شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
پیام به دوستان قدیمی و یاران اسیر و دربند در اشرف 03 بهمن 1389

پیام به دوستان قدیمی و یاران اسیر و دربند در اشرف

اکنون چند سال از جدا شدنم از فرقه رجوی دجال می گذرد و اکنون در ایران بر خلاف گفته های مسئولین فرقه زندگی آرامی را شروع کردم و تازه متوجه شدم که طی این سالیان رجوی چه بر سر ما آورده و زندگی را بر ما تلخ کرده بود. رجوی جنایت کار می خواهد با فریب و دروغ باز هم شما را در اشرف نگه دارد ما که یادمان هست وقتی که با هم تنها می شدیم عنوان می کردیم که رجوی دروغ می گوید و فقط می خواهد ما را به کشتن بدهد شما اکنون باید تصمیم جدی بگیرید چرا که سران فرقه می خواهند قدرت تصمیم گیری را از شما بگیرند.

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هفتم 03 بهمن 1389

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هفتم

آقای محمدرضا محمد نژاد: به نظر من سازمان تمام تلاشش این است که بچه ها با خانواده ها ارتباطی نداشته باشند. بالاخره ارتباط نزدیک عاطفه های خفته را در بچه ها بیدار می کند احساساتی در درون افراد حاضر در اشرف بوجود میاورد. ظرف این بیست و چند سال این احساسات محصور شده است. آنهایی که در اشرف هستند مثل برادر من قادر نیستند احساساتشان را ابراز کنند. ولی وقتی آنها پدر، مادر یا خواهر یا زن برادر شان را می بینند یا هر کسی از نزدیکانشان را آن عاطفه ی خفته بیدار می شود.

آوای دوست، خطاب به اسیران اشرف 28 دی 1389

آوای دوست، خطاب به اسیران اشرف

می دانم که با عشق به مردم ایران به اسارت ذهنی و جسمی فرقه در آمده ای. اگر خودت را از اسارت برهانی عشق واقعی را می یابی. از آن عشقی سخن می گویم که از عمق وجود مادر شعله می کشد. می دانم که مجبورت می کنند که باور کنی دنیایت، شرافتت، عشقت، ناموس و اعتبارت درمحدوده همین اشرف خلاصه شود. معنی واقعی این واژه ها را باید در دنیای واقعی جستجو کرد. فرقه روح و روان و کارکرد این واژه ها را از درون تهی کرده است.

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت نهم 27 دی 1389

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت نهم

خیلی از مواقع عراقی ها تردد را منتفی یا به تعویق می انداختند. یکی از بچه ها در در نشست مطرح کرد که فرمانده عراقی ابو امجد تردد را منتفی کرد و او چنین حقی را نداشت نباید چنین کاری می کرد؟ انسیه نوید فرمانده حفاظت ترددات گفت: ما هر کاری بکنیم و هر جائی برویم تحت امر اینها (عراقی ها) هستیم که در این موقع محمد ترکمن آهسته به من گفت: مزدوری شاخ و دم دارد؟

میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت سی 27 دی 1389

میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت سی

اشرف دختر مریم تو قسمت خواهران بود حتما رفتار و کردارش را خانم مرضیه قرصی بهتر می دانند و شناخت دارند محمد یا مصطفی پسر مسعود (که البته اسمش مصطفی بود اما به او می گفتند محمد) که حالا باید بحثش باز شود حتما در جریان هستید این مصطفی فرد بریده بود، حالا تناقضاتش که جای خود را دارد ایشان کاملا بریده بود ولی به هیچکس اعلام نکردند سعی کردند این موضوع را مخفی کنند به جهت اینکه بریده بود هیچ نشستی برای وی ترتیب ندادند فقط دو یا سه کادر مشخص سازمان (مورد اعتماد مسعود رجوی) با مصطفی به طور مستقیم سر و کار داشتند

خانواده فاطمه طهوری: تناقض در گفتار و عملکرد رجوی موج می زند 27 دی 1389

خانواده فاطمه طهوری: تناقض در گفتار و عملکرد رجوی موج می زند

خانواده فاطمه طهوری پس از حضورشان به جلوی درب اشرف اظهار داشتند: مطالب زیادی را از سازمان خوانده و یا از شما بازگشتی ها شنیده بودیم ولی تا موقعی که ندیده بودیم برایمان مسجل نشده بود وقتی وضعیت افراد را در اشرف دیدیم که آنها حتی به دستور سازمان جرات بالا کردن سرشان را هم ندارند و مثلا خانم ها می خواستند سرشان را بالا کنند می ترسیدند , خوب فهمیدم جه بر سر آنها آوردند.

