خارج کردن فرقه رجوی از لیست سازمانهای تروریستی
در ادامه توافقات منطقهای و بینالمللی، رجوی حاضر شد قرارگاه اشرف را به لیبرتی ترک کند. قرارگاه جدیدی که فاقد امکانات اولیه بوده و عملا تبدیل به زندانی برای رجوی گردید. از آن پس تمام فعالین حقوق بشری و سازمانهای بینالمللی دست اندر کار پناهندگی، در صدد خارج ساختن این افراد از کمپ به کشورهای دیگر شدند. امری که عملا با مشکلات زیادی مواجه شده است و شاید مهمترین آن برخورد ابزاری آمریکا با این مسئله و بهره بردن از این شرایط در مذاکرات هستهای با ایران است.
فرقه رجوی و استراتژی بادی ازهرجهت
قانونمندیهای حاکم برهستی را بنگرید که چگونه این فرقه را از اوج ادعاهای ضدامپریالیست نمایی و دمکرات پناهی به کنج عزلت دست نشاندگی و مزدوری امپریالیستها کشانده است. فرقه رجوی که هویت و ماهیت را تواما باخته است این روزها برای عرضه کردن هرچه بیشترخود به اربابانش درمنتهای ذلت سیاسی دست در دست ارتجاعی ترین و دست نشانده ترین گروهها و کشورهای مرتجع و وابسته گرا گذاشته است و برای کشته شدن مردم سوریه و ریخته شدن خون آنها و البته خشنودی محافل استعماری در سیمای ضدآزادی اش سوت و کف می زند
نزدیک شدن رجوی به آمریکا تا کجا؟
جای شگفتی بسیاری است که افرادی که اسمشان در لیست تروریستی قرار گرفته است در سالنهای ساختمان دولتی کنگره قدم میزنند و با کارمندان و نمایندگان وزارت خارجه صحبت میکنند. به گفته کارمندان، تنها نفرات فرقه رجوی هستند که آنها را در ساختمان کنگره مشاهده میکنیم. در دهههای اخیر، صرفنظر از این که کدام حزب سیاسی بر قدرت بوده است، دولت آمریکا بطور معمول از دیکتاتورها و گروههای تروریستی قبل از این که علیه آنها اقدام کند، حمایت کرده است.
مجاهدین و منافع مشترک
در مواضع سیاسی و اعتقادی مجاهدین می توان هر روز یک مرز سرخ طراحی کرد به نظرم این یکی از شاهکارهای آقا و خانم رجویست و خواهش من از این دو عنصر ضد امریکایی و ضد امپریالیست!! این است که یا زنگی زنگ یا رومی روم. پس بچه هایی که در لیبرتی هستند را به حال خود واگذارید چون آنها دیگر تمایلی به این نوع مبارزه تمام عیار شما با بورژوازی و امپریالیسم را ندارند و این مبارزه با امپریالیسم فقط کار شما خانم و آقای رجوی است و بس!
شکست مجاهدین خلق در متلاشی کردن یک سازمان ضد جنگ امریکایی
سر دمدار حملات، سید حسن داعی الاسلام, در یک ایمیل داخلی چنین بیان کرد”از بین بردن” نایک و رئیس آن”بخشی جدایی ناپذیر در مقابله با سیاست پرزیدنت اوباما و هیلاری کلینتون (وزیر سابق امور خارجه) است”. به عبارت دیگر، از بین بردن نایک برابر است با از بین بردن سیاست دولت در جلوگیری از جنگ. داعی الاسلام تبلیغات گسترده افترا آمیز و متهم کردن نایک به لابی گری برای جمهوری اسلامی ایران بوده و می باشد- اتهامی مضحک با توجه به حمایت بدون ابهام نایک از جنبش طرفداران دموکراسی در ایران، اما ادعایی که اثبات صحت آن سازمان را به طور کامل نابود خواهد کرد.
