پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
گفتگو با فواد بصری – ویروس کرونا در فرقه رجوی 25 دی 1399

گفتگو با فواد بصری – ویروس کرونا در فرقه رجوی

با سلام خدمت آقای فواد بصری احوال شما؟ بعد از مدتی مجددا مزاحم شما شدیم. خبرها در رابطه با فرقه رجوی در آلبانی زیاد است. بخصوص که الان ویروس کرونا در مقر اشرف 3 شیوع پیدا کرده و خیلی از نفرات در اشرف 3 فوت شده اند . فرقه رجوی عکس دو سه نفر را […]

زنان شورای رهبری با چه ترفندی اسیران را برای عملیاتهای تروریستی اعزام می کردند ! 21 دی 1399

زنان شورای رهبری با چه ترفندی اسیران را برای عملیاتهای تروریستی اعزام می کردند !

یکی از نفراتی که در آن زمان – زمانی که فرقه رجوی در عراق بود – با او دوست بودم و با هم گفتگوهای دوستانه داشتیم (نام فرد را نمی خواهم به زبان بیاورم چون در حال حاضر در آلبانیست) می گفت: رجوی برای خوش خدمتی بیشتر به اربابش صدام نفرات را بصورت تیمی برای […]

مسعود رجوی: من آن زیری هستم 15 دی 1399

مسعود رجوی: من آن زیری هستم

زمانی که در پادگان اشرف در عراق بودم، یک روز برای خوردن چای به سالن غذا خوری مراجعه کردم. وارد سالن که شدم به تابلو اعلانات داخل سالن نگاه کردم عکس دو کشتی گیر را دیدم که به تابلوی اعلانات زده بودند. به عکس نگاه می کردم و با خودم می گفتم عکس زیر نویس […]

جلال پراش هم مُرد 04 دی 1399

جلال پراش هم مُرد

شعار جلال پراش این بود: “صبح تا شب کار کنید و شب مثل مُرده روی تخت دراز بکشید که به هیچ موردی فکر نکنید.” زمانی که فرقه رجوی در عراق بود جلال پراش در مقر موزرمی بود. یک حیوان دریده که کارش در مقر گرفتن پاچه نفرات بود. در مقر گشت می زد و کسانی […]

برای ماشین GMC ( جمس ) جشن می گرفتیم 22 آذر 1399

برای ماشین GMC ( جمس ) جشن می گرفتیم

من در مقری بنام موزرمی بودم. در آن زمان فرمانده مقر زهره قائمی بود که در درگیری در اشرف کشته شد. رجوی ملعون به تمام فرماندهان زن مسئول مقرها برای تردد یک ماشین جمس GMC هدیه داده بود . یک روز بعد از ظهر به ما ابلاغ کردند امشب در سالن غذا خوری جشن داریم […]

نامه ای به شمسی آنجفی اسیر در فرقه رجوی در آلبانی 22 آبان 1399

نامه ای به شمسی آنجفی اسیر در فرقه رجوی در آلبانی

سلام مرا خوب می شناسی یک زمانی با هم در یک مقر بودیم و می دیدم که چگونه زنان فرقه به شما تهاجم می کردند و شما هیچ اعتراضی نمی توانستید به آنها کنید! می دیدم که شما همیشه در خود بودید و جرات این را نداشتید که حرف درونتان را به سران فرقه بزنید […]

درخواست لباس شهر و ۳ روز زیر ضرب سران فرقه رجوی! 15 آبان 1399

درخواست لباس شهر و ۳ روز زیر ضرب سران فرقه رجوی!

از پوشیدن لباس نظامی خسته شده بودم. به ذهنم زد روزهای پنج شنبه بعد از ظهر تا جمعه شب لباس معمولی به تن کنم. درخواستم را مکتوب کردم و به زنی بنام فرزانه دادم. یک هفته ای گذشت. یک روز مسئول ارکان به من گفت برو اتاق خواهر فرزانه با شما کار دارد. من هم […]

شویی به نام پرونده در سایت فرقه رجوی 06 آبان 1399

شویی به نام پرونده در سایت فرقه رجوی

من فکر نمی کردم فرقه رجوی تا این حد مفلوک و درمانده باشد! با دیدن شویی تحت عنوان پرونده که چند روز پیش  در سایت فرقه مشاهده کردم برایم کاملا جا افتاد که فرقه رجوی از مفلوک هم مفلوکتر و از درمانده بودن، درمانده تر است . چند تا اسیر پیوسته را از قبل کاملا […]

با مشت بکوب به صورت خانواده ات و خواهر مریم را روسفید کن 27 مهر 1399

با مشت بکوب به صورت خانواده ات و خواهر مریم را روسفید کن

وقتی راه خانواده ها به اشرف باز شد ترس تمام وجود رهبران و سران فرقه رجوی را گرفته بود. در نشست ها می گفتند حاضریم روزی چند تا موشک به اشرف اثابت کند و کشته بدهیم ولی یک خانواده به اشرف مراجعه نکند. خانواده برای ما سم است و تشکیلات ما را متلاشی می کند […]

نامه فاضل فرهادی و فواد بصری به نخست وزیر آلبانی 27 مهر 1399

نامه فاضل فرهادی و فواد بصری به نخست وزیر آلبانی

نخست وزیر کشور آلبانی آقای ادی راما ! با سلام و احترام ما جدا شدگان از سازمان تروریستی مجاهدین هستیم . هر کدام از ما نزدیک به بیست سال در سازمان تروریستی مجاهدین بوده ایم . سازمان تروریستی مجاهدین بهترین دوران زندگی ما را در پادگانی بنام اشرف در عراق از ما گرفت . با […]

چگونه مجاهدین ، دختران ۱۸ یا ۲۰ ساله را قربانی فرماندهانش می کرد؟ 06 شهریور 1399

چگونه مجاهدین ، دختران ۱۸ یا ۲۰ ساله را قربانی فرماندهانش می کرد؟

رجوی شیاد بود و کثیف. بعد از عملیات دروغ جاویدان اوضاع تشکیلاتی فرماندهان رجوی بهم ریخته بود،علتش این بود که زنهای خود را در عملیات از دست داده بودند. فضای خیلی بدی در بین فرماندهان بود. بصورت محفلی با یکدیگر صحبت می کردند و اکثر ساعات روز در آسایشگاه خود را سپری می کردند. فقط […]

روزی که تلویزیون ایران را تماشا کردم 20 مرداد 1399

روزی که تلویزیون ایران را تماشا کردم

وقتی می گوییم خاطره ای از فرقه رجوی .. ما خاطرات خوبی در فرقه رجوی به یاد نمی آوریم. کل سالیانی که در فرقه رجوی بودیم خاطرات تلخ و سیاهی داشتیم. این خاطره که دارم می نویسم عقب ماندگی فرقه رجوی را نشان می هد که فرقه رجوی تحمل نمی کند یکی از نفرات تلویزیون […]

blank
blank
blank