نامه ابراهیم خدابنده به مسعود بنی صدر، می ۲۰۰۷
امیدوارم خوب و خوش و سالم باشی. قبل از هر چیز باید از تأخیری که در دادن پاسخ به آخرین نامه ات پیش آمد عذر خواهی کنم. آخرین نامه ای که خودم داده بودم به تاریخ 20 مارس بود که بحث جدیدی را مطرح کرده بودم و قول داده بودم مطالب مطروحه در آن نامه را در نامه های بعدی بیشتر باز کنم که متأسفانه به دلیل برخی مشکلات قضائی و سایر محدودیت ها امکان آن تا به امروز میسر نشد.
دهلیز انتقال مجاهدین از یک گروه سیاسی به یک فرقه مخرب
اگر به تعریف هایی که از یک فرقه ارائه شده است و یا به اهداف تشکیلی فرق و ماهیت و ساختار آنها چه از لحاظ تئوری و چه عملی و نمونه های رایج آن در طول تاریخ توجه گرد مشخص می شود که دسته ای از ویژگی ها در تمامی فرقه ها مشترک هستند و در حقیقت شناسه و ماهیت اصلی و بلکه وجه تمایز یا به عبارت بهتر مرز جدایی فرقه ها و نحله ها را از ملل و ادیان و مذاهب الهی تشکیل می دهند
چرا در مقابل فرقه رجوی در چند سال گذشته سکوت کردم
پیوسته در دوران سکوت من بر این باور استوار بودند که تمامی آن جریان ساخته و پرداخته فرقه رجوی بوده و برای همین در کمال بزرگواری و متانت و بدون کوچکترین واکنشی منتظر روشن شدن حقایق ماندند. این تفاوت ماهوی دست اندرکاران یک رسانه ملی ـ میهنی با سایر کسانی هست که بفرموده برنامه می سازند و یا قلم می زنند. اینان اندیشه ای جز آزادی میهن از یوغ ستمگران ندارند و دنبال حقایق هستند و آن دیگران نه تنها از حقیقت گزیزان اند بلکه بخاطر منافع حقیر فردی در وارونه سازی حقایق پا بپای فرقه از هیچ تهمت وشانتاژی هم فروگذار نمی کنند.
بررسی تطبیقی فرقه های التقاطی بعد اسلام در ایران
یکی از شیوه های رایج و در عین حال مفید و دقیق در ارزیابی و شناخت جریان ها و نحله های اجتماعی و سیاسی و حتی فکری و فرهنگی مقایسه تطبیقی آنها با دیگر جریان ها مخصوصا” حرکت ها و سیستم های مشابه خویش در طول تاریخ است که این مقایسه علاوه بر شناخت واقعی نه تنها سیر حرکت احتمالی سیستم و جریان مورد نظر را در موقعیت های مختلف زمانی و مکانی را به طور نسبی پیش بینی می نماید بلکه گوشه ها و زوایایی را آشکار می سازد که گاه برا ی افراد درون سیستم و مطلع از اسرار آن نیز پنهان است
پاسخ مسعود بنی صدر به نامه بهار ایرانی
قبل از هر چیز باید بگویم که بالاخره بنا به تجویز شما توانستم مطالعه کتاب خداوند الموت را به انتها رسانده و شاید همچون شما مدتی در تحیر نزدیکیها و شباهتهای این دو فرقه، یعنی مجاهدین و باطنیون باقی ماندم. همانطور که شما هم بارها چه در نامه هایتان به من و یا سایر دوستان یادآور شده اید شباهتها بین این دو بسیار است و اگر ضرورتی باشد و بکاری آید میتوان آنها را دسته بندی کرده و نتایج لازم را هم از آن گرفت
در توضیح یک ضرورت – نامه سوم بهار ایرانی به علی قشقاوی
جناب آقای قشقاوی ایمیل مختصر شما رویت شد. از بابت تصمیم شما در تدوین بندهای انقلاب ایدئولوژیک استقبال می کنم. چنانچه استحضار دارید رویکرد انفرادی به تدوین این موضوع (انقلاب ایدئولوژیک) به دلیل پیچیده بودن و ساری بودن آن در مناسبات سازمان آنگونه که باید و شاید حق مطلب را ادا نمی کند، ضمن اینکه کار گروهی اساسا در هر زمینه ای و مشخصا این موضوع پشتوانه و مشروعیت بیشتری به حاصل کار می دهد
سفید پوست، مؤنث – و یک مجاهد
وقتی آن سینگلتون Anne Singleton از لیدز به مجاهدین که با دولت ایران میجنگیدند پیوست احساس میکرد که یک ابر زن شده است. در حالیکه دیگر کلاشنیکف Kalashnikov خود را کنار گذاشته است، او به بیلی بریگز Billy Briggs در خصوص داستان عجیبش میگوید تا مانع شکار شدن دیگران توسط فرقه ها و افراطیون گردد.
