چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
  • یک تصویر و یک عالمه خاطره 09 دی 1404

    کارزار بزرگ با رجوی وطن فروش
    یک تصویر و یک عالمه خاطره

    داشتم آلبوم عکس از فعالیتهای خیرخواهانه انجمن نجات گیلان را نگاه میکردم. در میان عکسها به عکسی برخوردم که یه عالمه خاطره برایم زنده شد. خاطرات خوب و خوش و شیرین … خاطرات همدلی و همکاری جانانه در حوزه انجمن نجات ایران برای یک هدف مقدس انسانی در راستای کمک خداپسندانه به خانواده های دردمند […]

چرا سکوت کردم؟! 08 دی 1404

خاطره ای تلخ از دوران حضورم در تشکیلات رجوی چرا سکوت کردم؟!

نامه اعضای رهایی یافته استان مرکزی به مای ساتو 20 شهریور 1403

نامه اعضای رهایی یافته استان مرکزی به مای ساتو

خانم مای ساتو گزارش گر محترم سازمان ملل در امور حقوق بشر ضمن تبریک به مناسبت مسئولیت جدید شما، امیدواریم در فعالیت جدید موفق باشید. ما تعدادی از افرادی هستیم که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده ایم. مجاهدین خلق سالها ما را در اسارت نگاه داشته بود و هر گونه آزادی را از ما […]

سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت دوم 20 شهریور 1403

سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت دوم

در قسمت قبل درباره نحوه آشنایی و پیوستنم به سازمان مجاهدین خلق و مشاهداتم از بحبوحه انقلاب و مواضع و عملکردهای سازمان مطالبی بیان کردم و درباره مواضع دوگانه سران مجاهدین خلق توضیح دادم. سازمان با شرکت در انتخابات مجلس طوری وانمود کرد که ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را به رسمیت می شناسد اما در […]

نامه اعضای رهایی یافته از مجاهدین خلق ساکن خوزستان به مای ساتو 20 شهریور 1403

نامه اعضای رهایی یافته از مجاهدین خلق ساکن خوزستان به مای ساتو

خانم مای ساتو گزارشگر محترم ویژه حقوق بشر در امور ایران ضمن تبریک انتخاب شما بعنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران و آرزوی موفقیت برای شما، ما جمعی از اعضای جداشده از سازمان مجاهدین خلق که سالها در این تشکیلات بوده ایم و برخی از ما بیش از سه دهه عضویت این سازمان […]

به بهانه سالگرد حمله به برج های دو قلو در آمریکا 19 شهریور 1403

به بهانه سالگرد حمله به برج های دو قلو در آمریکا

20 شهریور سال 80 دقیقا یک ماه و اندی از زندانی شدن من در زندان انفرادی فرقه در کمپ اشرف می گذشت و من به جز چهار دیواری اتاقی که در آن بودم، خبری از دنیای بیرون نداشتم. یادم هست چند روز بعد از آنکه به این زندان منتقل شدم و داشتم از تنهایی کلافه […]

عشق خانواده، ۲۰ سال تلاش مداوم رجوی را شست و با خود برد 19 شهریور 1403

عشق خانواده، ۲۰ سال تلاش مداوم رجوی را شست و با خود برد

“علاقه و عاطفه ممنوع! خانواده شما جوخه تیرباران تشکیلات و مجاهد بودن شماست.” هرگاه به خانواده ام و به پسرم روزبه می نگرم، این جمله همیشه تکرار شده در مناسبات مجاهدین خلق که جزو محورهای غسل هفتگی بود، مانند پتکی بر فرق سرم کوبیده میشود! به این فکر می کنم که رجوی چقدر فکر کرده […]

سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت اول 19 شهریور 1403

سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت اول

15 شهریور 1403 وارد شصتمین سال بنیان گذاری مجاهدین خلق شدیم. سازمانی که رهبری آن در حال حاضر با مسعود و مریم رجوی است و از سال 82 زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد، و در نبود او مریم رهبری این سازمان را برعهده دارد. از 15 شهریور 1396 مسئول اولی آن […]

غلامرضا زرهپوش: هیچوقت عضو مجاهدین خلق نبودم 19 شهریور 1403

غلامرضا زرهپوش: هیچوقت عضو مجاهدین خلق نبودم

مسئول انجمن نجات گیلان در ادامه دیدار با اعضای جداشده از فرقه مجاهدین خلق، روز دوشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۳با غلامرضا زرهپوش نجات یافته از فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات گیلان دیدار و گفتگو کرد. غلامرضا زرهپوش متولد ۱۳۴۴ اهل استان گیلان – رشت با سابقه ۴ سال حضور اجباری در مناسبات فرقه ای رجوی […]

مشتاقانه انتخاب کردم که به کشورم و به آغوش خانواده بازگردم 18 شهریور 1403

مشتاقانه انتخاب کردم که به کشورم و به آغوش خانواده بازگردم

مسئول انجمن نجات گیلان روز یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ با اکبر حبیبی از اعضای جداشده از فرقه مجاهدین خلق دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار ، اکبر حبیبی از خاطرات تلخ دوران اسارتش گفت. خاطراتی دردناک و در عین حال تامل برانگیز که خود گویای بخش کوچکی از جنایات رجوی ها بود. جداشده اکبر […]

دیدار صمیمانه مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده بخشعلی علیزاده 17 شهریور 1403

دیدار صمیمانه مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده بخشعلی علیزاده

روز ‌سه شنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۳ مسئول انجمن نجات گیلان میزبان یکی از اعضای انجمن نجات آذربایجان شرقی؛ بخشعلی علیزاده به اتفاق همسر و یگانه فرزندش بود. این دیدار در یک جمع دوستانه و خانوادگی انجام شد و پوراحمد و علیزاده به خاطره گویی از دوران اسارت شان در فرقه تبهکار مجاهدین خلق پرداختند و […]

طعم شیرین زندگی به دور از مناسبات رجوی 13 شهریور 1403

طعم شیرین زندگی به دور از مناسبات رجوی

20 سال از سالهای عمرم در تشکیلات فروبرنده رجوی، تلف شد. از آن سالها فقط و فقط خاطرات تلخ و کابوس های شبانه اش برایم به یادگار مانده است و البته  توشه ای از تجربیات ارزشمند که دیگر به راحتی در دام فریب کسی و گرورهی گرفتار نشوم. من حمید حاجی پور بعد از ۲۰ […]

آتابای: دو سال پیش در چنین روزی 13 شهریور 1403

آتابای: دو سال پیش در چنین روزی

پنجشنبه دهم شهریور سال ۱۴۰۱ صبح زود پس از نماز منتظر بیدار شدن سایرین نشدم، یک بار دیگر هر آنچه فکر میکردم در کمد باشد بعنوان مدرک استفاده شود را چک و بازرسی کردم. و حتی لباسهای اضافه را داخل کیسه زباله گذاشته بلافاصله به پشت آسایشگاه منتقل کردم . یک بار دیگر کوله ای […]

در کنار خانواده ام زندگی را زندگی می کنم 11 شهریور 1403

در کنار خانواده ام زندگی را زندگی می کنم

سال 66 آغاز دوران اسارت من بود. از اسارتی به اسارت دیگر. من فواد بصری در سال 1366 توسط سازمان مجاهدین خلق در جبهه جنگ میان عراق و ایران به اسارت در آمدم. اسارت به خودی خود مشقت بار بود و طاقت فرسا. از طرف دیگر سازمان مجاهدین هم تمام تلاش خود را در جذب […]

blank
blank
blank