دو رویکرد کاملا متضاد و عوام فریبانه مجاهدین خلق با اعضای قربانی
بر اساس اخبار منتشر شده از سایت های مجاهدین خلق علی شریفی پس از 44 سال اسارت در تشکیلات مجاهدین خلق، پس از یک عمل سنگین جراحی قلب، در بیمارستان به هوش نیامد و فوت کرد. او متولد 1339 و اهل درچه اصفهان بود. علی شریفی اولین و آخرین قربانی مجاهدین خلق نخواهد بود و […]
“کرکس تابان” بر مزار مادران اعضای مجاهدین خلق
اگر از مخاطبان محتواهای مربوط به اعضای جدا شده از مجاهدین خلق باشید، تاکنون بارها گریه و بغض اعضای جدا شده از این فرقه را هنگامی که از مادران مرحومشان صحبت میکنند، دیدهاید. برای مثال محمدرضا صدیق، حمید آتابای و مصطفی بهشتی و علی اکرامی از جدا شدههایی هستند که بارها از فوت مادرانشان در […]
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت چهارم
در قسمت قبل از هم صحبتی با علی گروهبان گفتم. به نوعی با هم دوست شدیم و گاهی اوقات مرا برای بازی تخت نرد صدا می زد. او همیشه برنده بازی بود چون تجربه زیادی داشت. شب قبل از خاموشی بعد از صحبت با علی گروهبان به سلول خودم برگشتم ، مصطفی دیگر با من […]
به یاد مادرانی که حسرت به دل از دنیا رفتند
در ملاقاتی که با یکی از خانواده ها داشتم سخنان غم انگیزی از اعضای خانواده شنیدم که برایم خیلی متاثر کننده و حُزن انگیز بود. واقعیت این است هر بار که به ملاقات خانواده ای می روم که عزیزشان در مناسبات سازمان مجاهدین خلق بودند و یا هنوز هم هستند به قدری تحت تاثیر حرفهایشان […]
داستان عشق نافرجام شیرین و فرهاد در سازمان مجاهدین خلق
عبارت “عشق ممنوع!” را پیشتر در عنوان کتابی به قلم مرحوم نادره افشاری دیده بودیم و امروز همین عبارت عنوان یکی از فصول خاطرات حیدر بابایی است. نادره افشاری و حیدر بابایی هر دو از اعضای پیشین سازمان مجاهدین خلق هستند که در برهههای مختلف زمانی اما هر دو در اوایل دهه 70 شمسی از […]
درون و بیرون حصارهای فرقه رجوی
نزدیک به بیست سال پیش در یک عصر سرد زمستانی در شهر کلن آلمان با نماینده دیدبان حقوق بشر قرار ملاقات داشتم. سؤال و گفتگو از نقض حقوق بشر و جنایات و شکنجههای فرقه رجوی علیه اعضای خودش بود. گفت که درست برعکس حرفهای تو را تعداد زیادی از اعضای این سازمان بیان میکنند و […]
تاثیر و بازتاب نامه های خانواده ها
فرقه رجوی با اتکا به اعتقادات فرقه ای خود همواره برای نگهداری و به بند کشیدن نیروهایش از اهرم قطع ارتباطات عاطفی، خانوادگی و سرکوب علاقمندی افراد به ایران و وطن و…. استفاده میکند و در دراز مدت افراد را به رباط های کوکی و کنترلی تبدیل میکند که جز رهبری فرقه سایر علاقمندی ها […]
درخواست همسر علی هاجری از دولت آلبانی
امروز داشتم دخترم را به مدرسه می بردم، اما او نمی خواست در مدرسه بماند و شروع به گریه کرد. من او را آنجا با گریه رهایش کردم. وقتی مدرسه را ترک کردم قلبم گرفت و در یک پارک اسباب بازی بچه ها نشستم که مادران با خوشحالی با فرزندان خود بازی می کردند. آن […]
۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت پایانی
در قسمت قبل توضیح دادم که چگونه نسرین سعی کرد با مظلوم نمایی مرا از تصمیمم برای جدایی از تشکیلات، منصرف کند. صبح روز بعد از برگشت از نشست نسرین، فرید از مسئولین نزد من آمد و گفت گزارشی برای خواهر نسرین نوشتی؟ وی فکر می کرد صحبت های شب قبل نسرین روی من تاثیر […]
معرفی مریم رجوی به عنوان رییس جمهور و تبعات آن – قسمت دوم
در قسمت قبلی توضیح دادم که در اواخر شهریور 1372 رجوی همه نیروهای مجاهدین را در قرارگاه باقرزاده جمع کرد و انتخاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور شورا را طی نشستی اطلاع داد. مریم رجوی در ابتدا خود را بسیار غمگین و ناراحت نشان می داد و وانمود می کرد که خواهان این مقام […]
۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت دوم
همانطور که در قسمت قبل گفتم فهیمه اروانی به مسئولین گفت ساعتی برای هواخوری حمید در نظر بگیرید. روز بعد نگهبان ساعت 9 صبح درب ورودی را باز کرد و گفت تا ساعت 11 می توانی بیرون قدم بزنی. محوطه ای بود با طول 1.5 و عرض 4 متر که انتهای آن به دیوار بتونی […]
۶ ماه حضور در زندان فرقه بر من چگونه گذشت – قسمت اول
روز 9 مرداد سال 1380 ، نشست به اصطلاح تعیین تکلیف من در قرارگاه موسوم به باقرزاده بعد از 9 روز تمام شد. مهوش سپهری (نسرین) بعنوان مسئول نشست وقتی دید نمی تواند با تهدید و ارعاب مرا متقاعد به ماندن در تشکیلات فرقه کند، حکم دو سال زندان در خروجی به اصطلاح فرقه برای […]