فواد بصری
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت سوم
در قسمت قبل به این موضوع اشاره کردم که به لحاظ روحی سرخورده شده بودم و در آموزشها شرکت نمی کردم، به سالن غذا خوری نمی رفتم. یکی از دوستانم وعده های غذایی را در آسایشگاه به من می رساند. بعد از چند روز مصطفی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت دوم
در قسمت قبل گفتم که دو نفر نزد ما آمدند و پیشنهاد دادند که به ما بپیوندید و وارد ارتش شوید. سه ماه نزد ما در ارتش بمانید و اگر تمایل نداشتید شما را به کشورهای اروپایی اعزام می کنیم. بعد از اینکه من و…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
چشم بسته ما را به زیارت می بردند
در تاریخ 31 فروردین 1403 برای زیارت حضرت معصومه با خانواده راهی شهر قم شدیم. بعد از زیارت در صحن حضرت معصومه نشسته بودم و در فکر رفته بودم. خانمم متوجه من شد و گفت بد جوری در فکر فرو رفته بودی. چیزی شده؟ در…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت اول
مقدمه: آنچه را که می خوانید خاطرات 20 سال زندگی درد ناک من در سازمانی بنام مجاهدین خلق است. حاصل تجربیات یکی از قربانیان سازمان خطرناک مسعود رجوی. سازمانی با شعارهای فریبنده؛ آزادی، عدالت اجتماعی، جامعه بی طبق توحیدی و شعارهای عوام فریب دیگر.و با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
گفتگوی فاضل فرهادی با فواد بصری درباره پیام 26 فروردین مسعود رجوی
با سلام خدمت آقای فواد بصری و خوانندگان عزیز فاضل فرهادی: آقای بصری خیلی وقت است با هم گفتگویی نداشتیم امروز آمدم گفتگوی مختصری با شما داشته باشم و خیلی خوشحالم بعد از مدت طولانی با هم گفتگویی داشته باشیم . همانطور که می دانید…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خانواده| بزرگترین نعمتی که رجوی از افراد حاضر در فرقه اش دریغ کرد
خانواده یعنی عشق، آرامش. خانواده هدیه خداوند است برای بندگان. خانواده نیاز تک تک انسان هاست. خانواده تکیه گاه و مایه سلامت روان افراد است. رجوی هیچگاه برای افراد حاضر در تشکیلاتش هیچ حقی قائل نبوده است. زمانی هم که خانواده را دشمن فرقه پوسیده…
- فرقه گرایی مجاهدین
به جرم خواندن روزنامه های عراقی مرا بازجویی کردند
به خاطر می آورم در پادگان اشرف در عراق یک روز مشغول کار بودم که مسئول ارکان به من گفت: ستاد فرماندهی مقر یک سری کارهای تاسیساتی دارد که باید بروی انجام دهی. کارم را تعطیل کردم و جعبه ابزار را گذاشتم در خودروی آیفای…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیست و سوم
در قسمت قبل از تماسم با خانواده گفتم و اینکه به آنها گفتم نمی دانم چه زمانی نزد شما بیایم. بعد از چندین سال توانسته بودم چند دقیقه ای با خانواده ام تلفنی صحبت کنم و از این بابت خیلی خوشحال بودم. در کمپ تیف…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیست و دوم
در قسمت قبل از محدودیت هایی که در مقر داشتیم گفتم. نمی توانستیم در مقر تکان بخوریم نفرات در مقر را به هر لحاظ کنترل می کردند. با این وجود گاهی کنترل نفرات از دستشان خارج می شد و باز هم خبر می رسید که…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیست و یکم
در قسمت قبل از به تعویق افتادن فرارم از پادگان اشرف گفتم. من به دنبال راهی بودم که خودم را به تیف برسانم. رجوی و سرانش می خواستند شرایط نفرات در مقرها را عوض کنند. سازماندهی خیلی بزرگی صورت گرفت چند تا از دوستانم به…
- برچسب
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت بیستم
در قسمت قبل گفتم ما را به محل تخصصی دعوت کردند و شام مفصلی به ما دادند. در حین شام زهره قائمی میکروفن را به دست گرفت و گفت دست مریزاد خوب جواب دندان شکن به مزدوران دادید اینها آمده بودند که شما را همراه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت نوزدهم
در قسمت قبل گفتم بعد از مصاحبه ای که آمریکاییها با من داشتند به مقر برگشتم. سال 1382 که در پادگان اشرف بودم، اتفاق عجیب و خوشحال کننده ای برای من افتاد: به من ابلاغ کردند که خانواده ات آمده اند تو را ببینند. اول…