حمایت از تروریست به چه قیمت؟
اید فراموش کرد که سران فرقه رجوی در تمامی مواردی که این حامی تروریست ادعا کرده خودشان مقصر بودند که نمونه آن را شیراحمد روزرخ که بتازگی توانست خودش را از چنگال این تروریستها نجات دهد بیان می کند و می گوید که وقتی برای مصاحبه با نماینده کمسیاریای پناهندگی اعلام آمادگی نمودم، تا چند روز من را تحت شدیدترین شستشوهای مغزی قرار دادند تا بتوانند ذهن من را از اینکار بازدارند که البته من تصمیم خودم را گرفته بودم و زیر بار نرفتم
اراجیفی برای احیاء دلهای مرده
سران سازمان مجاهدین که می دانند دیگر پاسخی برای سئوالات بسیار عناصر خود در رابطه با اهداف پوچ ان می کنند ندارند، بدنبال راهی هستند که بتوانند به هر طریقی ذهن آنها را مشغول نگه دارند که این نیز یک نمونه از ان خیانتها می باشد که امید است مسئولین و نمایندگان کمسیاریای پناهندگی و سازمان ملل هر چه زودتر بفکر آزاد نمودن زندانیان این گروهک تروریستی باشند تا مبادا دیر شود.
حمایت از بدعت در دین توسط سازمان مجاهدین
سران مجاهدین که می خواهند به هر نحوی در عراق ماندگار شوند و از هر حرکتی برای مظلوم نمایی خودشان استفاده کنند، در بین اراجیف مذبوحانه خودشان از 16 تروریستی که در چند وقت قبل به سزای عملشان رسیدند نیز یادی کرده و آنها را افرادی که در راه به اصطلاح مقاومت کشته شدند می داند که البته همه مردم ایران و جهان می دانند که جزای تروریستهایی که به بچه و پیر و جوان ترحمی نمی کند چه می تواند باشد ولی جنایتکاران فرقه رجوی برای جلب حمایت مردمان بلوچ کشورمان این حرکت را محکوم می دانند در صورتیکه تحریف قرآن و ترور و کشتن زن و بچه بیگناه همین مردم از دید آنها جرم نیست
خانواده کانون گرم برای زندانیان سازمان مجاهدین
سران سازمان مجاهدین بواسطه حضور خانواده ها و نیز آگاهی بخشیدن آنها به زندانیان قلعه الموت بود که ضربات مهلکی خوردند و تاثیر بسزای ان وقتی نمود پیدا کرد که بسیاری از عناصرشان درخواست خروج از ان را دادند و حتی بسیاری از آنها که با مقاومت سران خود مواجه شدند، بفکر فرار افتاده و توانستند از طرق مختلف اینکار را انجام دهند و تازه از ان به بعد بود که این بیچارگان مطلع شدند که خانواده چه زحمات زیادی برای آزاد نمودن و نیز رسیدن به آزادی واقعی برای آنها کشیده اند و تمامی تصورات آنها که از خیانتهای سران فرقه رجوی درباره خانواده در ذهن آنها ایجاد شده از بین برود.
کاریابی که منجر به از دست دادن جوانی شد
علی چگونگی پیوستن ناخودآگاه خود به فرقه رجوی را تعریف می کند و مدام افسوس می خورد و آهی از ته دل می کشد که ناشی از به هدر دادن 12 سال از عمرش در یک فرقه نکبت بار و جنایتکار می باشد که بقول خودش اکنون که نزدیک به دو سال از رهاییش می گذرد هنوز نتوانسته آثار مخرب حضور در فرقه رجوی را از بین ببرد هرچند که خانواده اش در این راه خیلی سعی و تلاش می کنند، همانطور که برای آزادی اش زحمت کشیدند.
