جنگ مجاهدین با بیبیسی
دعوای فعلی مجاهدین با بیبیسی و یا رسانههای دیگری که باب طبع آنها خبر نمینویسند، و سیل اتهاماتی که نثار این رسانهها میکنند، بهخاطر آن است که بیپروا از این گروه تروریستی و ارعابگر به پخش اخبار خود مشغول هستند.
وجه المصالحه ای برای همیشه
این حکایت گروه تروریستی مجاهدین است که خودشان آن را هر روزه (شاید برای عبرت خلایق) جار میزنند. اینکه مجاهدین اعلام میکنند که اروپا بر اساس سیاست مماشات و یا امریکا بهخاطر امتیاز دادن به ایران، آنها را در لیست گروههای تروریستی قرار داده است، در حقیقت ترجمان همین قانون است.
تکرار تراژدی کلینتون برای مجاهدین
مهمترین مورد دخالت مجاهدین، در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در دور اول انتخاب کلینتون بود که مجاهدین همهجانبه با پرداخت پول بهعنوان کمک به ستادهای انتخاباتی وی و انجام تبلیغات برای او، تمام کوشش خود را انجام دادند تا وی به ریاست جمهوری برسد. تحلیل مجاهدین در آن زمان این بود که کلینتون با شعار حقوق بشر به میدان رویارویی با ایران خواهد آمد و موفقیت او را تبدیل به یک آرمان ِ ایدئولوژیک کرده بودند، بهگونهای که در زمان به پیروزی رسیدن وی، مجاهدین در پایگاههایشان جشن و پایکوبی بهراه انداختند.
شرمالشیخ، شکستی دیگر برای باند رجوی
استراتژی گروه تروریستی مجاهدین در عراق که عبارت است از”تضعیف دولت قانونی این کشور” و”توطئهچینی علیه شیعیان با همدستی گروههای ارهابی و بقایای حزب بعث”، تاکتیکهای سیاسی متنوعی دارد که مهمترین آن توطئهی سیاسی علیه دولت عراق و گروههای سیاسی شیعی به بهانهی واهی وابستگی به ایران است.
نبرد گلادیاتورها
دعوای گروه تروریستی مجاهدین با جناب نوریزاده بالا گرفته است و روزی نیست که قلم بهدستان باند بددهن و لمپن رجوی، الفاظ رکیکی را نثار این جناب نکنند تا آنجا که در مطلبی یک صفحهای، از 50 واژهی بیادبانه و لمپنی علیه وی استفاده کردهاند. البته این امر نبوغ دار و دستهی رجوی در خلق و بهکارگیری مستهجنترین کلمات را نشان میدهد که بیتردید ودیعتی است از رجوی برای اعوان فرقه!
موقعیت اسفبار رجوی
وزیر دفاع امریکا برای چندمین بار اعلام کرد که برنامهی حملهی نظامی به ایران وجود ندارد، اگر چه بنا بر خوشآیند و تمایل برخی، جابجاییها و طرحهای محرمانهی پنتاگون را میتوان بهعنوان شاهدی برای احتمال حملهی نظامی به ایران قلمداد نمود، اما وضعیت کلی امریکا چه از نظر داخلی و چه از لحاظ خارجی این احتمال را به صفر تنزل میدهد.
شکنجه، توهمی که فرو ریخت
همانگونه که مردم عادی کوچه و بازار بهنام”سرانگشتان رژیم” و به استناد نصب یک عکس بر دیوار مغازه مستحق مرگ اعلام میشدند، حوادث و رویدادها نیز بهجرم”امکان بهرهبرداری رژیم” به مسلخ سانسور برده میشوند و یا به سبب”فرصتی برای روحیه دادن” پر و بال داده میشوند. تلکس خبرگزاری مجاهدین غربالی است از سانسورگری وقیحانه از هر آنچه که باب طبعش نباشد و هر آنچه که از این غربال عبور میکند، باید که منتج به نتیجهی خاص و دلخواه رهبر شود زیرا اوست که تشخیص میدهد گریبان اصلی فرقهاش را کدام بحران گرفته است.
ملوانان مظلوم انگلیسی
استفاده از ابزارهایی مانند شایعه، گزینش یکجانبهی اخبار و… از جمله ترفندهای رادیو بغداد بود که بهنظر میرسد همهی آنها را یکجا به دار و دستهی رجوی واگذار کردهاند تا با استفاده از آن، حضیض خود را بپوشانند. اما تجربهی تاریخی نشان داد که این شگردهای رادیو بغداد نیز نتوانست حکومت بعث و صدام را سرپا نگه دارد.
جانا سخن از زبان ما میگویی
آقای اسماعیل وفا یغمایی، از اینکه بخشی از مصاحبهاش با بهروز سورن را در سایت ایراندیدبان درج کرده بودیم، اظهار ناراحتی کرده و با مقدمهای نسبتاً بلند، ایراندیدبان را به باد ناسزا گرفته است. باید پذیرفت که به هر حال سی سال مراوده با فرهنگ مجاهدین، چنین عوارضی را بر جای خواهد گذاشت.
فاتحه بر استراتژی مرده
راه حل سوم، گزینهای است که گویا گروههای مخالف ایران بهدلیل شرمندگی از علنی شدن اقداماتشان برای تحریک حمله به ایران و نیز حمایتشان از مواضع نئومحافظهکاران جهت اقدام نظامی، آن را به غرب پیشنهاد میکنند و آن را بهاصطلاح راه حلی در مقابل غرب برای مقابله با حکومت ایران معرفی مینمایند.
باند بی اعتبار رجوی و حقوق بشر نظامیان انگلیسی
بقایای رجوی که بهشدت از آزادی این نظامیان از جانب ایران گزیده شده و در طرحی که بهمنظور بحرانسازی در اینباره آماده کرده بودند به کلی با شکست مواجه شدند، با آه و فغان و حسرت بسیار و در واکنشهای تبلیغاتی خود سعی دارند که اظهارات مسؤولین ایران دربارهی دفاع از مرزهای آبی کشور را مغایر با آزادسازی نظامیان انگلیسی قلمداد کرده و به این نحو خفت و بور شدگی خود را کمی التیام بخشند.
جنایت نظامی القاعده و خیانت سیاسی بعث – مجاهدین
در عین حال که القاعده مسؤولیت این بمبگذاری را بر عهده گرفته است، هدف از این ادعا و به کار بردن لفظ”ارگانهای امنیتی” تخریب وجههی شیعیان میباشد و صرفاً به قصد تضعیف دولت مالکی بیان میشود. این موضوع ادعایی کاملاً تناقضآمیز است که صرفاً فرصتطلبی مطرح کنندگان آن را بدون آن که ذرهای به واقعیت موجود صحنهی عراق توجه داشته باشند نشان میدهد.