روزنامه انگلیسی زبان نیشن چاپ تایلند روز پنجشنبه مقالهای را چاپ کرد که در آن نظرات و دیدگاههای وزیر امور خارجهی ایران با عنوان ایران چه میخواهد منعکس شده است. در این مقاله به نقل از منوچهر متکی آمده است: ایران بر ضرورت استقرار یک نظم عادلانه در جهان در زمینه صلح وامنیت، از بین […]
روزنامه انگلیسی زبان نیشن چاپ تایلند روز پنجشنبه مقالهای را چاپ کرد که در آن نظرات و دیدگاههای وزیر امور خارجهی ایران با عنوان ایران چه میخواهد منعکس شده است.
در این مقاله به نقل از منوچهر متکی آمده است:
ایران بر ضرورت استقرار یک نظم عادلانه در جهان در زمینه صلح وامنیت، از بین بردن فقر، تقسیم عادلانهتر ثروتها، محافظت بهتراز محیط زیست و احترام به ویژگیهای فرهنگی محلی تاکید دارد.
ما میتوانیم یک نظم جهانی برمبنای عدالت برقرار کنیم، نظمی که به جای توسل به تحمیل و خودمحوری، نظم یک قطبی کنونی را با افزایش تحمل در برابر اختلافات خنثی میکند.
جهان پس از جنگ سرد انتظار چیز متفاوتی را برای برقراری صلح و ثبات داشت اما به جای آن، پس از حادثه ۱۱سپتامبر جریان امور به سوی مبارزه جهانی علیه تروریسم سوق یافت که درعمل به مبنایی برای حفظ یک ذهنیت جنگ سرد و حمایت از استراتژی جنگ بازدارنده و تغییر رژیم که تنها بیامنی، بیثباتی و تروریسم بینالمللی را تشدید کرد، تبدیل شد.
مناقشه کنونی درباره برنامه صلح آمیز و قانونی ایران نیز بخشی از این الگو است که سرشار از اتهامات بیاساس، استانداردهای دوگانه و ناهماهنگیهای حقوقی است که همگی در هالهای از تهدید اشاعه تسلیحات هستهای پنهان شده است.
برنامه هستهای ایران از اواخر دهه ۱۹۶۰و ۱۹۷۰آغاز شد، تقاضای انرژی در این کشور در آینده نزدیک از عرضه فراتر خواهد رفت و احتمالا ظرفیت صادرات نفت ایران نیز کاهش پیدا کرده یا حذف خواهد شد. بنابراین ایران تاسال ۲۰۲۰شدیدا به تولید ۲۰هزار مگاوات انرژی هستهای نیازمند خواهد بود.
امروز برخی دولتها حتی نیاز ایران به انرژی هستهای – مسالهای که ۳۰سال پیش برای آنها کاملا آشکار بود را زیر سوال میبرند ودراین بین، سیاست آمریکا درقبال مساله منع اشاعه تسلیحات هستهای و معاهده ان.پی.تی یکی از مسایل مطرح در زمینه استاندارد دوگانه آمریکا و فقدان حساسیت این کشور نسبت به نگرانیهای امنیتی سایر کشورها است.
در حالی که آمریکا در تلاش است از فشارهای غیرقانونی و یک جانبه برای ممانعت از حق قانونی ایران برای دستیابی به انرژی هستهای صلحآمیز استفاده کند، درعین حال به توسعه تواناییهای هستهای رژیم اسراییل کمک مینماید.
آمریکا درواقع بهعنوان حامی اسراییل که نخست وزیرش با افتخار از سلاح هستهای این رژیم حرف زده، عمل میکند ودرخواست ایران وسایر کشورهای منطقه خاورمیانه برای عاری کردن این منطقهازتسلیحات هستهای را نادیده میگیرد.
در زمینه تروریسم بینالملل نیز باید گفت که ایران بهعنوان یکی از قربانیان تروریسم آنرا در هرشکل آن محکوم میکند، اما همان استانداردهای دوگانه در اینجا نیز آشکار است.
آمریکا همواره از سازمانهای تندرو و افراطی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود استفاده کرده است. همین امر درباره رفتار واشنگتن درقبال اعضای القاعده در افغانستان در دهه ۱۹۸۰و تعامل کنونی این کشور با گروههای تروریستی چون سازمان مجاهدین خلق، پژاک و پ.ک.ک صدق میکند.
گروه مجاهدین خلق که زمانی در خدمت صدام بود و مسوولیت مرگ بسیاری از افراد بیگناه در ایران وعراق را برعهده دارد، اکنون تحت حمایت دولت واشنگتن در عراق بوده و در داخل آمریکا نیز با آزادی عمل به فعالیت مشغول است.
ایران هموارهامنیت منطقهای را جزو منافع حیاتی خود در زمینه امنیت و توسعه میداند. تلاشهای ما برای برقراری امنیت منطقهای و همکاری در منطقه خلیج فارس به سال ،۱۹۸۶اوج جنگ ایران و عراق بر میگردد.
ما پس از دوران صدام نیز همچنان این اقدامات را دنبال کرده و برای رفع نگرانیهای خارج از منطقهای دست به اقدامات اعتمادسازی در قبال همسایگان خود زدهایم.
در زمان حاضر نیز ایران همان ملاحظات سیاسی را درعراق و افغانستان اتخاذ کرده است، اگر چه با حمله آمریکا به این کشورها مخالفت کرد. ایران روابط عالی با افغانستان پساز سقوط طالبان و عراق پساز سقوط صدام داشته است و مقامات عالیرتبه هر دو کشور به طور مداوم اتهامات آمریکا را درباره دخالتهای ایران رد کردهاند.
هدف ازاین اتهامات، آن است که ایران بهعنوان تهدیدی برای امنیت منطقهای جلوهگر و موجب ترس سایر کشورهای منطقه و تشکیل ائتلافی ضد ایرانی شود تا به این ترتیب توجه از عواقب شکست سیاستهای آمریکا نه تنها در عراق، بلکه در لبنان و حل بحران اسراییل و فلسطین نیز منحرف شود.
ایرنا

