روسیاهی اعضای به اصطلاح شورای مفت خور رجوی ها

بعد از حادثه تلخ و غم بار منا که مریم قجر برای خوش رقصی شیوخ مرتجع عربی حاضر به موضعگیری نشد و در مسیری که آنان خوششان بیاید عنوان کردند که مقصر حکومت ایران می باشد.  تف بر شما جانیان که این گونه حقایق را وارونه  جلوه می دهید.  

در این راستا اعضای بی کار و مفت خور به اصطلاح شورا در خارجه که بدون سران فرقه اجازه آب خوردن هم ندارند در این فاجعه سکوت کرده و سعی می کنند که انگار اصلا اتفاقی نیافتاده است.

آقایان مفت خور و بی خاصیت به اصطلاح شورای فرقه، آیا واقعا شما این کشتار زائرین را ندیدید؟ آیا اصلا دلتان از مرگ این تعداد از زائرین به درد نیامد؟

ابتدا خطابم به فردی به نام گنجه ای است که خود را به اصطلاح روحانی و عالم و فیلسوف!! می داند آیا شما این قدر بی غیرت تشریف دارید که وقتی این تعداد زائر جدای از کینه حیوانی تان علیه مردم ایران برای سایر کشورها هم دلتان به درد نیامد؟

چقدر شما باید جنایتکار باشید که فقط به حرفهای مریم قجر داعشی گوش کنید. بهتر است آن لباس را از تنتان در آورید و لباس بی شرافتی به تن کنید که مطمئن هستم که تاکنون هم این گونه بوده است. تف بر شما که این گونه به نام دین روی حقایق و واقعیت ها خاک پاشیده تا بتوانید دل زن جنایتکاری هم چون مریم قجر را به دست بیاورید تا او هم از پول های آغشته به خون، شما را سیراب کند.

نفر بعدی که باید از او در این خصوص نامبرده شود منوچهر هزارخانی این پیر مرد عاطل و باطل است که خودش را در درون اعضای از دور خارج شده به اصطلاح شورا کسی می داند. شما که همیشه در حرف زدن آسمان و ریسمان را به هم می بافید آیا در دم مرگتان هم دست از این مرده خوری دست بر نمی دارید؟ یعنی اینقدر شما پست و رذل هستید که برای خوش خدمتی به شیوخ مرتجع از پول خون هزاران زائر خانه خدا استفاده نموده و به حیات ننگین خود ادامه دهید؟ تف بر شما که مدعی به اصطلاح آزادی خواهی هستید.

فرد دیگری که در درون به اصطلاح شورای بی خاصیت می توان نام برد خزایی می باشد. وی که در حرف زدن فکر می کند که واقعا در عالم سیاست کسی است و هر موقع که کسی موضگیری علیه فرقه انجام دهد روز و شب را از کف داده و دست به قلم می شودکه چرا به مریم قجر و سر دسته جنایتکاران مسعود انتقاد شده است. آیا شما حتی در کافه های کشورهای نوردیک هم خبر این کشتار زائرین را نشنیدید؟ آیا اگر کسی از خانواده شما هم جز افراد کشته شده بود باز هم سکوت می کردید که البته باید گفت شما به دستور مریم قجر نمی توانید به… بروید چه برسد به موضعگیری علیه این حادثه دردناک.

شما بهتر است هم چنان به همراه سایر دوستان مست خود در کافه های اروپا جمع شده و به اصطلاح به مبارزه خیالی خود ادامه داده تا مریم قجر تکه استخوانی جلویتان بیندازد.

فرد دیگر این شورای بی خاصیت پاک نژاد است که او هم به خاطر نام برادرش در این جمع وارد شده تا بتواند در اروپا هم به زندگی نکبت بار خود ادامه دهد. او نیز همانند دیگران در این مورد سکوت کرده و لال شده است. آیا شما که در همه مسائل ایران و اروپا صاحب نظر بودید چطور در این مورد خفقان گرفته و حرفی نمی زنید؟ شما که در بازی با کلمات از دیگران سر تر هستید پس چه شد این ادعای به اصطلاح انقلابی بودن شما؟

فرد دیگری که در شورای بی خاصیت ها می توان نام برد پهلوان پنبه فیلابی می باشد او که همیشه خود را مرید به اصطلاح یزدان پاک می داند آیا شما این حادثه غم ناک زائرین ایرانی و دیگر کشورها را ندیدید؟ آیا گفتن کلمه یزدان پاک لق لق زبان است که همیشه آنرا خرج می کنید. تف بر شما که به نام تختی و پوریای ولی سعی می کنید از نام آنان سوء استفاده کنید. ولی بدانید استخوانی که مریم قجر به جلوی تو و دوستانت می اندازد آغشته به خون می باشد و جواب همه خیانت ها را روزی خواهید داد. حال هر چقدر می توانید در امریکا پز این کلمات را بدهید. بهتر است بگوئید که در ماه چقدر از طرف مریم قجر به حساب شما واریز می شود که در مقابل این حادثه دردناک برای مردم ایران سکوت کردید.

در این سطور می توان به تک تک مفت خور های به اصطلاح شورا اشاره نمود و حتی کسانی که در هر حادثه ای خودشان را نخود آش کرده و دست به قلم می برند اکنون کجایند که این گونه در خواب خرگوشی فرو رفته و سعی دارند از روی این جنایت بگذرند.

برای ما کاملا روشن شده است که این زبان بستگان فقط به دستور مریم قجر داعشی می توانند حرف بزنند و اصلا کلمه ای به نام مستقل بودن در میان شان هم وجود ندارد. حتی در این باره می توان به مهدی سامع هم اشاره نمود که او خود را به اصطلاح انقلابی و مارکسیست البته از مدل اروپایی می داند دراین باره سکوت کرده چرا که مریم به او هم اجازه نداد که حرفی در این باره بزند پس می توان گفت که کلمه مستقل بودن برای اعضای بی کار و پیر و پاتالهای شورای دست ساز رجوی ها حرف مفتی است و اصلا خریداری ندارد.

اگر از زائرین کشته شده در حادثه منا یکی از بستگان این افراد بودند آیا باز هم سکوت می کردید؟ اگر فردی جدای از هر مقام و منصبی که داشته و یا مادران و پدران پیری که در این حادثه جانشان را از دست دادند آیا نباید با خانواده هایشان احساس همدردی کرد؟ شما جانیان از بس در منجلاب خیانت و وطن فروشی و کافه نشینی در اروپا مست کردید که اگر کسی هم در جلوی شما جان بدهد برای شما مهم نیست.

در ضمن باید به این نکته اشاره نمود عدم موضعگیری علیه حادثه منا و همسو شدن با شیوخ مرتجع عربی از نظر مردم ایران فراموش نخواهد شد چرا که ماهیت خود را برای همه نشان دادید.

شما لایق همان هستید که مریم تکه استخوانی جلوی شما پرت کرده تا با لیس زدن به آن به حیات خفیف و خائنانه خود ادامه دهید.

در پایان هم باید به این جانیان یاد آور شد که هنوز دیر نشده و حادثه منا می تواند درس خوبی برای شما باشد که دریابید که رجوی ها و دارو دسته جنایتکارش تا کجا در منجلاب خیانت و وطن فروشی فرو رفتند و خودتان را همانند دوستان سابق تان از این منجلاب نجات یافته و زندگی جدیدی را آغاز کنید.

هادی شبانی  

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا