پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
در رویای زندگی در اروپا از پادگان اشرف سر در آوردم 07 شهریور 1403

در رویای زندگی در اروپا از پادگان اشرف سر در آوردم

در سال 74 با فردی آشنا شدم که بعد از مدتی فهمیدم از نفرات سرپل مجاهدین خلق است. او که در جریان وضعیت بیکاری من و تمایل من برای رفتن به خارج کشور بود به من وعده داد که من را به یکی از کشورهای اروپایی خواهد برد و زندگی خوبی خواهم داشت. قرار شد […]

نامه خانواده های اعضای خوزستانی دربند فرقه رجوی به مای ساتو 07 شهریور 1403

نامه خانواده های اعضای خوزستانی دربند فرقه رجوی به مای ساتو

خانم مای ساتو گزارشگر محترم ویژه حقوق بشر ملل متحد در امور ایران با عرض سلام ما جمعی از خانواده های اعضای خوزستانی سازمان مجاهدین خلق که هم اکنون در کمپ مانز در آلبانی تحت نظر این سازمان هستند، قبل از هر چیز مسئولیت جدیدتان را به شما تبریک عرض نموده و برایتان آرزوی موفقیت […]

عشق خانواده حصارهای ۱۴ ساله فرقه را درهم شکست 06 شهریور 1403

عشق خانواده حصارهای ۱۴ ساله فرقه را درهم شکست

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 جوانی پرشور و احساساتی بودم که متاسفانه با توجه به جو سیاسی آن زمان فریب شعر و شعارهای پر جذبه رجوی را خوردم و در همان سال 58 جذب سازمان او شدم. آنقدر تحت تاثیر رجوی قرار گرفته بودم که در سال 66 حاضر شدم نه تنها […]

قصه تلخ و شیرین جذب و جدایی من از مجاهدین خلق 06 شهریور 1403

قصه تلخ و شیرین جذب و جدایی من از مجاهدین خلق

در سال 70 تحت تاثیر تبلیغات رادیو موسوم به مجاهد در داخل کشور جذب مجاهدین خلق شدم و برای پیوستن به آنها به نوار مرزی عراق رفتم. بعد از ورود به خاک عراق توسط نیروهای امنیتی استخبارات رژیم صدام دستگیر و بمدت سه سال در زندان آنها بودم. در نهایت سال 73 بعد از پیگیری […]

از تلخی اسارت تا شیرینی رهایی 03 شهریور 1403

از تلخی اسارت تا شیرینی رهایی

در سال 1347 در شهر سربندر بدنیا آمدم، تا مقطع پنجم ابتدایی در این شهر به تحصیل مشغول بودم. با شروع جنگ تجاوزکارانه صدام بر علیه ایران همانند هزاران جوان دیگر برای دفاع از خاک وطن در تاریخ 18/1/66 به خدمت سربازی رفتم. دو هفته از حضور من در جبهه نگذشته بود که در جبهه […]

کابوس فرقه گذشت و زندگی را از نو آغاز کردم 30 مرداد 1403

کابوس فرقه گذشت و زندگی را از نو آغاز کردم

انسانها صرف نظر از ملیت، تاریخ و تمدن، قومیت و مذهب در مسیر زندگی شان در معرض حوادث و تند بادهای مختلفی قرار می گیرند که سرنوشت و جریان زندگی آنها را دستخوش تغییرات و فعل و انفعالات زیادی می کند. و من هم از این قاعده مستثنی نبودم. تجاوز نظامی عراق به ایران در […]

لذت بازگشت به وطن و به آغوش پرمهر خانواده 27 مرداد 1403

لذت بازگشت به وطن و به آغوش پرمهر خانواده

وقتی به خدمت سربازی رفتم دوست داشتم برای دفاع از وطن به جبهه های جنگ بروم تا اینکه در تاریخ 18/5/65 عازم جبهه شدم اما متاسفانه در تاریخ 24/4/67 در منطقه زبیدات توسط ارتش عراق اسیر و به اردوگاه اسرای جنگی منتقل شدم. حقیقتا شرایط اردوگاه برای اسرا خیلی سخت بود تا اینکه در سال […]

به یاد کسانی که از زندان صدام به اسارت رجوی در آمدند 27 مرداد 1403

به یاد کسانی که از زندان صدام به اسارت رجوی در آمدند

بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرفرازانه آزادگان به میهن در سال 1369 و فرصتی برای مرور رشادت های این غیور مردان است. روز 26 مرداد سال 1369 کشور ما شاهد ورود اولین گروه از آزادگان سرفرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای رژیم صدام قدم […]

فرقه رجوی همسو با شقی ترین دشمنان مرم ایران 27 مرداد 1403

فرقه رجوی همسو با شقی ترین دشمنان مرم ایران

رجوی وقتی در جریان انقلاب اسلامی سال 57 به لطف مردم ایران از زندان آزاد شد بجای اینکه همسو با خواسته های آرمان خواهانه مردم حرکت کند، ابتدا با موضع گیری های سیاسی خودخواهانه مدعی تمامیت قدرت شد که وقتی از این طریق نتیجه ای نگرفت، اقدامات کور تروریستی به راه انداخت و وقتی هم […]

اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت پایانی 24 مرداد 1403

اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت پایانی

گوشی تلفن را گرفتم. الو، الو، صدای مضطرب و هیجان زده ای در گوشم پیچید. علی؟ علی تویی؟! تویی کاکای عزیزم؟ کجا بودی در تمام این سالها؟ بغضش ترکید، صدایش برای لحظاتی قطع شد، و بعد گریه امانش نداد. بغض سالهای گذشته همزمان در من شکست، اشک پهنای صورتم را فرا گرفت. فاطمه مترجم افغانی […]

اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت اول 22 مرداد 1403

اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت اول

حدود 6 ماه بود که از مجاهدین خلق جداشده بودم و در کمپ موسوم به تیف آمریکایی ها زندگی می کردم ولی همچنان ارتباطم با خانواده ام وصل نشده بود و از آنها بی خبر بودم. تا اینکه یک روز خبر برقراری تماس تلفنی و آوردن تلفن به کمپ که بزرگ ترین تحول آن روزها […]

چگونه پذیرش آتش بس یک هفته توسط صدام به تاخیر افتاد؟ – قسمت پایان 21 مرداد 1403

چگونه پذیرش آتش بس یک هفته توسط صدام به تاخیر افتاد؟ – قسمت پایان

در قسمت قبل از مراحل آماده سازی سنگ قبر و عکس کشته شده های عملیات فروغ جاویدان نکاتی را بیان کردم. بعد از پروسه آماده سازی عکس ها و سنگ های مزار کشته شدگان آنها را به کربلا منتقل کردیم و طی یک زمانبندی سه روزه بر سر قبرها نصب کردیم و این مرحله از […]

blank
blank
blank