اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت اول
آنان که خود در اشرف بودند یا حتی گذری کوتاه به آنجا داشته اند خوب می دانند آنچه که اشرف بیشتر به آن شباهت دارد یک اردوگاه کار اجباری و یا زندان اسرای جنگی است، تا شهر. برای شناخت بیشتر این مکان مجهول الهویه!! با جمعی از جدا شدگان فرقه تروریستی رجوی استان مازندران که سالیان طولانی در اشرف مقر اصلی رجوی در عراق بودند به بررسی و کم و کیف مناسبات این مکان می پردازیم تا برای همگان روشن شود که اشرف چگونه جایی است، شهر، پادگان یا زندان!!!؟
صادق خاوری، امیدوارم بزودی دیدار با تو میسر گردد
صادق جان نمی دانی ما (مخصوصا مادرت) چقدر دلمان برایت تنگ شده است، امیدوارم که بزودی زود این دیدار میسر گردد، پسر عزیزم از تو می خواهم در اسرع وقت به میهن خود بازگردی و همه ما پذیرای دیدنت می باشیم زیرا دوستانت که همراهت بودند اکثرا برگشتند و به زندگی خود مشغول می باشند و هیچگونه ناراحتی ندارند، صادق جان اگر می توانی به یک جای دیگر برو تا با کمک عزیزان بزرگوار بتوانیم ترا به محل خود بیاوریم.
داوود پژمان، به پدر و مادر خود بیندیش
که تومیتوانی به نزد ما بیایی ودرآغوش گرم خانواده زندگی خوبی داشته باشی کما اینکه قبل ازتو صدها نفرازآن سازمان لعنتی رها شدند وبه ایران بازگشتند. خیانت سردمداران سازمان به شماها یکی و دوتا نیست ازتومیخواهیم با توکل به خدا وائمه اطهاروخصوصا امام حسین(ع) جسارت به خرج بدهی وبا کوبیدن مشت به دهان کثیف آنان خودرا برای همیشه آزاد ورها بکنی.
انتظار برای یک مادر بدترین درد است
پسرم الان نزدیک به 10 سال است که ازتو بی خبرم نمیدانم خودت نمی خواهی یا اینکه نمی گذارند.من سالهاست که چشم به در دوخته ام تا شاید خبری، اثری و یا نامه ای ازتو و تماسی دریافت کنم اما دریغ از یک زنگ. نمی دانم از تو پسری که سال های سال بزرگش کردم و می شناسم بعید است. نمی دانی انتظار برای یک مادر بدترین درد است امیدوارم که یوسف گمشده ام با این حرف هایم، مرا از حال خود خبری دهد؟
گزارش همایش خانواده های عضو انجمن نجات در اهواز
در تاریخ 18/2/1388 روز جمعه راس ساعت 30/10 همایشی با شرکت خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی درتالار آفتاب شهر اهوازبرگزار گردید.در این همایش که بیش از 50 نفراز خانواده ها به همراه جمعی از اعضای بازگشتی حضور داشتند، آقای علی اکرامی از اعضای انجمن نجات تحت عنوان” ارتباط فعال خانواده ها با انجمن ضامن آزادی اسیران در بند” به سخنرانی پرداخت.
بیانیه خانواده های عضو انجمن نجات اهواز
ما جمعی از خانواده های اعضای سازمان مجاهدین خلق که فرزندانمان در طی سالیان در گروگان واسارت این سازمان بوده وتاکنون علیرغم گذشت این سالیان از ملاقات آنها محروم مانده ایم فرصت را غنیمت شمرده واز شخص جنابعالی درخواست داریم تا شرایطی فراهم گردد که ما بتوانیم با فرزندان اسیرمان که بر خلاف تمامی کنوانسیونهای بین المللی حقوق بشر توسط این سازمان به گروگان گرفته شده اند ملاقات نماییم.
