پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت سوم 23 بهمن 1400

ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت سوم

در قسمت قبل تا آنجا گفتم که فهمیدیم پسران سید مرتضی که هر دو کمتر از 17 سال داشتند، با ترفندهای باند رجوی و با قول دیدار پدر و اقامت 6 ماهه در عراق و سپس بازگشت به آلمان، ربوده شده و در سیاهه کودک سربازها قرار گرفته اند. پسر بزرگتر که یاسر اکبری نسب […]

ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت دوم 19 بهمن 1400

ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت دوم

امیدوارم که با خواندن قسمت اول این نوشته من، خواننده ارجمند این سطور دید کلی نسبت به وضعیت اسفناک خانواده ما بدست آورده و بخصوص اینکه بداند رجوی ملعون زمانی خدیجه ساکت و آرام و بدور از هر نگرش سیاسی ما را که با داشتن 3 فرزند خردسال که بزرگترین اش 9 سال داشت به […]

ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت اول 17 بهمن 1400

ماجراهای درخواست ملاقات در کمپ اشرف – قسمت اول

تا سقوط حکومت صدام، من و دیگر اعضای خانواده ام هیچ نامه ای یا تماس تلفنی از طریق برادرم سید مرتضی که از سال 1363 ایران را از طریق پاکستان ترک کرده و به همراه همسر و سه فرزند خردسال 5 و 3و 2 ساله اش به اردوگاه های مجاهدین رجوی در مرزهای ایران رسیده […]

غلامرضا اکبری نسب: مجاهدین برادرم را به اسارت گرفتند و برادرزاده ام را به قتل رساندند 13 آذر 1400

غلامرضا اکبری نسب: مجاهدین برادرم را به اسارت گرفتند و برادرزاده ام را به قتل رساندند

به نام خالق صلح و دوستی اینجانب سید غلامرضا اکبری نسب فرزند میر اسماعیل عموی کوچک یاسر اکبری نسب هستم. در حال حاضر برادرم؛ سید مرتضی در کشور آلبانی و دربند رجوی ها گرفتار است. از پادگان اشرف عراق که خارج شدند امید داشتیم که روابط تلفنی و تصویری داشته باشیم اما با عدم همکاری […]

رضا اکبری نسب: حمایت خانواده ها از پرونده جداشده ها را اعلام می کنم 20 مرداد 1400

رضا اکبری نسب: حمایت خانواده ها از پرونده جداشده ها را اعلام می کنم

آقای رضا اکبری نسب عموی یاسر اکبری نسب از قربانیان فرقه رجوی در روز پنجم همایش سراسری انجمن نجات بیان کرد: با سلام و عرض ادب . من رضا اکبری نسب به عنوان یکی از خانواده های به شدت داغدیده از فرقه جهنمی رجوی هستم. از آنجا که همه شما اطلاع دارید تعدادی از جداشدگان […]

نامه آقای غلامرضا اکبری نسب به برادرش مرتضی اکبری نسب در آلبانی 19 دی 1397

نامه آقای غلامرضا اکبری نسب به برادرش مرتضی اکبری نسب در آلبانی

به نام خداوند بخشنده مهربانسلام برادر خوبم می دانم فاصله من و تو زیاد است، مسافت را نمی گویم که طی مسافت بمراتب راحت از پرکردن فاصله فکری و قلبی است.سالها با اشک و یادآوری خاطره ها این فاصله را تا حدی پر می کنیم، اما مانند بسیاری که به پادزهر خود روئین تن شده […]

خانواده اکبری نسب تقاضای انتقال جسد فرزندشان را به ایران دارند 17 بهمن 1386

خانواده اکبری نسب تقاضای انتقال جسد فرزندشان را به ایران دارند

گذشت زمان و منطق زندگی کم کم ما را به این راه سوق می داد که دیگر کمتر به یاسر فکر کنیم تا اینکه اخیرا مادر فداکارم متوقع بود که من بعنوان عضو ارشد خانواده بازهم سری بعراق زده و از حال و روزگار سید مرتضی و موسی خبری بگیریم. من پس از مقاومت چندین ماهه پس از تحمل مشقات زیاد به عراق آمده و سر انجام در روز سوم فوریه 2008 به کمپ آمریکایی ها در اشرف مراجعه کرده و با مشکلات زبانی زیاد به سربازان و درجه داران آنجا تفهیم کردم

blank
blank
blank