بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی
نامه اعضای رهایی یافته از مجاهدین خلق ساکن خوزستان به مای ساتو
خانم مای ساتو گزارشگر محترم ویژه حقوق بشر در امور ایران ضمن تبریک انتخاب شما بعنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران و آرزوی موفقیت برای شما، ما جمعی از اعضای جداشده از سازمان مجاهدین خلق که سالها در این تشکیلات بوده ایم و برخی از ما بیش از سه دهه عضویت این سازمان […]
به بهانه سالگرد حمله به برج های دو قلو در آمریکا
20 شهریور سال 80 دقیقا یک ماه و اندی از زندانی شدن من در زندان انفرادی فرقه در کمپ اشرف می گذشت و من به جز چهار دیواری اتاقی که در آن بودم، خبری از دنیای بیرون نداشتم. یادم هست چند روز بعد از آنکه به این زندان منتقل شدم و داشتم از تنهایی کلافه […]
عشق خانواده، ۲۰ سال تلاش مداوم رجوی را شست و با خود برد
“علاقه و عاطفه ممنوع! خانواده شما جوخه تیرباران تشکیلات و مجاهد بودن شماست.” هرگاه به خانواده ام و به پسرم روزبه می نگرم، این جمله همیشه تکرار شده در مناسبات مجاهدین خلق که جزو محورهای غسل هفتگی بود، مانند پتکی بر فرق سرم کوبیده میشود! به این فکر می کنم که رجوی چقدر فکر کرده […]
سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت اول
15 شهریور 1403 وارد شصتمین سال بنیان گذاری مجاهدین خلق شدیم. سازمانی که رهبری آن در حال حاضر با مسعود و مریم رجوی است و از سال 82 زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد، و در نبود او مریم رهبری این سازمان را برعهده دارد. از 15 شهریور 1396 مسئول اولی آن […]
غلامرضا زرهپوش: هیچوقت عضو مجاهدین خلق نبودم
مسئول انجمن نجات گیلان در ادامه دیدار با اعضای جداشده از فرقه مجاهدین خلق، روز دوشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۳با غلامرضا زرهپوش نجات یافته از فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات گیلان دیدار و گفتگو کرد. غلامرضا زرهپوش متولد ۱۳۴۴ اهل استان گیلان – رشت با سابقه ۴ سال حضور اجباری در مناسبات فرقه ای رجوی […]
مشتاقانه انتخاب کردم که به کشورم و به آغوش خانواده بازگردم
مسئول انجمن نجات گیلان روز یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ با اکبر حبیبی از اعضای جداشده از فرقه مجاهدین خلق دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار ، اکبر حبیبی از خاطرات تلخ دوران اسارتش گفت. خاطراتی دردناک و در عین حال تامل برانگیز که خود گویای بخش کوچکی از جنایات رجوی ها بود. جداشده اکبر […]
دیدار صمیمانه مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده بخشعلی علیزاده
روز سه شنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۳ مسئول انجمن نجات گیلان میزبان یکی از اعضای انجمن نجات آذربایجان شرقی؛ بخشعلی علیزاده به اتفاق همسر و یگانه فرزندش بود. این دیدار در یک جمع دوستانه و خانوادگی انجام شد و پوراحمد و علیزاده به خاطره گویی از دوران اسارت شان در فرقه تبهکار مجاهدین خلق پرداختند و […]
طعم شیرین زندگی به دور از مناسبات رجوی
20 سال از سالهای عمرم در تشکیلات فروبرنده رجوی، تلف شد. از آن سالها فقط و فقط خاطرات تلخ و کابوس های شبانه اش برایم به یادگار مانده است و البته توشه ای از تجربیات ارزشمند که دیگر به راحتی در دام فریب کسی و گرورهی گرفتار نشوم. من حمید حاجی پور بعد از ۲۰ […]
آتابای: دو سال پیش در چنین روزی
پنجشنبه دهم شهریور سال ۱۴۰۱ صبح زود پس از نماز منتظر بیدار شدن سایرین نشدم، یک بار دیگر هر آنچه فکر میکردم در کمد باشد بعنوان مدرک استفاده شود را چک و بازرسی کردم. و حتی لباسهای اضافه را داخل کیسه زباله گذاشته بلافاصله به پشت آسایشگاه منتقل کردم . یک بار دیگر کوله ای […]
در کنار خانواده ام زندگی را زندگی می کنم
سال 66 آغاز دوران اسارت من بود. از اسارتی به اسارت دیگر. من فواد بصری در سال 1366 توسط سازمان مجاهدین خلق در جبهه جنگ میان عراق و ایران به اسارت در آمدم. اسارت به خودی خود مشقت بار بود و طاقت فرسا. از طرف دیگر سازمان مجاهدین هم تمام تلاش خود را در جذب […]
با فریب مجاهدین خلق به فرقه پیوستم و با عشق خانواده جدا شدم
من در سال 1351 در یک خانواده متوسط و پر جمعیت در شهر اهواز بدنیا آمدم. در سال 68 تحت تاثیر شعارهای جذاب و فریبنده مجاهدین خلق از جمله “برابری زن و مرد”، “حمایت از طبقه محروم” و .. قرار گرفتم و جذب آنها شدم. دیدن برنامه های مستمر تلویزیون مجاهدین خلق انگیزه پیوستن به […]
جنگ پایان ناپذیر جداشدگان با سازمان مجاهدین
از سال 69 سازمان مجاهدین در پادگان اشرف عراق در نتیجه جمعبندی عملیات مرصاد به این نتیجه رسید که علت شکستش در این عملیات نقش خانواده است و وابستگی های عاطفی! برای توجیه این خیانت بزرگ با سوء استفاده از دین و امام حسین بجای درس گرفتن، به راه خیانت بار دیگری متوسل شد که […]

