تبریک بمناسبت رهایی دوستان قدیم از بند رجوی

خبر خوشحال کننده رهایی تعدادی از دوستان و هم بندهای سابقم در اسارتگاه فرقه مخوف رجوی را امروز دریافتم، اگرچه دور از انتظار نبود، حقیقتا بیاد لحظه رهایی خودم افتادم و اولین ارتباطم با خانواده ام و لذا با تبریک به این دوستان عزیز از بند رسته و خانواده های رنج دیده شان امیدوارم آغاز فصل جدید ریزش و برگ ریزانی باشد برای تشکیلات ظالم و ستمگر رجوی و دنیای جدیدی برای اسیرانی که بیش از نیمی از عمر خود را در چنگال سران فرقه ضد انسانی رجوی گذرانده اند.
فرقه رجوی،این درخت پیر فرتوت از زمانی که رو در روی مردم ایران و آب و خاک خود ایستاد و دست در دست صدام در بخاک و خون کشیدن مردم ایران سهیم شد ریشه هایش از خاک ایران کنده شد و در عمل دیدیم که هرروز رو به افول گرایید و هیچ گاه این تشکیلات روند تکاملی و صعود نداشت. و همواره در برگ ریزان و فروپاشی و ریزش نیرو بود و در هر سرفصل با بزک کردن چهره اش صورت خود را با سیلی سرخ نگاه میداشت اما تنه و ریشه در حال فرسوده شدن بود و تا امروز که می بینیم اخیرا مجددا به فکر ساختن زندان افتاده اند.
با نگاهی اجمالی به شعار های استراتژیک این فرقه به این حقیقت پی میبریم که تشکیلات و سکاندار آن همواره راهنمای راست میزده اما در عمل به سمت چپ میپیچده است،
از تشکیل میلیشیا در تهران و قصد انقلاب در داخل که عملا راه فرار به عراق را در پیش گرفت.
از شعار استقلال که عملا آغاز وابستگی و سرسپردگی به صدام دیکتاتور عراق بود.
از شعار رهایی و دفاع از خلق قهرمان ایران تا جنگ تمام عیار علیه همان خلق قهرمان و ستون پنجمی ارتش عراق.
از شعار مبارزه با امپریالیزم تا اتحاد و پیمان نوکری امریکا تا خوشرقصی مریم قجر و فهیمه اروانی برای ژنرالهای آمریکایی.
از حرکت بجوار خاک میهن تا متواری شدن و اخراج خفت بار به کشور آلبانی.
از تقاضای پناهندگی و بهره مند بودن از حقوق پناهندگی که حق تعیین سرنوشت فردی از الف بای آن است، تا تعهد گرفتن از نیرو ها که اجبارا در رکاب مریم تا غایت خیانت بمانند.
و ووووو تا زندان سازی جدید و انتقال اسراء از تیرانا به پادگانی در دور دست که با دیوار و حصار و سیم خاردار بتواند برای دربند کشیدن هرچه بیشتر اسرا استفاده نماید.
اما آنچه کاملا آشکار است و برکسی حتی نیرو های در بند تشکیلات نیز پوشیده نیست، روند سریع و شیب بسیار تند ریزش و فروپاشی تشکیلات و همان فصل خزان و برگ ریزان فرقه رجوی میباشد و میرود تا ریشه های خشکیده این درخت فرتوت که سالیان است به خاک خود خیانت نموده و در خاک بیگانه ارتزاق میکند کاملا بخشکد و تنه پوسیده آن نیز ساقط و سرنگون گردد.
در هر حال نتیجه هرطور که باشد جای خوشحالی دارد و خروجی آن رهایی هرچه بیشتر اسرا و افراد در بند فرقه میباشد و یقینا موج خوشحالی و شادی در بین خانواده های این افراد وصف ناپذیر است.
و بنده با تبریک مجدد به همه رها شدگان برایشان آرزوی موفقیت و بهروزی دارم و در میان آنها با تعدادی از رهاشدگان اخیر آشنایی و دوستی قدیمی دارم که از همینجا به همه آنها تبریک میگویم، با آقایان مصطفی یاراحمدی همشهری خودم، محمدعظیم میش مست که 9 سال تمام با هم در بند اسارت صدام و 15 سال نیز در بند اسارت رجوی بودیم و اتفاقا با شنیدن خبر رهاییش بلافاصله تمام رنج و مشقت خانواده اش بخصوص دختر دلسوز و مهربانش اشک را در چشمانم جاری نمود، احمد تاجگردون و احمد رهبر از دوستان قدیم و بقیه رهاشدگان که با هرکدام خاطراتی را در جهنم تشکیلات رجوی گذرانده ایم هرکدام یاد آور دوران سخت و طاقت فرسا و فشار های تشکیلات رجوی میباشد.
اما در آغازین لحظات رهایی به دوستان نوید میدهم که از آینده خود هر طور که باشد لذت خواهند برد زیرا خودشان برای سرنوشت خود تصمیم خواهند گرفت، و تقاضا دارم همه و همه جداشدگان دست در دست هم بگذاریم متعهد شویم تا از این فصل خزان تشکیلات و برگ ریزانی که سرفصل نوینی برای رهایی دوستا ن دربند مان است نهایت تلاش و همکاری را داشته باشیم و به یاری آنها بشتابیم.
روز و روزگارانی خوب و خوش، موفقیت روز افزون را برای دوستان رهاشده و تباهی و خزان مضاعف و فروپاشی کامل تشکیلات را برای فرقه رجوی آرزومندم.
علی مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا