شست و شوی مغزی ساکنان اشرف
عضو سابق گروه تروریستی مجاهدین خاطر نشان کرد که مسئولان این گروه برای ترساندن اعضای خود در داخل اردوگاه اشرف به آنها گفته اند که در ایست های بازرسی آمریکا افرادی هستند که تمام هم و غم آنها کشتن مردم است و با این گفته ها سعی دارند که اوضاع خارج از اردوگاه اشرف را برای اعضای داخل این اردوگاه بسیار وحشتناک و خطرناک جلوه دهند و بدین ترتیب افراد داخل اردوگاه قربانی دروغ های آنها شده اند.
خانم مریم عضدانلو از تغییر دمکراتیک صحبت میکند
ابتدا باید به خانم مریم عضدانلو رئیس جمهور تحمیلی و اقای مسعود رجوی رهبر عقیدتی فراری این فرقه گفت که این جوش وخروش واین خیزش مردمی در ایران هیچ ربطی به فرقه شما ندارد وحمایت سودجویانه فرقه شما فقط باعث بدنامی و زیر سوال رفتن مبارزات حق طلبانه مردم شریف ایران میشود چون مردم شریف و بسیار اگاه ایران هیچوقت همدستان و مزدوران صدام حسین در تجاوز به خاک ایران و ترور و قتل و به خاک و خون کشیدن شهروندان ایرانی را فراموش نکرده و نخواهند کرد.
گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پنجم
رجوی در انقلاب طلاق (موسوم به انقلاب ایدئولوژیک) شخصا همه گونه ارتباط عاطفی فرد با دنیای بیرون را حرام اعلام کرد و هیچ فردی حق نداشت هیچ احساس و عاطفه ای نسبت به پدر، مادر، زن، فرزند و سایر بستگان داشته باشد، بقول مریم قجر همه عاطفه و علاقه و عشق افراد بایستی از آن رهبری عقیدتی یعنی رجوی باشد و هیچ کس چه در خفا و چه در آشکار حق هیچ کاری به منظور برقراری ارتباطات عاطفی با دنیای بیرون را نداشت
خاطرات مرضیه قرصی- قسمت بیست و یکم
به مرضیه در حین رفتن به خروجی گفتم: من که نمی خواهم اینجا بمانم چرا اینقدر وقت می گذارید و حرف می زنید. شما به خوبی می دانید من تصمیم خودم را گرفتم و به هیچوجه نمیخواهم در اشرف بمانم. مرضیه نیز مثل فهمیه اصرار عجیبی داشت تا مرا وادار کند در اشرف بمانم. مرضیه شخصیت جالبی داشت بیشتر برای من قابل ترحم بود حدوداً 50 سال سن داشت. رده اش شورای رهبری و همیشه در ستاد کار می کرد و امنیت مقر بود.
اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت چهارم
همه ما در مقاطع مختلف و برای سال های متمادی در قرارگاه اشرف بودیم و کما بیش سیستم های حفاظتی و کنترل فیزیکی افراد را دیده ایم و با آن آشنایی داریم که بخش هایی از آن را بیان کردید ولی رجوی جدا از کنترل فیزیکی و سیستماتیک افراد، شیوه های دیگری را نیز اعمال می کرد که نهایتا منجر به مغزشویی و کنترل اذهان می شد. یکی از شیوه هایی که رجوی سال ها افراد را با آن تحت کنترل داشت، اعمال موضوع «بیگاری» بود که در سازمان بعنوان «کار جمعی» مطرح می شد.
آیا حفظ اشرف افتخار فرقه رجوی است
سران فرقه رجوی با به راه انداختن هیاهو بر سر ورود پلیس عراق سعی در فریب افکار عمومی به شیوه فرقه گرایانه خود دارند. سران فرقه چنان در مورد پادگان اشرف جنجال به راه انداخته اند که گویا شرف نداشته شان پادگان اشرف است. ولی با تجربه سالیان بودن در این فرقه مطمئن هستم دیر یا زود اسارتگاه فرقه رجوی از هم خواهد پاشید و فقط سران این فرقه خواهان بوجود امدن یک فاجعه انسانی هستند تا خود را از پاسخگویی به جنایاتشان در ببرند.