سیاستهای دوگانه حامیان تروریست
اکنون بعد از گذشت بیش از 10 سال، کشور فرانسه پرونده سران سازمان مجاهدین را که تمامی شواهد و قرائن بر علیه آنها بوده و می توانستند براحتی آنها را محکوم نمایند را مختومه اعلام نموده و آن تروریستها را که شواهد بسیاری بر جنایتکار بودن آنها وجود دارد را منع پیگرد دادند و آنها را به راحتی به جامعه خود راه دادند و از طرفی در عین ناباوری دولتمردان آن کشور ندای مبارزه با تروریستهای داعش را سر می دهند و برای به اصطلاح مبارزه با آنها نشستهای مختلف می گذارند
سالروز بسته شدن لانه فساد مبارک
سرکرده فرقه تروریستی رجوی برای نگه داشتن قلعه الموت بسیاری از زندانیان خود را به راحتی به کشتن داد و حتی یک خم به ابرو نیاورد و در تازه ترین آنها نیز 52 نفر را به دم تیغ فرستاد و بسیاری از سران خود را نیز فدای جاه طلبی و خودخواهی خود کرد، در صورتیکه او از تمامی این درگیریها از قبل نیز آگاه بود و می دانست که این تنشها به خون ریزی ختم می شود و ضربه آن را نیز باز همین از دنیا و آزادی بی خبرها می خوردند و کشت و کشتار را باز همین زندانیان تحمل می کردند.
تناقض آشکار سازمان مجاهدین در مقابل داعش
سران سازمان مجاهدین در واپسین روزهای خود روزنه امیدی در میان جنایتهای گروه تکفیری داعش دیدند و تمامی آمال و آرزوهای له شده خود را در آن مشاهده کردند و بدون آنکه به عواقب آن حتی به اندازه ارزنی توجه کنند، بلافاصله همانند کنه به آن چسبیدند و این گروه تروریستی را رزمندگان مردم عراق نامیده و بطور آشکار از آن حمایت کردند
فرصت زندگی که توسط سازمان مجاهدین گرفته شد
آقای نظری با چشمان اشکبار سرکرده فرقه رجوی و سران آن را نفرین کرده و می گوید سران سازمان مجاهدین بودند که لحظات خوش زندگی خانواده ام را به یاس و ناامیدی تبدیل کرده و آنها بودند که همسرم را از من گرفتند و بچه هایم را یتیم کردند و خداوند از آنها نگذرد که من اینچنین بهترین دوران زندگیم را از دست دادم و آنها بودند که فرصت زندگی را از من و امثال من ربودند.
جاه طلبی سران سازمان مجاهدین با کشته سازی عناصر خود
سران فرقه رجوی که در تمامی درگیریهای از پیش ساخته خود همیشه بدنبال کشته شدن عناصر خود بودند و حتی در یکی از این درگیریها در عکس مشخص بود که فرد از ناحیه پا دچار مصدومیت شده بود ولی با کمال تعجب در روز بعد نام همان شخص در بین کشته شده ها بود و سران سازمان در بوق و کرنا دمیده بودند که فلان تعداد از مجاهدین در درگیری به شهادت نائل شدند (!!) در صورتیکه تمامی این مستندها از قبل طراحی شده بود و جای هیچ گونه اشکالی وجود نداشت و حتی اگر فردی زخمی میشد بلافاصله او را نیست ونابود می کردند تا بر تعداد کشته های آنها افزوده شود
گفتگو با خانواده ای داغدیده از سازمان مجاهدین
حمید رضا زمانی از جمله نفراتی بود که برای کاریابی به کشور ترکیه رفته بود که متاسفانه در دام حقه های سران خائن و ادم ربا سازمان مجاهدین گرفتار شده و برای کسب درآمد بیشتر با آنها به کشور عراق رفت و هنگامیکه به پادگان اشرف رسید از همان ابتدا نسبت به دروغهای سران فرقه رجوی اعتراض نمود، ولی آنها با شستشوی مغزی قوی که داشتند او را چند مدتی در پیش خودشان نگه داشتند تا اینکه خانواده او برای دیدنش به عراق رفتند و برادرش توانست در اوج خفقان او را ملاقات نماید که حمیدرضا در آن زمان نیز به برادرش گفت که نسبت به ماندن در فرقه رجوی هیچ تمایلی ندارد
ملاقات با خانواده اربابی در دفتر انجمن نجات گلستان
آقای ناصر رحیم اربابی که برادر احمد می باشد که برای بازگشت برادرش تلاش مضاعفی داشته و با حضور مرتب خود در دفتر انجمن نجات پیگیر امور برادرش می باشد، درباره برادرش می گوید که او آدم بسیار ساده ای بود و سران فرقه رجوی با مغزشویی بالایی که داشته و دارند توانستند او را اغفال نمایند وگرنه احمد کسی نبود که از حال و روز مادرش بی خبر باشد چه برسد به اینکه از فوت او نیز اطلاعی ندارد و این باز بر می گردد به افکار غلطی که سران فرقه رجوی در ذهن او وارد کرده اند و افکار او را بدجوری به اعمال جنایتکارانه خودشان معطوف کرده اند.