خواستار حمایت دولت عراق از افراد جداشده هستیم
از طریق اخبار رسانه ها در جریان جدایی و پناهنده شدن 4 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین به دولت متبوع شما قرار گرفتیم.ضمن تشکر از این اقدام انسان دوستانه دولت عراق وشخص جنابعالی مایلیم نظرتان را به این نکته جلب کنیم که بعنوان نخستین قربانیان سیاست های خشونت آمیز وضد دمکراتیک این سازمان مصرانه از شما خواهان حمایت همه جانبه از این افراد بخصوص در زمینه حفظ جان وحقوق دمکراتیک آنها واز جمله انتخاب آزادانه مسیر آینده شان هستیم.
در تبلیغات خانواده! در ملاقات مزدوران! – قسمت سوم
همانطوری که رجوی در 7 بهمن 87 خودش گفته بود و خط کلی را به نفرات داده بود و برای فشارهای سیاسی به دولت عراق و جلب توجه مجامع بین المللی دست به اعتصاب غذای نامحدود و یا حتی خودسوزی جمعی بزنند، ولی به نظرم این شیوه دیگر هم در دنیا سوخته و لو رفته است و جواب نخواهند داشت مثلا در جریان دستگیری مریم آنها تعداد ی افراد بی گناه را به آتش کشیدند و قصد داشتند این عمل شنیع را ادامه دهند ولی بازتاب منفی آن در افکار عمومی کشورهای اروپایی و… باعث شد که از ادامه کار جلوگیری کنند
نامه به نماینده صلیب سرخ جهانی در تهران
بر اساس شواهد و مستندات، انجمن نجات یقین دارد خانم ناهید دادش زاده در قرارگاه اشرف بسر می برد و صحیح و سالم می باشد. لذا از جنابعالی تقاضا دارم در صورت امکان برای تعیین وضعیت خانم ناهید داداش زاده و رفع نگرانی پدر محترم ایشان دستور فرمائید اقدامات مقتضی طبق صلاحدید انجام پذیرد. امید است اقدامات انساندوستانه شما و آقای بروس جان گراهام عزیز در روشن شدن وضعیت خانم ناهید داداش زاده مفید واقع گردد و خانواده محترم ایشان را از دل نگرانی برهاند.
نامه به مسئول جستجوی کمیته بین المللی صلیب
پدر و مادر آقای رضا علیزاده در دو سال پیش نیز با آقایان بروس جان گراهام و آندریاس در محل دفتر انجمن نجات ارومیه دیدار و دغدغه و نگرانی خودشان نسبت به سرنوشت فرزند دلبندشان رضا را مطرح کردند اما تاکنون و متاسفانه نتیجه خاصی حاصل نشده است. بدین خاطر ایشان در ملاقات با اینجانب اصرار داشتند که صلیب سرخ برای رفع مشکل آنان اقدام مشخصی نکرده است.
حماقت محض رهبران مجاهدین
نبایستی افراد تحت سیطره رهبری عقیدتی مجاهدین در شرایط و تنگنایی بسر برند که اعضای خانواده های آنان در اقصی نقاط جهان همچون آقای محمدی ساکن کانادا (پدر سمیه محمدی تحت اسارت در قرارگاه اشرف) و یا آقای سمکو ارمکان فرزند آقای قادر ارمکان که پدرش بیش از دو دهه در قرارگاه اشرف بدور از هر گونه امکان تماس با همسر و تنها فرزندش و سایر اعضای خانواده بسر میبرد و هیچ اراده ای برای تعیین سرنوشت اش ندارد، فریاد اعتراض خویش را بلند کنند و از ستمی که رهبران مجاهدین بر آنها روا داشته اند به نهادهای بین المللی حقوق بشری نامه نگاری کنند و از آنها کمک بخواهند.
گزارش سفر انجمن نجات به انگلستان
همانطور که هموطنان و اعضای بزرگوار خانواده انجمن نجات مطلع هستند، هیئت انجمن جهت ملاقات و ارائه ی نظرات به انگلستان سفر نمود. ملاقات شوندگان در این سفر طیف وسیعی از جمله نهاد های حقوق بشری، نمایندگان پارلمان انگلستان، سیاستگذاران، نمایندگان خارجی مقیم لندن، خبرنگاران و برخی دیگر از تشکل ها و شخصیت های حقوقی و حقیقی را در بر می گرفت.