پاسخ مسعود بنی صدر به نامه علی قشقاوی
واقعیت اینستکه من هر لحظه ای را که به مجاهدین و فکر به آنها و گذشته، اختصاص میدهم، بعد شدیدا” احساس ابطال وقت کرده و اینکه بخش دیگری از عمر خود را حرام آنان کردم. در واقع به نظر من امروزه تنها یک بحث جدی و واقعی درباره مجاهدین وجود دارد و آن جاده صاف کنی آنان برای تحریم اقتصادی کشور و احتمالا” اسفالت کاریشان برای تجاوز آمریکا به ایران است. بقیه حرفها به اعتقاد من تنها و تنها در یک کلام خلاصه میشود و آن لغت فرقه است،
مناسبات درونی سازمان مجاهدین خلق و انقلاب ایدئولوژیک – قسمت ۵
سازمان مجاهدین همواره مدعی دمکراتیک ترین مناسبات درون تشکیلاتی بوده است. به زعم آنها خروجی های مجاهدین همیشه به روی مخالفین و منتقدین سازمان باز بوده و حتی نسبت به کسانی که به زعم مجاهدین نفوذی محسوب می شده اند، بیشترین بردباری را در مقایسه با سازمان های انقلابی مشابه از خود نشان داده اند. نقطه مقابل این ادعا، اظهارات اکثریت جداشدگان بر نقض حقوق اولیه در مناسبات درونی سازمان تاکید دارد
گزارش تکمیلی مراسم گرامی داشت ۶ می در کشور آلمان
هرساله به مناسبت گرامیداشت قربانیان جنگ دوم جهانی، در محلی به نام Esterwegen که محل دفن صدها قربانی بی نام و نشان است، مراسم ویژه ای همراه با موزیک و سخنرانی و گل افشانی برروی مزار قربانیان جنگ دوم جهانی صورت می گیرد. روز یکشنبه 6 می گروه هلندی- آلمانی برگزار کننده6 می، از آقای مسعود جابانی دعوت به عمل آوردند تا در مورد رشد فاشیسم و جنگ و تفکرات فرقه ای سخنرانی نماید.
مسخ دردناک یک انسان
یک سالی پس از ترک قلعه ی هولناک « سنگباران » در بیابان عراق و فرقه ی رجوی، وقتی هنوز دست بسته ی آخرین اثرات سیستم شیطانی مغزشویی شیاطین بودم، یک همکلاس ایرانی ام انزجار خویش را نسبت لاف و گزاف درباره ی رجوی ها، سربلند و بی پروا نشان داد و درعین حال جایی حالت ترحم و افسوس به چهره اش گرفت. وقتی در نگاهی پشت سر به خاطرات ایرانی اش از یک بچه محل!« مهدی خدایی صفت» انسان وارسته و عضو قدیمی و « شهید » مجاهدین گفت! و مرا به یادآوری خاطرات یونانی ام برد،
بمناسبت سالگرد انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر
خروج ممنوع” صرفاً اختصاص به فرقه مجاهدین ندارد و کم و بیش تمام فرقه های مذهبی و غیرمذهبی، از ملل شرق یا غرب، به اعمال” خروج ممنوع” اعتقاد دارند، اما روند” خروج ممنوع” در فرقه مجاهدین داستان داستان دیگری دارد که تاریخ بهتر می تواند قضاوت کند. اما خوشبختانه با تمام تلاشی که رهبری سازمان مجاهدین خلق برای برملانشدن راز و رمز خروج ممنوع بکار گرفت، سرانجام تاثیرات، تلاش اعضای جداشده از مجاهدین، از خون مجید شریف واقفی گرفته تا اشک مرضیه قدسی هنگام دیدار با فرزندش نتیجه داد

