانه رفت. بعد از مدت ها متوجه شدیم که به کمک افراد ناباب به خارج کشور رفته و از آن موقع به بعد از وی خبری نداشتیم تا اینکه چند سال پیش ازطریق افراد جدا شده متوجه حضور او در فرقه رجوی درعراق شدیم
حضور انجمن نجات در اجلاسیه حقوق بشر سازمان ملل متحد
هیات انجمن نجات متشکل از خانمها عبداللهی و بهشتی و آقایان اتابای و اکبرزاده در آخرین اجلاسیه حقوق بشر سازمان ملل در ژنو حضور یافتند.علیرغم تهاجم و اهانتهای سخیف اراذل و اوباش دسته رجوی، نمایندگان انجمن ضمن افشای ماهیت فرقهای و تروریستی مجاهدین، تعجب حاضرین را برانگیختند و تنی چند از نمایندگان NGOها و سازمانهای حقوق بشری از کشورهای مختلف ضمن همدردی با خانوادهها خواستار ملاقات و حضور در ایران شدند. نمایندگان انجمن به مدت 30دقیقه در دفتر احمد شهید با ایشان ملاقات و تقاضاهای خانوادهها از جوامع بینالمللی و ایشان را مطرح نمودند.
چشمانداز وضعیت وخامتبار لیبرتی
با توجه به نبود امکانات لجستیکی و آموزشهای عملی رزمی، نفرات به شدت تحت فشار مناسبات تشکیلاتی و برنامههای فرقهای رجوی مانند عملیات جاری روزانه، نشستهای توجیهی، بیکاری و… قرار گرفتهاند. نفرات حاضر در قرارگاه به شدت از اخبار و اوضاع بیرونی، وضعیت یا زنده بودن پدر و مادر، نظر جامعه و مردم نسبت به آنها، ناتوانی ادامه زندگی بعد از جدایی از سازمان، بیاختیاری و اندیشهگی و… بیاطلاع و دست به گریبان هستند.
دیدارصمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده اسیران دربند فرقه رجوی
خانواده خانم اکبری ابتدا ضمن تشکر از حضور اعضای انجمن نجات در منزلشان از زحمات و تلاشهای بی وقفه اعضای انجمن در راستای افشاگری برعلیه فرقه تروریستی رجوی و کمک به آزادی و رهایی عزیزان دربندشان تشکر و قدردانی نمودند آنها همچنین بیان نمودند زمانی که مریم اکبری در زندان بوده مادر پیرمان برای ملاقاتش به زندان می رفته و از او میخواست که بخاطر رضای خدا و آرامش خاطر خانواده مان دست از نفاقش بردارد، اما مریم در اثر فریب و مغزشویی فرقه ازآن زمان و تاکنون دست رد بر درخواست مادرانه ما زده است.
سومین نامه خانواده امیری به سران مجاهدین در سال ۱۳۹۲
تنها خواسته ی مادر من فقط دیدن فرزندش بعد از سالها می باشد آیا این خواسته ی زیادی هست؟ مادر بنده و یا اکثر پدر و مادرهای اعضای مجاهدین با سیاست کاری ندارند فقط می خواهند برای چند ساعتی هم که شده فرزندانشان را در آغوش بگیرند.من نمی دانم که هراس سازمان مجاهدین خلق از دیدن خانواده ها چیست!؟ یک روز خانواده ها را مامور وزارت اطلاعات می نامند و روز دیگر مزدور و روز دیگر …
نامه خانم لیلا امیری به مسعود و مریم رجوی – دومین نامه خانواده امیری به سران مجاهدین
آقای مسعود و خانم مریم، این بود آزادی و استقلالی که دم از آن می زنید. این است هدفی که به خاطرش فرزندانی و خانواده هایی را از هم جدا نموده و باعث فراق آنها شده اید؟ اگر به آزادی و استقلال پایبند هستید اگر به هدف و راهی که در آن افرادی را قربانی نموده اید معتقد هستید پس چرا اینقدر می ترسید که این اجازه را به فریب خوردگان و برادرم نمی دهید تا خودشان راه و هدفشان را انتخاب کنند و با خانواده هایشان ملاقات کنند؟ نه به این که به زور شکنجه و شستشوی مغزی آنها را در زندانهایی که برایشان ساخته اید نگه دارید
نامه انجمن نجات به آقای بانکیمون
آقای بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل، ما به عنوان انجمنی که برای خدمت به خانوادههای افراد مستقر در کمپ لیبرتی، در جهت آزاد کردن عزیزانشان از قتلگاه لیبرتی فعالیت میکنیم، از شما میخواهیم، با استفاده از شان و مسئولیت بینالمللی خود جلوی یکهتازی این فرقهی خطرناک را قبل از این که آتش آن هر چه بیشتر به جان عراق و منطقه بیفتد بگیرید. نجات جان افراد محبوس در کمپ لیبرتی را یک مقوله حقوق بشری و انسانی و نه یک مسئله سیاسی قلمداد کنید.
نامه خانواده های استان مرکزی به مارتین کوبلر
ما خانواده های استان مرکزی چندین سال است که از فرزندانمان بدور هستیم. چند بار با کلی مشکلات به عراق سفر کرده ایم و در کنار درب پادگان اشرف در خواست ملاقات با فرزندانمان را از فرقه ای بنام سازمان مجاهدین کرده ایم ولی متاسفانه این فرقه آنقدر عقب مانده است نه فقط اجازه ملاقات با فرزندانمان را نداد بلکه با فحش های رکیک که فقط شایسته خودشان است از ما خانواده ها استقبال کردند