اقدام جسورانه پلیس عراق
ورود نیروی پلیس عراق به زندان اشرف یک اقدام جسورانه برای تایین تکلیف کردن فرقه مجاهدین در عراق است و مسئولین این فرقه هم این را خوب می دانند، به همین دلیل هم قصد دارند که به هر شکل ممکن دولت عراق را به تسلیم وادارند، اما به این فرقه رو به خاموشی باید گفت: مسلمآ دوران زورگویی و دیکتاتوری شما به عنوان یک فرقه مذهبی به سر آمده و اکنون بایستی پاسخگوی تمام آن اعمال و رفتار ناشایست خود باشید.
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت بیست و یکم
بتول سلطانی: برای من یا کسان دیگری که در جلسه حاضر بودند مسئله به همین شکلی که رجوی مطرح می کرد قابل قبول بود. یعنی چون ما باید می آمدیم ریزترین مسائل مربوط به خود و افراد تحت مسئولیت مان را برای رجوی مطرح می کردیم از جملا مریضی افراد و مشکلات دیگری که دارند از محتوای نشست غسل هایی که مردها می نوشتند، از مسائلی که مربوط به موضوعات جنسی شان می شد و یا خیلی از موضوعات دیگر، که هیچ کسی روی مطرح کردن آن را نداشت.
اشرف، پادگانی که نام انرا شهر گذاشته اند
این شهر هیچ اداره ای تحت عنوان پست وتلگراف ندارد وهیچ کس مجاز نیست که مستقیما به هر جا که دوست دارد نامه بنویسد اصلا نامه نوشتن به خانواده گناه محسوب می شود در این شهر به جز چند نفر انگشت شمار از سران این فرقه هنوز نمی دانند گوشی موبایل چیست وچگونه می شود با موبایل تماس گرفت. در این شهر ازدواج کردن جرم محسوب می شود وگناه نابخشودنی
اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت سوم
نفرات می بایست روزها تا آخرین ساعت کاری کار می کردند تا کاملا خسته شده و شب را بخوابند و به این ترتیب احتمال فرار در شب را کم می کردند، ولی فشارهای روحی و روانی و ماندن اجباری در اشرف مانع خواب آنان می شد به همین دلیل مسئولین سازمان مجاهدین قانونی وضع کردند که از ساعت 11 شب به بعد کسی حق بی خوابی را نداشت…
قرارگاه اشرف و نظارت پلیس کشور عراق
ورود و بازرسی و کنترل هر نهاد بین المللی و یا عراقی در قرارگاه اشرف یکقدم به فروپاشی این مناسبات ضد انسانی و برده داری نوین کمک خواهد کرد و حضور پلیس عراقی نیز باعث خواهد شد که سرکردگان فرقه مجاهدین نتوانند به اعمال ضد انسانی خود در مورد اعضای اسیر در این قرارگاه مثل سابق ادامه دهند. ترس فرقه مجاهدین از این است که به عنوان یک شهروند و یا یک پناهنده و یا هر عنوانی که خود مایل هستند در مناسبات دنیای معمولی قرار بگیرند وهمین امر باعث خواهد شد که به حصارهای فرقه خللی وارد شود.
ورود پلیسهای عراقی به قرارگاه اشرف
مسئله مهمی که در این بین وجود دارد، کسانی هستند که بطور ناخودآگاه و ناخواسته گرفتار حیله های شیطان صفتانه عمال رجوی خائن شده اند و در طول چندین سال که دراسارتگاه رجوی بوده اند وشست وشوی مغزی شده اند امکان دارد که با حضور نیروهای پلیس عراقی در قرارگاه مقابله نموده و باعث تنش و یا آسیب رسیدن به خود آنها شوند و سر آخر قربانیان واقعی خانواده ها خواهند بود