در خواست کمک خانواده های انجمن نجات اراک از سفیر سوئد
رفتار فرقه رجوی در طول سالیان گذشته با خانواده های اعضای این سازمان گویای بسیار شفاف از ایدئولوژی این فرقه در برابر منطق وقوانین می باشد. خانواده هایی که سالها از فرزندانشان بدور بودند و سازمان این حق را به خانواده ها نمی دهد که با فرزندانشان ملاقاتی صورت گیرد. ما از دولت سوئد به عنوان یک کشور مدعی بیطرفی و حامی حقوق بشر انتظار داریم به جای حمایت از یک فرقه تروریستی از حقوق خانواده ها برای دیدار مجدد فرزندانشان دفاع کنید. دیداری که موجب دمیده شدن مجدد روح زندگی می شود.
نامه خانواده های عضو انجمن نجات اراک به سفیر عراق در ایران
ما تعدادی از خانواده های رنج کشیده در استان مرکزی (اراک) هستیم که فرزندانمان چندین سال است به دستور شخص رجوی تحت شستشوی مغزی قرار گرفته و در پادگان موصوف به اشرف به اسارت گرفته شده اند. طی این چندین سال سازمان ظالم مجاهدین ملاقات ما را با فرزندانمان منع کرده حتی یک تماس تلفنی هم با فرزندانمان نداشتیم. لذا از شما تقاضا داریم ترتیبی اتخاذ فرمایید که هر چه سریعتر ضمن ملاقات با فرزندان عزیزمان زمینه آزادی آنها را از بند فرقه رجوی را مهیا کنیم.
درخواست کمک خانواده های انجمن نجات اراک از کمیته صلیب سرخ
رهبران این فرقه جهنمی و تروریستی همیشه و به بهانه های مختلف و خصوصا در زمان احساس خطر، نیروهای رده پایین و اسرای در بند خود را برای نیل به اهداف کثیف مسعود رجوی (رهبر این فرقه) قربانی نموده اند. لذا مجددا با توجه به اسارت تعدادی از عزیزترین فرزندانمان در پادگان نظامی اشرف و وقوع جریانات اخیر در آنجا، نگرانی عمیق خود را از وقوع یک فاجعه انسانی به دستور مسعود رجوی (رهبر این فرقه) اعلام میداریم.
مجاهدین فریب کار و دروغ گو هستند
نفرات سازمان دور تا دور ما را گرفته بودند تا می خواستم با حمید رضا صحبتی داشته باشم نفرات سازمان بحث را عوض می کردند پسرم با من حرف داشت از نفرات سازمان می ترسید حرفی بزند. سازمان فقط با من این رفتار را نکرد چند وقت پیش هم یک سری از خانواده ها برای ملاقات فرزندانشان به پادگان اشرف مراجعه کرده بودند همین رفتار را با خانواده ها کرده بود. پسر من چند سال است که در پادگان اشرف اسیر است طی این چند سال حتی یک نامه از پسرم به دست من و مادرش نرسیده
نامه خانواده های انجمن نجات اراک به سفیر اسپانیا
ما خانواده های عضو انجمن نجات اراک فرزندانمان چندین سال است در سازمان مخوف، ضد دمکراتیک و ناقض حقوق بشر یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران در اسارت می باشند. حال تعجب ما از عملکرد کشوری با پیشنه کهن مانند اسپانیا است که چرا باید نماینده آن در پارلمان اروپا از سردمداران حمایت از این فرقه تروریستی باشد.
سران مجاهدین از انسانیت بویی نبرده اند
من زمانی که اینها می گویند ما برای آزادی می جنگیم تعجب می کنم. همان جا از سران سازمان سئوال کردم که شما برای چه هدفی در عراق هستید؟ جواب دادند برای آزادی. به آنها گفتم کدام آزادی مگر برادر من درپادگان شما آزاد است برادر من که معنی ومفهوم آزادی را نمی فهمد بحث کردن با سران سازمان بی نتیجه بود یعنی می خواهم بگویم سران سازمان از انسانیت بویی نبردند به آنها گفتم شما هیچ وقت وهیچ زمانی به هدفتان نمی رسید.