در فرقه رجوی، ما هم بیمار بودیم 26 دی 1389

در فرقه رجوی، ما هم بیمار بودیم

من بیمار شدم آنهم بیماری عفونت سرخرگ آئورت قلب. دکترخودمان که بعدها در نشست های عملیات جاری معلوم شد که فقط سه ترم دانشجوی پزشکی بوده و با تدبیر سازمان دکتر خطاب میشده و میشود با درایت تشکیلاتی تشخیص داد که مبتلا به تمارض شده ام و برای فرار از کار و نشست و ….. به درد نداشته اذعان میکنم وهمین شد منشاء نشست و فحش و بد و بیراه به این حقیر که تصمیم گرفتم که برای خلاصی از این همه بپذیرم که مشکلی در کار نبوده و همان طور که سازمان میگوید باید با تمارض مقابله کنم ؛گذشت و بیماری چون واقعی بود رنجم میداد.

مضحکه های تکراری سیمای به اصطلاح آزادی فرقه رجوی 26 دی 1389

مضحکه های تکراری سیمای به اصطلاح آزادی فرقه رجوی

در این شوی تلویزیونی به رسم همیشگی حرفهای تکراری و افراد به تعریف و تمجید مناسبات قرارگاه اشرف پرداخته و آنجا را قطب دمکراسی در جهان دانسته و مدعی شده اند که در آینده نزدیک حکومت ایران را سرنگون می کنند!!! به تجربه شوهای گذشته، افراد پس از تعریف و تمجید از رجوی جنایت کار برای توجیه عملکردهای مسئولین فرقه در رابطه با اجازه ندادن ملاقات خانواده با عزیزانشان در قرارگاه اشرف پاچه خانواده ها را چسبیده و به اصطلاح به افشاگری آنان می پردازند. این بار سران فرقه آقای اسماعیل رجایی را به تلویزیون خود آوردند تا علی رغم میل باطنی خود علیه خانواده اش به لجن پراکنی بپردازد.

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت دوم 25 دی 1389

مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت دوم

اینبار می خواهم بدانید که چطور برای القای فکری انسانها قرنطینه می شوند. در سال 73 یکسری از افراد انقلاب درونی را قبول نمی کردند و می گفتند گفته های مسعود را به عنوان مبارزه سیاسی قبول داریم اما گفته های مریم درباره انقلاب درونی را قبول نداریم. اینها 6 ماه قرنطینه شدند و سرانجام بعد از سر به نیست شدن چند نفر و اعدام و شکنجه هزاران نفر القای افکار جدید فرقه گری را به لایه سوم سازمان قبولاندند. آنها بعد از بازگشت طوری عقده ای شده بودند که به کسی رحم نمی کردند و حتی به خواهر و برادر تنی اعتمادی نداشتند اگر چه درون این نفرات ضدیت موج می زد اما روح مرده و دل شکسته جسارت را از آنها گرفته بود و اینگونه دو چهره گی در تشکیلات رواج پیدا کرد…

سرکوب و سانسور روش های دمکراتیک! رجوی برای حفظ اشرف 23 دی 1389

سرکوب و سانسور روش های دمکراتیک! رجوی برای حفظ اشرف

رجوی دیکتاتور در آخرین مرحله حیات ننگین خود نیز نمی تواند دست از سرکوب برداشته و فقط با برپایی فضایی نظامی و ایجاد سانسور و اختناق مطلق می خواهد مانع از فرار نیروها گردد. هر چند رجوی ها با تمام توان و با استفاده از روش های سرکوبگرانه قصد ایجاد جو رعب و وحشت را در بین افراد اسیر در اشرف داشته اند اما علیرغم این تمهیدات، باز هم بعد از فرار آقای یگانه تاکنون 7 نفر از جهنم رجوی در اشرف فرار کرده اند

رجوی ها قیمت بقاء خود را از جان اسیران اشرف می دهند 23 دی 1389

رجوی ها قیمت بقاء خود را از جان اسیران اشرف می دهند

می بینید چگونه رجوی شیاد اسیران در بند را با فریب آش و لاش می کند؟ فقط بدنبال این است که صحنه های خونین خلق کند و فتیله گرد و خاک را در خارجه بالا ببرد. در زمان حیات پدر خوانده اش (صدام) می گفت به هیچ وجه حاضر نیستم یک قطره خون از بینی شما ریخته شود چون شما جگر گوشه های من هستید! ولی امان از زمانی که استراتژی هایش به بن بست بخورد آنوقت برای حفظ بقای رهبری عقیدتی شیاد همه بایستی له و لورده شوند.

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی ـ قسمت پنجم 21 دی 1389

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی ـ قسمت پنجم

آقای محمود دشتستانی: این تیپ خانواده ها که برای رهایی فرزندانشان اصرار دارند. یکی از معضلات سیاسی سران مجاهدین شده اند. راهکارهای زیادی هم برای نجات بچه ها وجود دارد مثلاً از طریق صلیب سرخ می توان به سازمان فشار آورد. یعنی خانواده ها با صلیب سرخ در تماس باشند و خواسته های خودشان را به آنها بگویند و از صلیب بخواهند که به اشرف رفته و پیام و نامه های خانواده ها را به آنها برسانند. این راهکار خیلی خوبی است و جواب میدهد.

blank
blank
blank