کیک خوردن بی ثمر روبروی کاخ سفید
با توجه به این که در یک دهه ی گذشته مجاهدین خلق لشکرکشی گسترده ای در پایتخت های غربی به ویژه واشنگتن به راه انداخته اند، به نظر نمی رسد که بازگشایی دفتری در مرکز شهر واشنگتن تأثیر چندانی بر روابط ایران– امریکا داشته باشد، چه برسد به مسائل داخلی ایران از جمله انتخابات خرداد ماه. با همه ی این ها چنانچه خانم روبین پیش بینی می کند ممکن است مجاهدین بتوانند امریکا رابیش از پیش تبدیل به”پاتوق” تبلیغاتی خود کنند
سازش با تروریزم، استراتژی یا تاکتیک امریکا
فرقه تروریستی مجاهدین را همه می شناسند و کارشناسان حقوق بشر بر سابقه و پروسه ی تروریستی این فرقه اشراف دارند. ملت ایران هم که خوی خشونت و تروریسم این فرقه را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرده است.یک بار رژیم بعث صدام، با این فرقه و سابقه بیست ساله تروریستی اش رسما ازدواج کرد و تا بیش از دو دهه به این زندگی مشترک ادامه دادند و رزیم صدام پیوسته در عرصه های مختلف از جاسوسی گرفته تا اعمال تروریستی و.. از این ها بهره برد.
توطئه آمریکا علیه ایران با استفاده از رجوی و حامیان عربی
چندی پیش همسر وی مریم رجوی به دستور آمریکا با نمایندگان فرانسه و انگلیس درهتلی در فرانسه دیدار داشتند و ماه عسل آن، کمک گرفتن از کشور های عربی و هزینه کردن در ایران برای بر هم زدن اوضاع داخلی و ایجاد فتنه انگیزی با توجه به نزدیک بودن انتخابات در ایران می باشد. باید به رجوی گفت شما و حامیان تان بارها تلاش کردید و به نتیجه هم نرسید و این آب به هاون کوبیدن ها بیهوده است. چون هر چقدر هم تلاش کنید مردم ایران بامرز بندی خودشان با
اوباما و «تروریسم خوب – تروریسم بد»
این سیاستی است که آمریکا در کوتاه مدت مشکلش را حل میکند ولی برای آینده خودش مار در آستین میپروراند. همانطور که رجوی برای جلب حمایت آمریکا دست به هر انعطافی میزند و این در جهان سیاست ظاهراً نامش چیزی جر منافع مشترک کوتاهمدت یا سازشهای تاکتیکی نیست. چرا که وزارت خارجه آمریکا به خوبی از روابط درونی سازمان با خبر است و دقیقاً کارکردهای فرقهای سازمان و رهبریوجودی درون آنرا میداند. ولی مصالح سیاسی و تاکتیکی همواره در اولویت است.
رجوی از مبارزه ضدامپریالیستی تا آویختن به دامن آمریکا
رجوی همیشه جمهوری اسلامی را به سازش در برابر آمریکا و عدم حمایت مادی از جنبش فلسطین در برابر اسرائیل متهم میکرد و خود را یگانه نیروی ضد امپریالیستی در صحنه داخلی و بین المللی معرفی می نمود که تا به آخر بر مواضع ضد استثماری و ضد امپریالیستی اش استوار باقی خواهد ماند. رجوی در تهران در حالی که سلاح به عرفات هدیه میداد تأکید داشت که تنها راه پیروزی آنان مبارزه مسلحانه با اسرائیل است و مزورانه به جنبش فلسطین پیشنهاد میداد که حاضر است نیروهایش در داخل کشور را در صورت موافقت ایران در اختیار آنان قرار دهد. حال کار به جائی رسیده که به دامن آمریکا آویخته
رجوی بعد از صدام جلو آمریکایی ها دامن پوشید و چاچا رقصید!
رجوی در خوش خدمتی و جاسوسی، وطن فروشی برای آمریکایی ها و جنایتکاران پنتاگون داشت بوزینه وار بالا پایین می پرید و همه شب بساط عیش و رقص برای سوگـلی های آمریکایی اش بر پا میکرد؛ چرا از آنها نخواست اقدام به معالجه رضا نصیری بکنند؟ چرا زهره اخیانی یکی از زنان رجوی می توانست با هلی کوپتر آمریکایی ها به بیمارستان های آنها تردد بکند و سرما خوردگی اش را رفع کند؛ اما رضا نصیری با این مریضی جدی که داشت این امکان برایش نبود!
دفتر مجاهدین در امریکا یا اتاق آنتراکت
امریکا هرگاه ضرورت باشد دستی بر سر بچه ی شاه می کشد تا فرقه رجوی را از پاسیویزم و وارفتگی بیرون بکشد و از این طریق از آنها سواری بگیرد. وبلعکس همین فرقه را از لیست سیاه بیرون می کشد تا به بچه شاه (سلطنت طلب ها) گوشزد کند از دنیای انجماد و فسیل شدن کمی سر بیرون آورند. البته این تعادل بر قرار کردن توسط امریکا فقط و فقط برای بازی با آنها در مقابل پیشروی های ایران در خاکریز های اصلی امریکا بوده و لاغیر