درخواست خانواده نوری از نماینده محترم صلیب سرخ
با توجه به آخرین دیدار که برای بارسوم برادرش با وی داشت متوجه این موضوع شدیم که حمیدرضا شستشوی مغزی شدید شده و به خاطر اسارت روحی وروانی که درآنجا دارد درمحل ملاقاتها ازگفتن واقعیت ترس دارد وعقیده داریم اگرملاقاتها به محل دیگری وبا آزادی کامل صورت بگیرد نتیجه مثبتی حاصل گردد. اینک صمیمانه ازآن مقام محترم درخواست داریم ترتیبی اتخاذ فرمایید تا درمکانی بیرون ازقرارگاه اشرف ملاقاتهایی با وی انجام پذیرد
گفتگو با آقای ولی ا… گل ریزان پدر عباس گل ریزان
این چه سازمان آزادی خواهی است که فرزند مرا 18 سال پیش خودش نگه داشته طی این 18 سال یک نامه از فرزندم بدستم نرسیده که از زنده ماندن آن با خبر شوم حتی یک تماس تلفنی با من نداشته است آنوقت این سازمان مدعی آزادی است. فرزندم را که از نزدیک دیدم چهره او خیلی شکسته وبه لحاظ روحی خورد شده بود. بعد از 18 سال هم فرزندم را ملاقات کردم سازمان نگذاشت 10 دقیقه با فرزندم تنها باشم. آیا این سازمان واقعا دنبال آزادی مردم است یا منافع خودش؟
خاطرات اسارت فواد بصری – قسمت دوم
با پذیرش قطعنامه، نفرات خیلی زیادی زن و مرد تحت پوش عملیات سرنگونی از خارج به عراق منتقل کردند در مقرها با کم بود جا مواجه بودند نفرات جدید شب ها در سالن غذا خوری استراحت می کردند. رجوی در رابطه با عملیات نشست توجیهی را در سالن اجتماعات برگزار کرد. در نشست گفت رژیم قطعنامه را پذیرفته وما هر چه زود تر بایستی به سمت ایران حرکت کنیم هماهنگی ها را با صاحبخانه (صدام) انجام دادم.
خاطرات اسارت فواد بصری در مجاهدین – قسمت اول
در مقری ما را گذاشته بودند که از بیرون شبیه به زندان بود. به لحاظ روحی خسته شده بودم احساس می کردم ذهنم به تدریج از کار می افتد رفتم با حجت موضوع فضای بسته ونبود تفریح در مقر را مطرح کردم پاسخ داد مناسبات ما همین است غیر از این نمی تواند باشد. خارج رفتن را با او مطرح کردم با حالت تمسخر، خنده خیلی بلندی کرد وگفت آنهائی که آگاهانه به ما وصل می شوند را خارج نمی فرستیم آنوقت تو که اسیر پیوسته هستی از ما می خواهی تو را به خارج بفرستیم
نامه به یکی از اعضاء در بند فرقه رجوی(پروانه ربیعی)
به: پروانه ربیعی (اهل اراک)از: مادرش خانم حبیبیخدمت دختر عزیزم سلام و دعا میرسانم. پروانه جان از اینکه از تو بی خبر هستم خیلی ناراحتم و امیداورم که این ظلم را به زودی خداوند جواب دهد که از یک تلفن و یا یک نامه برای مادران جلوگیری می کنند. پروانه جان امیدوارم که حالت خوب […]
اگر تمام دنیا را به من بدهند جای مهر شما را پر نخواهد کرد…
به: به مادرم طیبه نوری (اهل اراک) و پدرماز: دخترتان، نگاربا سلام خدمت پدر و مادری که سالهاست مرا از لطف و محبت خود دور نگه داشته اند و کمبود محبت انان را لحظه به لحظه احساس می کنم. زمانیکه مرا رها نمودید کودکی بیش نبودم و نمیدانستم که چه آینده ای را در پیش […]