سریترین شگرد مغز شویی در فرقه رجوی
“رجوی” رهبر سادیست فرقهی قرون وسطایی مجاهدین، مانند تمامی رهبران فرقهها، بهمنظور تخلیه و کنترل نیروها، از تمامی ابزار و روشهای روانشناسانه و پزشکی (فیزیکی و متافیزیکی) بهره جسته است که بسیاری از آنها بهتدریج کشف و افشاء میگردد.در تاریخ فرقهها میخوانیم که بسیاری از آنان، مصرف مواد توهمزا بههنگام جلسات ِ سخنرانی قطب فرقه را تجویز میکرده و یا ساعات خاصی از شبانهروز را برای تلقین به افراد انتخاب مینمودند.
نسخه رجوی که بنا بود شفا بدهد، اما کور کرد
رجوی میپنداشت که غرب در مصاف با ایران معطل یک آلترناتیو است، و وقتی با معرفی مریم جار و جنجال بهراه انداخت، گمان میبرد که نگاهها متوجه مجاهدین خواهد شد و بالطبع رایزنی از سوی دولتهای غربی برای بهرسمیت شناخته شدن این آلترناتیو آغاز خواهد شد. اما از بعد آن تاکنون، همواره این پروژه در سایر ِ مواضع و عملکرد مجاهدین یک موضوع مهم برای انتقاد به این گروه بوده است و بهعنوان نمادی از غیردموکراتیک بودن، قیممآبی و دیکتاتوری رجوی شناخته شده است.
واکنش فرقه رجوی به خبر عقیم کردن زنان
دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین، ده روز پس از انتشار خبر ِ عقیم کردن سیستماتیک زنان در این فرقه و افشای جزییاتی از چگونگی در آوردن رحم زنان محصور در اردوگاه اشرف، در یک نمایش رقتآور، با به صحنه آوردن چند زن و کوشش بینتیجه برای اعترافگیری از آنان بهمنظور القای حس رضایت آنان در اردوگاه اشرف، عملاً واکنشی حقیرانه به این خبر مهم انجام داد.
دروغهای مریم رجوی ناشی از شکست مجاهدین
مریم رجوی مأیوسانه دروغهایی را دربارهی وضعیت مجاهدین و جامعهی ایران سرهمبندی میکند که بهنظر میرسد خودش هم امیدی به باور آن از سوی اروپاییها ندارد و صرفاً ادای تکلیف تشکیلاتی است برای نقطهی پایان گذاشتن بر یک امید واهی دیگر که رهبری عقبماندهی مجاهدین گمان میبرد از آن طریق میتواند راه نجاتی برای خود دست و پا کند.
هراس مجاهدین و حامیانشان و یک سؤال تاریخی
حامیان مجاهدین نیز اگر دروغهایی که خودشان هر روز دربارهی موقعیت این گروه در ایران تکرار میکنند را باور دارند، لطف کرده و نامهای به مردم ایران بنویسند و از آنها بخواهند که کاری برای این دار و دسته بنمایند و بهتر است از رهبری مجاهدین نیز بخواهند که آن حمایت مردمی که از آن دم میزد را فقط برای روزی که امید دارند با تجاوز نظامی به ایران به آلاف و علوفی برسند ذخیره نسازند و امروز که در کلیت و تمامیت در لجنزار ِ استراتژی حرکت موازی با امریکا فرو رفتهاند بهکار گیرند!
مجاهدین خواستار حفاظت آمریکا
در آستانه به سر رسیدن مدت مأموریت نیروهای آمریکا در عراق و در حالی که اصلی ترین نهاد آمریکایی حمایت کننده مجاهدین منحل گردیده است و به نظر می رسد که دولت آمریکا تصمیم گرفته است تا کنترل این گروه را به دست دولت عراق بسپارد، گروه تروریستی مجاهدین توسط اصلی ترین حامی خود در آمریکا، خواستار گنجاندن موضوع حفاظت از مجاهدین در توافق نامه آمریکا با عراق شد.
