جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است 16 اردیبهشت 1394

مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است

مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است که به جای پیروی از آداب و اصول و فرهنگ ایرانی که ارج نهادن به مقام پدر و مادر است در مقالات خود پدران و مادران عزیز و رنج کشیده را خائن جاسوس و مزدور می خوانند و میگویند پدران مادران ما یا در قبرستانند و یا در زندان این در کدامین فرهنگ و در کدامین مذهب میگنجد پدران و مادران چشم انتظار عزیزانشان که بارها و بارها برای دیدن عزیزان شان رنج سفر را به جان خریده اند حتما باید بمیرند تا از دید مجاهد خلق موجه شوند وای بر رجوی و رجویان و وای بر راهی که پایانش دشمنی با خانواده و پدر و مادر است

دلتنگی های بی پایان برای دخترم سمیه … 23 اسفند 1393

دلتنگی های بی پایان برای دخترم سمیه …

من خواهر هادی و حوریه حمزه هستم که به خواست دوستان و عزیزان که جزئیات اسارت سمیه را از من پرسش کردند ودلیل رفتن سمیه به عراق را سوال نمودند داستان اسارت سمیه را مینویسم تا شاید نکته ها و رازهایی بر ملا شود و دنیا بیشتر از جنایات این سازمان باخبر شود و خداوند تنها یاور همراه من است و امید من و مصطفی به رحمت اوست و امید است این جنایت کاران را غضب خداوند و خون هزاران بی گناه به سزای اعمالشان خواهند رساند و از جمله این عزیزان هادی و حوریه حمزه هستند که ایمان دارم که انتقام خون شان از این ستم کاران را خداوند خواهند ستاند که او خوب انتقام گیرند ه ایست

داستان فرقه ی کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عواطف انسانی ست – به کجا مراجعه کنم؟ 12 اسفند 1393

داستان فرقه ی کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عواطف انسانی ست – به کجا مراجعه کنم؟

آیا نباید اعضای گروه مجاهدین در یک فضای باز سیاسی و از تریبون آزاد جهانی بدون هیچ ترس و واهمه ای نقطه نظراتشان را اعلام کنند؟ اگر این بچه ها با میل خود در این گروه فعالیت میکنند پس چرا نجات یافته گان از این جهنم تمایلی به ادامه ی همکاری با این فرقه ی تروریستی ندارند؟

دلتنگیهای بی پایان برای دخترم سمیه… 29 بهمن 1393

دلتنگیهای بی پایان برای دخترم سمیه…

بانویی که به عاشقی به پدرش شهره ی عالم شد و تو عاشق ترینی، و نامه ات در روز ولنتاین بدستم رسیدو به آرامی و زیبایی یک رویا وارد اتاقم شدی….با دستهای جادوییت نامه ای را در کتابخانه گذاشتی، از خواب برخاستم و به حوریه که در آغوشم خوابیده بود گفتم توآمدی. گفت خواب دیدی. …….

به نام خدا و به شرف انسانی و برای مظلومان در بند و گرفتار که خود از آنان بوده و هستم 25 بهمن 1393

به نام خدا و به شرف انسانی و برای مظلومان در بند و گرفتار که خود از آنان بوده و هستم

این چه مزدوریست؟ پدرم مزدور است یاتو رجوی بیشرف و مریم خونخوار بدکاره که خون بچه های مظلومی همچون حنیف امامی و یاسرو یاسرها را میریزید که به قدرت برسید ……… آنان خواهرها و برادران من هستند و دختران و پسران مصطفی محمدی که درود خداوند بر او باد

بنام خدا و بنام عصر ظهور حق و حقیقت 19 بهمن 1393

بنام خدا و بنام عصر ظهور حق و حقیقت

گرچه سالها سکوت بوده وسکوت، حال می فهمم داستان اسارتت را. داستان اسارت دختری از بلور عشق، دختری از جنس مهربانی، دختری سرتاسر عاطفه و گذشت و فداکاری، و دختری که خداوند انتخابش کرد برگزیده اش ساخت برای رسالتی بزرگ،و میدانم و دانسته ام و تمام مردم دنیا بدانند که تو شایسته ترینی و برازنده ترینی و این است جواب سوالی که سالهای سال در نبودنت از من پرسیده شد. چرا سمیه؟….

مصطفی: سمیه، حوریه دلتنگ است. محبوبه: سمیه، میدانم که میدانی 18 بهمن 1393

مصطفی: سمیه، حوریه دلتنگ است. محبوبه: سمیه، میدانم که میدانی

گفته بودم که سکوت نمی کنم که اسناد و مدارکی دارم که رو می کنم که حرف می زنم که به دنیا اعلام خواهم کرد شما فرقه ی ضدبشری مجاهدین که با فریب نیرنگ مغزهای متفکر را به بند کشیدید را رسوا خواهم کرد ای کسانی که اسم ازادی و نام خلق را دست آویز اهداف پلید خود نمودید من مصطفی محمدی گفته بودم که آرام نیستم و نمی مانم حتی اگر دخترم سمیه در بند نبود

مصطفی محمدی: محبوبه و من تا روز آزادی سمیه آرام نخواهیم گرفت 13 بهمن 1393

مصطفی محمدی: محبوبه و من تا روز آزادی سمیه آرام نخواهیم گرفت

سمیه محمدی فرزند محبوبه ومصطفی که سالها پیش هنوز به سن قانونی نرسیده بود در ظاهر به دعوت مجاهدین برای بازدید از اردوگاه اشرف خانه و محل زندگی خود را ترک کرد … هر پیام او در تلویزیون مجاهدین وحتی کتابی که از جانب او به دنیا معرفی شد حاکی از عشق و از خود گذشتگی نسبت به پدر ومادر وتنها خواهرش حوریه است. پدر سمیه عشق بی پایان دخترش را ارج نهاده وهمچنان برای آزادی دخترش در تلاش وتکاپوست ودرپی گمشده اش به هر کجا وهرطریق و هر روش.

“مستند ناتمام برای دخترم سمیه” فیلم ناتمام همه اعضای دربند فرقه رجوی است 09 شهریور 1393

“مستند ناتمام برای دخترم سمیه” فیلم ناتمام همه اعضای دربند فرقه رجوی است

واقعیت این است که سران فرقه زهوار در رفته رجوی طی سالیان با ایجاد یک فضای بسته درتشکیلات فرقه ای خود درکشورعراق،تمامی تکنیک وتاکتیک های فرقه ای را بکارگرفتند تا با درهم شکستن وتهی کردن اعضای نگون بخت خود ازتمامی ارزش های انسانی و خدایی بتوانند آنها را تمام عیار در جهت اهداف شوم و تروریستی رهبر فرقه بکارگیرند.اما ازطرف دیگرسران این فرقه دردنیای بیرون ازفرقه همواره سعی کردند با بزک کردن چهره کریه خود وگرفتن ژست های سیاسی ومدرن،افکارعمومی وبخصوص دولت های غربی را متقاعد کنند تا شاید آنها سران این فرقه را در معادلات سیاسی به بازی بگیرند!

در خصوص مستند”فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه” 10 تیر 1393

در خصوص مستند”فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه”

این مستند بسیاری از حقایق مربوط به مناسبات فرقه ای در درون سازمان مجاهدین خلق را به صراحت بیان می کند و عمق فاجعه اسارت ذهنی اعضا را آشکار می سازد. این برنامه هشداری به همه جوانان و خانواده های ایرانی است که نسبت به فرقۀ رجوی و سایر فرقه های مخرب پیرامون ما هوشیار باشند و فریب شعارهای آزادی خواهانه آنها را نخورند و به وابستگی روانی و سرسپردگی ذهنی فرقه های عصر حاضر توجه داشته باشند.

نامه ای برای سمیه محمدی 02 اسفند 1388

نامه ای برای سمیه محمدی

سمیه جان! آقای مسعود رجوی خیلی بیرحم و قدرت طلب است و برای بدست اوردن نیرو و سپس کنترل آن به روش های مغزشویی روی آورده است و دست به هر جنایتی می زند. حتما یادت هست که در سه ماه قبل مسعود رجوی دستور داده بود که بچه ها در جلوی خودروهای عراقی دراز بکشند تا توسط نیروهای امنیتی عراق عکس العمل ایجاد شود تا احساسات شما تحریک شود.

مصطفی محمدی: رجوی، دخترم سمیه را آزاد کن 07 شهریور 1388

مصطفی محمدی: رجوی، دخترم سمیه را آزاد کن

مجاهدین از سر گشاده در سرنا می زنند و درتلویزیون خود جیغ و فریاد می کنند که قاضی عراقی حکم ازادی 36 نفر از دستگیرشدگان حمله ارتش عراق به اردوگاه اشرف را صادرکرده است و این افراد باید آزاد شوند. از مجاهدین باید پرسید اگر شما به قوانین عراق پای بند هستید که باید باشید. پس چگونه دستور قاضی عراقی برای دستگیری سه تن از فرماندهان جنایتکارتان یعنی عباس داوری و مژگان پارسائی صدیقه حسینی در خصوص آزادی دخترم اسیرمان سمیه محمدی را که در ژانوبه 2008 با پیگیری من و همسرم صادر شده است، را ندیده گرفته اید؟

blank
blank
blank