مرادی: مجاهدین ورود صلیب سرخ به اردوگاه را ممنوع کرده بودند
وی سرنگونی صدام را موجب ایجاد فضایی آزادتر برای اعضای مخالف با عملکرد رجوی دانست و اذعان کرد: پردههای دیکتاتوری صدام اجازه نمیداد تا ما تصویر درستی از کشور داشته باشیم زیرا به ما القا کرده بودند که در ایران هیچ نوع آزادی وجود ندارد.این عضو سابق فرقه تروریستی مجاهدین، اضافه کرد: با سرنگونی صدام و ملاقات با خانوادههای ما تصویر روشنتری از ایران به ما رسید
سران فرقه رجوی قاتلند
نغمه به سران رجوی نه گفت و با نفراتش مجددا گرم گرفت زهره قائمی و معاونش از برخوردهای خوب نغمه با نفراتش بهم ریخته بودند حدودا یک ماه گذشت نغمه باز غیبش زد با دوستانی که در مقر داشتم می گفتیم باز چی شده این بار می خواهند با نغمه چکار کنند. در مقر مشغول کار بودم به من ابلاغ کردند آماده شو خواهر فرزانه معاون زهره قائمی با یگان نشست دارد سر ساعت به محل نشست رفتم یگان در اتاق کار فرزانه برای نشست تجمع کرده بود فرزانه وارد اتاق شد بدون مقدمه گفت خبر دارید که نغمه فوت کرده است
یادداشتهایی از دوران اسارتم در اسارتگاه اشرف – قسمت سوم
در یکی ازاین گزارشها آورده بود که نفرات با بدنسازی ارزشهای جامعه عادی را به فرقه آورده اند. لمپنیسم را برای ما آورده اند. یعنی بازو کلفت میکنند وآنرا به رخ همدیگرمیکشند. و جلوی خواهران شورای رهبری ژست می گیرند.و همه اش درباره خاطرات خود درایران ویا زمانی که در اروپا ورزش میکردند محفل میزنند. بعد از این گزارش بود که سران فرقه تصمیم گرفتند این محل بورژوازی (سالن بدنسازی)!!! را جمع کنند.
جزئیات سوءاستفاده جنسی سرکرده مجاهدین از زنان در اشرف
«زهرا سادات میرباقری» از رهبران جدا شده گروه مجاهدین اعلام کرد که اطلاعاتی درباره سوءاستفاده جنسی «مسعود رجوی» سرکرده مجاهدین از زنان حاضر در اردوگاه اشرف در دست دارد.وی افزود: رجوی از زنان داخل اردوگاه، سوءاستفاده جنسی میکرد و لیستی وجود دارد که اسامی 100 دختر جوان و زن، در آن ذکر شده که تحت عمل جراحی قرار گرفتهاند تا از سوی رجوی مورد تجاوز قرار گیرند.
کسی که ادعای ناموس می کند
این روزها آدم شاهد افشاگریهای مناسبات رجوی می شود مغز آدم هنگ می کند و قابل تصور نمی باشد که تا این اندازه رذالت وجود داشته باشد. یادم هست در یکی از نشست هایی که با مسعود داشتیم و محفل مردانه بود و زنان را بیرون کرد و با شروع به بحث های غسل هفتگی و کنترل غریزه جنسی پرداخت و از مردان خواست تا جلوی غریزه جنسی را بگیرند و گفت گوئی ما مرد نیستیم.
نشست صمیمی جداشده ها با دانشجویان با موضوع فرقه ها و تروریسم – قسمت دوم
بعد ازانقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان وجدایی زنان ازمردان یک استبداد وخفقان مطلق برمناسبات حاکم شد. اعضا از بدیهی ترین حق و اصول اساسی حقوق انسانی یعنی آزادی بیان وعقیده محروم گشتند. درحقیقت این رجوی بود که با تکیه بر اهرم نشست های موسوم به عملیات جاری وتفتیش عقاید وگماردن اعضا به مراقبت از یکدیگر و دادن راپورت روزانه،این اسارتگاه را بوجود آورد.
