در پی تسلیم حقیرانه رجوی های پلید به خواسته بر حق خانواده های اسیران اشرف و دولت و ملت عراق یعنی تعطیل شدن اسارتگاه اشرف، آنها برای مردم فریبی و گول زدن افراد اسیر در فرقه مدعی بودند که در نتیجه یک توافق این خواسته را پذیرفته اند و در واقع به نوعی آن را موفقیت خود بیان می کردند اما با خروج اولین سری از اشرف، وقتی رجوی ها عمق ضربه استراتژیک را لمس کرده و فهمیدند که تار و پود مناسبات فرقه ای شان در حال نابودی است طبق معمول آنچه که از آنها انتظار می رفت، زیر قرارها زدند و حتی به گفته مقامات عراقی با انجام خرابکاری های عمدی قصد داشتند تا مانع از انتقال بقیه افراد به کمپ موقت ترانزیت شوند و در این بین رجز خوانی ها کردند. آنها با توجه به اینکه بازنده مطلق بودند بر خلاف همیشه، سازمان ملل و نماینده آن را نیز مورد حمله تبلیغاتی قرار دادند تا شاید حریفان پا پس بکشند و مدعی شدند که دیگر خبری از انتقال بقیه نفرات نخواهد بود الا اینکه « اطمینان های حداقل » به آنها داده شود و « پلیس عراق از داخل کمپ انتقال موقت خارج شود »!!! اما روزگار به خوبی به همه نشان داد که رجوی های کثیف چقدر تعادل قوایی هستند. آنها وقتی دیدند که راهی جز خالی کردن اشرف وجود ندارد و باید سری دوم نیز از اشرف خارج شوند ناچار از تسلیم زبونانه شدند و باز اشرف را جنباندن اما برای فرو نشاندن سوزش خویش اطلاعیه ای داده و چنین نوشتند:
« به درخواست نماینده ویژه وزیرخارجه آمریکا و نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد و قول آنها به تلاش برای برآورده کردن اطمینانهای حداقل ساکنان اشرف ۴۰۰ تن دیگر به لیبرتی می روند»
حالا باید به این جنایتکاران گفت پس چه شد آن که می گفتید اگر کوه ها بجنبد اشرف نمی جنبد؟
چه شد آن کانون استراتژیک نبرد؟
چه شد آن حرف ها که می گفتید اشرف شیشه عمر جمهوری اسلامی است؟
چه شد آن تحلیل ها که مالکی سقوط خواهد کرد و آمریکا دست بالا را در عراق خواهد گرفت و به جنگ با جمهوری اسلامی خواهد رفت؟
چه شد آن تبلیغات سرسام آور و پول های کلان که از سرویس های اطلاعاتی غربی و اسرائیلی گرفتید و خرج تعطیل نشدن اشرف کردید؟ چه شد آن ادعا که 1000 زن مسلمان حاضرند در اشرف کشته شوند اما به جایی نروند که دوربین نباشد؟!
چه شد آن همه تبلیغات که کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) فاقد زیر بناهاست و بنابراین ما بقیه نفرات را نمی فرستیم؟
چه شد…
اگر نگاهی به آن همه تبلیغات و مهمانی ها و سخنرانی ها و ولخرجی ها و… که رجوی ها و بقیه جیره خواران خارج کشوری اش برای حفظ اشرف کرده بودند بیاندازیم به خوبی به عمق ضربه کمرشکن و استراتژیکی که آنها بابت جمع شدن اسارتگاه اشرف دریافت کرده اند پی خواهیم برد و بیشتر خواهیم فهمید که رجوی ها چقدر پلید، ضعیف و بی بوته هستند و هر جا احساس کنند زور دارند قانون شکن و پیرو قانون جنگ بوده و هر کجا احساس کنند زور طرف مقابل زیاد است، زبون، ذلیل، خوار، حقیر و مطیع خواهند بود.
نتیجه آنکه ایستادگی خانواده ها باید بیشتر از پیش باشد تا این راه که تا به اینجا آمده و با تمام سختی هایش در حال ثمر دادن است به بار نهایی بنشیند. انشاالله