گفتگوی یلدایی اعضای انجمن نجات اصفهان با خانواده های چشم انتظار

مناسبت ها و اعیاد فرصتی هستند تا به بهانه آن، اعضای خانواده و فامیل گرد هم بیایند و لحظات خوش و ناخوشی شان را با هم به اشتراک بگذارند و جانی دوباره بگیرند برای زندگی بهتر. یکی از این مناسبت ها، یلدا یا همان شب چله بود که خانواده های ایرانی را گرد هم آورد. […]

مناسبت ها و اعیاد فرصتی هستند تا به بهانه آن، اعضای خانواده و فامیل گرد هم بیایند و لحظات خوش و ناخوشی شان را با هم به اشتراک بگذارند و جانی دوباره بگیرند برای زندگی بهتر. یکی از این مناسبت ها، یلدا یا همان شب چله بود که خانواده های ایرانی را گرد هم آورد. خانواده بزرگ انجمن نجات هم از این قاعده مستثنی نیستند و مثل همیشه در کنار هم ، احساسات شان را به اشتراک می گذارند. به همین مناسبت اعضای انجمن نجات اصفهان، یلدای امسال با تعدادی از خانواده های چشم به راه اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق گفتگو کردند و یادآور شدند که شب طولانی فراق هم بالاخره سپری می شود و زمانی می رسد که آنها عزیزان شان را در آغوش می گیرند و در کنار هم یلدا را جشن می گیرند.

یلدا در تاریخ و فرهنگ ایرانی یادآور روابط گرم و صمیمی خانواده هاست ، یادآور گردهمایی همه اعضای خانواده در کنار پدران و مادران و بزرگان خانواده. فرزندان نیز از هفته ها و ماهها قبل در آرزوی چنین روزی هر کدام خریدهای خود را انجام داده و با دست پر در این دورهمی و تجمع خانوادگی شرکت میکنند. بزرگان هر خانواده در این دورهمی جایگاه خاصی دارند و سایر نوادگان با عشق و علاقه به وجود بزرگان افتخار میکنند و قدردان محبت های آنان هستند.
این شب که از هفته ها و روزهای قبل برای آن تدارک میبینند حس و حال عجیبی دارد و هر فرزند تلاش میکند از این دیدار و جمع خانواده ای بهره ای ببرد.

حافظ خوانی و تفعل به دیوان حافظ ، خوردن انار و آجیل از کارهای رایج و مرسوم این شب است که فرزندان نیت میکنند و یکی از بزرگان خانواده که به حافظ خوانی آشنایی و تسلط بیشتری دارد شعری از حافظ میخواند و برای جمع تحلیل و تفسیر میکند و بقیه منتظر هستند که حافظ در مورد فردی که نیت کرده است چه گفته است .

اما در این شب پر خاطره سالهاست برای خانواده های مرتبط با انجمن نجات که فرزندان دلبندشان اسیر تشکیلات رجوی هستند موضوع متفاوت است. پدران و مادران ، خواهران و برادرانی که سالها است چشم انتظار عزیزانشان هستند با حالتی آمیخته از یاس و امید و با هزار دل شکستگی مراسمی میگیرند اما با چشمانی اشکبار و دلی آزرده تفعلی به دیوان حافظ میزنند و اصلی ترین نیت و حرفشان با حضرت حافظ این است که از سرنوشت و آینده آن فرزند گرفتار برایشان بگوید.

معمولا شخص حافظ خوان در این برنامه ها با توجه به احساس جریحه دار شده خانواده اسیران رجوی اشعار حافظ را امیدوار کننده تفسیر میکند ” اگرچه کلام حافظ نیز سرشار از امید است ” تا مراسم با شادکامی به پایان برسد.

اما واقعیت یلدا در تشکیلات سازمان مجاهدین چگونه است ، آیا خانواده و دورهمی خانواده ، جایگاه بزرگان خانواده ، پدران و مادران اساسا در قاموس رجوی معنا و مفهومی دارند؟

خانواده در اندیشه و تفکر رجوی مساوی است با کانون فساد
خانواده = کانون فساد

این درسی بود که رجوی در سال 82-83 به همه نیروهایش داد چون این شیاد ضد عاطفه و احساس است و تنها با کشتن احساس و عاطفه در دل نیروهایش میتواند آنها را به زنجیر بکشد.

به همه افرادی که خانواده هایشان از ایران به دیدار آنها در مقابل پادگان اشرف رفته بودند آموزش داد که آنها را ناپدری و نامادری ، مزدوران نظام ایران و….. خطاب قرار دهند و با شعار “مزدور برو گمشو” از آنها استقبال نمایند.

ای لعن و نفرین عالم بشریت بر تو باد . خداوند سرشت انسانها را پاک آفریده است که تنها لیاقت پیدا کنند تا در مقابل پدر و مادر خود تعظیم کنند و تو درس نفرت میدهی ؟!!

و مثل همیشه امسال نیز خانواده ها با شناختی که از رجوی ملعون دارند، با چشمانی منتظر و دلهایی تنگ اما امیدوار پای سفره شب یلدا نشستند.

اعضای انجمن نجات اصفهان تلاش کردند تا با گفتگو با تعدادی از این خانواده ها و گزارش فعالیت ها و مسیر پیش رو و با توجه به تجربیات شخصی خود، به آنها نشان دهند که مسیر گرچه دشوار است اما حق همیشه بر باطل پیروز است و خواسته به حق خانواده ها برای ارتباط و دیدار با فرزندان شان دیر یا زود میسر خواهد شد.

علی مرادی