مترجم شخصی رجوی: مجاهدین به علمیات مسلحانه اعتقاد داشته و دارد
مجاهدین هنوز هم مترصد فرصتی برای ضربه زدن به مردم و کشور هستند. با این حال سرکردگان سازمان می دانند که هرگونه عملیات مسلحانه علیه مردم ایران بهترین بهانه برای اخراج آنها از عراق خواهد بود. از طرف دیگر اسم سازمان از لیست تروریستها حذف شده و آنها نمی خواهند فعلا بهانه ای جدید به دست دولت ایران بدهند. به این ترتیب دستشان بسته شده و الا توقف عملیات تروریستی مطلقا خواست خود اشرف نبود.
معصومه غیبی پور را با روسری اش در آسایشگاه خفه کرده بودند
در همان نشست به معصومه غیبی پورانتقاد شدید می شد که چرا انقلاب نمی کند و انقلاب نکردن یعنی خیانت و بعد دیدم که برخی از خواهرها شروع کردند به زمزمه خائن خائن و یکی از همان زنانی که حسابی تحت تأثیر جلسه نشست و جمع و مریم رجوی قرار گرفته بود فریاد زد اگر بخواهی به مسعود خیانت کنی خودم خفه ات می کنم و بعد مریم رجوی همه را دعوت به آرامش کرد این همیشه از شگردهای او بود
در فراق دوست
ازصمیمیت و دوستی که بین ما بوجود آمده بود هردو احساس خطر کردیم که مبادا ما را ازهم جدا کنند به همین خاطرحسین پیشنهاد داد درنشست های عملیات جاری ما هم مثل بقیه به همدیگر انتقاد کنیم تا مسئولین سازمان شک نکنند پیشنهاد خوبی بود پس پذیرفتم از آن روز به بعد انتقادها را با هم می نوشتیم و در نشست همدیگر را مخاطب انتقاد قرار میدادیم تا مسئولین سازمان شک نکنند
یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف – قسمت دوم
بیهوده وقت تلف کردن دربیگاری های مستمر و نشست های تشکیلاتی خسته کننده،به نام عشق به میهن ومبارزه برای آزادی،درمناسبات فرقه رجوی تبدیل به یک ارزش شده است.هدف آنها هم جلوگیری ازموج اعتراضات فزون یافته علیه عمکردهای فرقه می باشد.اکنون موضوع بیهوده بودن و وقت تلف کردن درمناسبات فرقه به معضلی بزرگ برای سران فرقه تبدیل شده است.
یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف
من هم سفره دلم را پیش او بازکردم.و با خودم گفتم بگذار حرف دلم را به او بزنم.از دلتنگی هایم گفتم،ازحسرت به دلی هایم که کم هم نبودند برایش گفتم. درآخر به خودم جرأت داده ودرحالی که صدایم را کمی پایین آورده بودم و به چپ و راستم نگاه میکردم و پیه همه چیز را به تنم مالیده بودم به او گفتم: ببین برادر”ه”،راستش من ازاینجا خسته شده ام. احساس میکنم توی زندان هستم. نمی توانم با دوست کنار دستیم حتی صحبت بکنم! ازخانواده ام سالهاست بی اطلاعم
مرگ های مشکوک سریالی در فرقه ی رجوی
این قتل ها تنها گوشه ای از جنایات و اقدامات ضد انسانی رجوی است که کمتر کسی توانسته این واقعیت ها را درک کند و به قول معروف جهان خبردار نشد که دراین سالیان سکونت درعراق براعضای گرفتار درچنگال رجوی چه گذشت.حجت ها و فرشادها و آلان ها و خیلی از کسانی که حتی ما و سایرین ندیدند ونشناختند زندگی و عمر وجوانی شان را از آنها گرفتند ومرگی دلخراش را تجربه کردند تا رجوی به اهداف پلید و ضد انسانی خودش دست پیداکند.