همنوازی به سبک ریگی، رجوی
مجاهدین کما اینکه تا کنون نیز این رویه را دنبال کره اند همواره پارادوکسیکال عمل کرده اند. به این معنی که در همان لحظه که در حرف و شعار یک جریان به ظاهر دمکراتیک هستند، در عمل و در مانیفست و استراتژی بر همان مولفه های خشونت آمیز و تروریستی تاکید دارند. منتهی این تاکیدات به گونه ای است که با فرهنگ و فضای حاکم بر مناسبات غرب بیگانه و غریب است.
مجاهدین استخوان در گلوی آمریکا
چگونه و با چه منطقی آمریکایی که به صراحت از سازمان مجاهدین حمایت می کند و در مقابل دادخواهی یک دولت و مردم اش برای محاکمه سران مجاهدین به اتهام جرائمی بسیار سنگین تر و اتهاماتی کاملا جنایی و اساسی تر مقاومت می کند، می تواند افراد همان سازمان را در کشور خودش به جرم تامین مالی برای مجاهدین به محاکمه کشیده و بابت این اتهامات 20 سال زندان منظور کند.
منطق سازمان مجاهدین در عرصه جهانی
مجاهدین در هر وضعیتی و با هر میزان خطا و تخلفی و در رابطه و نسبت به هر مدعی، دولت، شخص، نهاد بین المللی، جامعه جهانی و… و در هر کجا که بخشی از تشکیلات خود را مستقر کرده باشند، همواره دست بالا را گرفته است. این تنظیم رابطه پیش از هر چیز ریشه در تفکر تمامیت خواهانه و تمامیت گرایانه مجاهدین دارد. ریشه در متدلوژی و تفکری که بر اساس دریافت های ایدئولوژیک همیشه دیگران را در هر شرایط و موقعیتی بدهکار خود می داند
روانشناسی تدافعی رجوی در برخورد با بحران ها
خبرهای رسیده حاکی از این است که مسعود رجوی ضمن انتشار پیامی موافقت خود را مبنی بر جابجایی نیروهای کنترل قرارگاه اشرف به دست عراقی ها پذیرفته و اعلام داشته هیچ مخالفتی با این جابجایی ندارد. در این اتفاق آنچه قابل تعمق و بازخوانی است روانشناسی رجوی و مجاهدین در موقعیت های بحرانی است که برای براه انداختن جنگ روانی – تبلیغاتی است.
معضل بیماران ادعایی مجاهدین
در اینکه مستمسک قرار دادن عواطف انسانی و مظلوم نمایی در طی این سال ها یکی از حربه های رایج مجاهدین بوده تردیدی نیست. به خصوص در زمان هایی که زیر فشار قانون بوده اند، این ترفندها بیشتر و شدیدتر بکار گرفته شده است. به عنوان مثال می توان از اعتصاب غذای افراد سازمان در جریان دستگیری های 17 ژوئن 2003 در منطقه اوور یاد کرد که در مواجه با خبرنگاران سعی می شد حال و وضعیت آنها وخیم و بحرانی نشان داده بشود تا از این طریق عواطف شهروندان و مخاطبان خود را تحریک کنند. بعضا ادعاهای شورای ملی مقاومت را می توان در همین راستا ارزیابی و گمانه زنی کرد.
دستپاچگی رهبری مجاهدین در آستانه فروپاشی
سماجت رهبری مجاهدین مبنی بر اینکه تحت هیچ شرایطی از قرارگاه اشرف تکان نخواهد خورد نیز در نوع خود حائز اهمیت و حاکی از این است که مقوله پناهنده گی و شهر اشرف از اساس برای سران مجاهدین جز حربه ای برای بقا ظرف ایدئولوژیک آنها یعنی قرارگاه اشرف نبوده و نیست. والا اگر چنانچه مجاهدین ادعا می کنند که می خواهند حقوق پناهده گی شان به رسمیت شناخته بشود، دلیلی ندارد که این حقوق تنها با ماندن و استقرار در اشرف حفظ بشود.
چرا نشریه و روزنامه مجاهد منتشر نمی شود؟
از آنجا که انتشار نشریه مجاهد و روزنامه اینترنتی به هر حال یک کارکرد آرشیویی و اسنادی دارد و چنانچه بارها شاهد بوده ایم همین منابع سازمان مورد استنادی برای افشاگری های سیاسی علیه مجاهدین قرار گرفته، و احتمالا در آینده هم به خاطر موضع گیری های زیگزاگی و پارادوکسیکال مجاهدین مورد استفاده قرار خواهد گرفت، سران سازمان ترجیح داده اند، از خیر انتشار آنها بگذرند.
پی آمدهای کنترل اشرف توسط دولت عراق
روند تحولات طی یکی دو روز اخیر که از واگذاری کنترل قرارگاه اشرف به دست دولت عراق آغاز شده، درست در نقطه تقابل با شرایط ثبات و پایداری است که مجاهدین در اشرف و عراق وانمود می کنند. البته این یک قاعده و روش قدیمی از سوی مجاهدین است که هر چه شرایط شان در واقعیت بحرانی تر می شود، بازتاب و واکنش شان در قبال آن، بر ثبات و موفقیت های بیشتر سازماندهی تبلیغاتی و رسانه ای می شود.
خروج از لیست تروریستی، شکست جدید مجاهدین
عاقلانه ترین موضع گیری در قبال کسانی که خواهان حذف نام سازمان از سایر لیست های تروریستی هستند، و همچنین خود سازمان، استقبال تام و تمام از این اقدام همه جانبه و بعضا تلاش برای محقق کردن این خواسته مجاهدین باشد. ضمن اینکه باید حداقل در تعامل با بخش های صادق و اما ساده انگار مجاهدین این نکته را یادآور شد که بر خلاف تمامی ادعاهای سازمان مجاهدین، راه بندان اصلی آنها نه لیست های تروریستی که بی پشتوانگی و فقدان مشروعیت سیاسی در داخل است.
مفهوم همخونی و اشتراک منافع از منظر مجاهدین
در دستگاه ارزشی مجاهدین چگونه می توان تعبیر همخونی و منفعت مشترک را توامان، هم در یگانگی با صدام و هم دو دهه بعد با مردم مظلومی که از زیر یوغ ستم او رها شده اند بکار برد، ظاهرا امری است که فقط در دستگاه فکری و سیاسی مجاهدین امکان وقوع دارد. مگر این گونه توجیه کنیم که مخاطبان خانم مریم عضدانلو دقیقا جریاناتی هستند که ادامه دهندگان خط و خطوط صدام در وضعیت فعلی هستند.
بازخوردها و پی آمدهای حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی انگلیس
راه بندان تروریستی که بیشتر مورد ادعای مجاهدین بوده، اینک بیشترین انتفاع و بهره را به همین عناصر ناراضی و متمرد خواهد رساند، به این دلیل که حداقل از این پس دولت انگلستان قادر نخواهد بود از پناه دادن به این افراد به دلیل محذوریت ها و محدودیت های مورد اشاره طفره بروند. پیشتر بر این مهم تاکید شد که ایجاد هر گونه راه حل فرضی که به شکسته شدن بن بست موجود بر سر راه اعضای جداشده در تیف و یا ناراضیان در اشرف منتهی شود، بدون تردید تاثیر فزاینده ای در ریزش مناسبات داخل اشرف بجا خواهد گذاشت.
مجاهدین خلق، بین راه و بیراهه
واقعیت این است که از اوضاع بحرانی عراق بیش از 5 سال می گذرد. اولین سوالی که مطرح می شود این است که چرا جمهوری اسلامی پس از گذشت این همه سال و در شرایطی که اوضاع عراق روبه ثبات و امنیت نسبی می رود و عراق در کانون توجه بیشتر جهان است باید دست به چنین اقدامی بزند. آیا ایران برای بمباران و حملات موشکی اشرف زمان و موقعیتی بهتر از اکنون در اختیار نداشته است.