فریبکاری جدید گشتاپوی اشرف
گشتاپوی اشرف در صدد است تا با گرفتن اعترافات و مصاحبههای اجباری از اسرای جنگیای که توسط مجاهدین به گروگان گرفته شدهاند، از زبان آنها اعلام کند که آنها قبل از اسارت هم هوادار مجاهدین و مترصد پیوستن به آنان بودهاند!
فرقه رجوی در امور داخلی عراق دخالت نکنند
معاون رییسجمهور عراق که در مصاحبه با تلویزیون العراقیه سخن میگفت با اشاره به مسألهی حضور مجاهدین در عراق که با دادن وضعیت حفاظت شده از سوی امریکا به این گروه ادامه یافته است گفت: نیروهای امریکایی حفاظت قرارگاه اشرف را برعهده دارند و کسانی که از این قرارگاه برای خرید و یا بستن قرارداد خرید غذا به بغداد میآیند، توسط ارتش امریکا همراهی و حفاظت میشوند.
خودنمایی مجاهدین و توجه اروپا
تفاسیر رمانتیکی که دربارهی این تجمع ارایه میشود و همچنین علاقهای که مجاهدین به اثبات توجه رسانههای خبری به آن از خود نشان میدهند، سطح و میزان توقعات رهبری مجاهدین از این سرمایهگذاری را نشان میدهد. به هر روی این تجمع برای”خودنمایی” به اروپا تدارک دیده شده بود و از این منظر برای مجاهدینی که حتی ازدواج رهبرشان یک حرکت تاریخی محسوب میشود، بیان چنین تفاسیر و علایقی کاملاً طبیعی و بدیهی است.
مرثیهای بر زن مجاهد خلق
وقتی انسان خود را بهجای زنانی مانند محبوبه افراز، رفعت افراز، لیلا زمردیان، سیمین صالحی، فاطمه فرتوکزاده، محبوبه متحدین، صدیقه رضایی و دهها زن دیگر که در چنگال تشکیلاتی مهیب و فاشیستی گرفتار آمده بودند میگذارد، بغض غیرقابل فریادی گلوی انسان را میگیرد و بهدرستی نمیتوان تشخیص داد که باید بر سر چه کسی فریاد کشید، زیرا که شرایط سیاه اختناق و مواضع بهظاهر انقلابی رهبری مجاهدین، باعث تلقی حضور در مسیری درست و مشروع را ایجاد میکرد که متأسفانه ره به ناکجاآباد برد و از اینرو میتوان زن مجاهد خلق – کما اینکه مردانش را نیز – مستضعفینی نامید که توان درک حقایق و انتخاب راه درست را نداشتند…
چرا امریکاییها به حرف ما گوش نکردند
امریکا در آنزمان میتوانست با”مبادله”ی آنان از ایران امتیاز بگیرد؛ این نظر بسیاری از کارشناسان بود. حتی اگر هم این نظر یادمان رفته باشد، حسرت آقای گیتس در ماه گذشته بهخاطر از دست دادن فرصت مذاکره با ایران در آن هنگام که یکی از موادش مبادلهی مجاهدین با اعضای القاعده بود، آن تحلیلها را بهیاد ما میآورد. تحلیلها متعلق به افرادی مثل برژینسکی بود که مؤکداً از تیم بوش میخواستند با انحلال گروه تروریستی مجاهدین و تحویل آنان به ایران، هم امتیاز بگیرد و هم اصالت مبارزهاش با تروریسم را اثبات کند!
آغاز فصل مرگ
ضمن آنکه انحرافاتی همچون خودارضایی و همجنسگرایی از بارزترین بحرانهای منتج از انقلاب ایدئولوژیک میباشد که وقت و انرژی فراوانی را از رهبری و کنترلکنندگان مجاهدین برای مهار آن به هدر داده است (خود کرده را تدبیر چیست؟). انحرافات موصوف در سالهای پایانی دههی هفتاد گسترش زیادی داشت که بهدلیل شکایت فراوان نیروهای میلیشیا، کنترلکنندگان مجاهدین مجبور به برخورد با آن شدند و حتی رهبری مجاهدین در چندین نوبت جهت مهار آن با نیروها برخورد کرده و نشستهای متعددی پیرامون آن برگزار نمود. همچنین جداسازی قرارگاه زنان از قرارگاه مردان در همین راستا بوده است.