مجاهدین خلق بازیچه دست غرب در پرونده هسته ای
این موضوع دیگر جای تردید ندارد و دقیقا تأیید جرج بوش از این سازمان در این رابطه هم نشان میدهد که آنها از قبل هماهنگ بودهاند و رئیس جمهور سابق آمریکا عمد داشت تا آغاز کننده بحران را یک نیروی ایرانی جلوه بدهد. البته در بحران سازی علیه ایران نقش کوچکی در شروع قضیه به مجاهدین داده شد و بعدا گروه از اصل ماجرا کنار گذاشته شد. اما رجوی همچنان تلاش فراوان میکرد تا خود را در بازی نگاه دارد که منجر به دادن اطلاعات غلطی شد که نهایتا ارگان های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا هم مجبور به تکذیب آنها شدند. این موضوع در کتاب گرت پورتر ذکر شده است.
به راستی چه کسی مهره امپریالیسم بوده و هست؟
34 سال بعد از اقدام تروریستی فرقه رجوی در انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر ماه 1360، خیلی واقعیت ها رو شده و قضاوت بسیار آسان گردیده است. 34 سال پیش در سال 1360 فرقه رجوی به این دلیل که ایران را در خط امپریالیست ها (دولت آمریکا و دولت های بزرگ غربی) می نامید جنگ مسلحانه را شروع کرد. رجوی در توجیه ترور شهید بهشتی او را «بزرگترین مهره امپریالیسم و ارتجاع» می نامید!!
رجوی در کجای این مظلوم نمائی ها قرار دارد؟!
مسلمان هستند ولی شما از صهیونیست ها حمایت می کنید یا در همین عراق شما جانب داری از کدام قشر کردید؟! ضما حامی مخالفان دولت عراق و بعثی ها و وهابی ها و یک مشت تروریسم داعشی بودید بعد که دیدید آش آنقدر شور است خود را به بی خیالی زدید و با وقاحت ایران را متهم نمودید؟!
تبلیغات واشنگتن تایمز در هواداری از مجاهدین خلق
در حقیقت، مجاهدین خلق در ایران هیچ پایگاهی ندارند و در میان ایرانیان خارج از کشور هم به ندرت حمایتی دارند. بر اساس پیمایشی که در سال 2013 در میان جامعه ی ایرانیان خارج از ایران انجام گرفت معلوم شدکه کمتر از سی درصد این افراد حامی تغییر رژیم هستند و از این تعداد تنها 15 درصد حامی یک گروه اپوزیسیون سازمان یافته اند. از همه ی آن گروهها، مجاهدین خلق دارای کمترین هوادار بودند و تنها از حمایت 5 % درصدی برخوردار بودند.
نمایش و شوی توخالی سالانه مریم قجر، لابی گری تجارت ننگین فرقه رجوی
مسعود رجوی بارها در نشستهای خود، به مسئولین رده بالای سازمان گفته است که هر حمایتی، اعم از سیاسی، تبلیغاتی و مطبوعاتی را باید با صرف هر هزینه ای خریداری نمود. وی حتی بر روی خرید حمایت اعراب منطقه تأکید نموده است. طبعاً از سالهای پیشین، استخدام و کرایه شخصیتهای گوناگون غربی و عربی در دستور کار سازمان بوده است، اما در یک و نیم سال گذشته این تجارت ننگین به صورت استراتژی رهبری فرقه درآمده و ابعاد عجیب وغریبی به خود گرفته است.
این افزایش اعتبار درپپش صهیونیست هاست!
چه که مایه ی حیرت است، دعوت باند رجوی از قدرت های جهانی برای قطع مذاکرات ودامن زدن به آغاز جنگی است که همه چیز را درمنطقه به کام نیستی میکشاند و ابعاد جهانی بزرگی بخود میگیرد واین مسئله چرا باید به اعتبار جریانی که خود را درنوک پیکان تکامل جامعه ی بشری معرفی میکند، بیافزاید؟؟!! اگر میافزاید معنی اش این است که فرقه ی رجوی، به اعتبار خود دربین جنگ طلب ترین جریانات صهیونیستی- امپریالیستی اشاره داشته و اعتقاد، امید و علاقه ای به مردم ایران ندارد ومعلوم میشود که مجاهدت های ادعایی اش ربطی به مردم ایران ندارد که هیچ، بلکه درراه کشتار ودرتنگنا نگه داشتن آنهاست و بنابراین درست تر آنست که نام خود را به” سازمان مجاهدین صهیونیزم” تغییر دهد که با مسماتر است!
بنام مجاهدین، به کام اسرائیل و متحدانش
این حرف ها چیزی جز سخنانی نیست که مدام از زبان نتانیاهوها، جان بولتن (سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد که معتقد بود که طبقات دفتر سازمان ملل متحد اضافی است وباید که جزئا ویا کلا بمباران شود!!)، جان مک کین خلبان وقاتل مردم ویتنام ودیگران بارها بیرون آمده وشما بدستور مسعود رجوی که دراین میان عمله ی شیطان است و شیطان بانداشتن چنین عمله هایی قادر به انجام تخریبات خود نیست، به بازگویی آن پرداخته اید؟!
رجوی ها در ازای حمایت از کشتار مردم یمن از ملک سلمان دستمزدش را طلب می کند
حالا در آخرین اقدام خود یعنی حمایت از حمله جنایتکارانه عربستان به یمن دستمزد خود را از ملک سلمان طلب می کنند. یکی از سایت های فرقه به نام آفتابکاران یا به قولی صحیح تر «آفتابه داران» مقاله ای با عنوان «تعادل قوا» درج کرده که در آن اگرچه تلاش می شود تا فرقه پنچر شده و تکه پاره شان را که هر چند نفرش در یک گوشه در حال گذران وقت به امید یافتن لحظه مناسبی برای فرار هستند
به کام قجر به نام استرون
بیشترین فعالیت سیاسی «استیونسون » در فاصله سال های ۹۹ تا ۲۰۱۴ که وی نماینده پارلمان اروپا بود، تنها در حمایت از گروه تروریستی رجوی خلاصه می شود به گونهای که از سال ۲۰۰۹ که وی رئیس هیئت رابط پارلمان اروپا با عراق شده است، به طور مرتب در حمایت از مجاهدین در اشرف و لیبرتی بیانیه صادر کرده است. البته استیونسون سالهاست که متهم به دریافت مستمری و رشوه و در کنار آن گرفتن دستور از مجاهدین است
فرقه رجوی محکوم به نابودی است!
فرقه تروریستی و ضد میهنی رجوی٬ حساب زیادی روی به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای غربی و تنگ شدن عرصه سیاسی و حتی تحریمهای شدیدتر غرب علیه کشورمان باز کرده بود! اما این روزها که در اخبار میشنویم که مذاکرات هرچند بدلیل زیاده خواهی های غرب٬ کند٬ اما بهرحال در جریان است و پیش میرود٬ باز محاسبات دار و دسته رجوی اشتباه از آب در آمد و روسیاهی مثل همیشه به ذغال خواهد ماند!
التماس رجوی از امپریالیست سابق و جاده صاف کن های آن
حالا که جنایت و ترور کور تحت عنوان زدن «سر» و «سرانگشتان» به جایی نرسید، با شناعت از کشورهایی که خودش آن ها را «جاده صاف کن امپریالیست» می خواند التماس می کند که حکم «قطع دست و پای ایران» را از طریق باصطلاح ائتلاف شان به اجرا بگذارند!! ائتلافی که حاصل آن کشتار مردم بی دفاع و زنان و کودکان یمنی بوده و شهرها و مناطق غیر نظامی را رسما منطقه نظامی اعلام کرده و از بمب های خوشه ای و سلاح های ممنوع استفاده می کند اما با تمام این احوال حتی نتوانسته جلوی پیشروی حوثی ها را بگیرد.
پشت پرده کتاب مستخدم رجوی، استراون استیونسون، تحت نام”فداکاری”
امروز استراون استیونسون دیگر نماینده مجلس نیست و در شغل جدیدش که استخدام در دفتر لابی گری مجاهدین خلق در بروکسل است دیگر نیازی به حفظ چهره نمیبیند. شاید بتوان گفت که این کتاب جدید وی سعی مذبوحانه ای است تا بتواند وضعیت اسفناکش را برای بیرون از فرقه توجیه کرده، نرمال و طبیعی نشان دهد. وی از وقتی که شغلش را بخاطر حمایت از رجوی از دست داد بشدت سعی می کند که حمایتش از تروریسم در طی این سالها را”حقوق بشرانه” جلوه دهد و یا حداقل نشان دهد که ممکن است اشتباه کرده باشد

