شمارش معکوس خروج بازماندگان فرقه تروریستی رجوی در مدت زمان کوتاه زیر نظر سازمان ملل و صلیب سرخ و دولت عراق، رجوی را به سکوتی عمیق فرو برد.
رجوی و مریم خانم در سخنرانی هایشان با بازی کردن با کلمات و بکار بردن جملات کلیشه ای آسمان و ریسمان را به هم می دوزند و وانمود می کنند که سخنور و سیاستمداری کامل هستند در صورتی که شیاد و کلاهبردار سیاسی بیش نیستند، در مقابل چنین تصمیم جدی و قاطعی سکوت کرده و شوکه شده اند و انگار عقلشان را از دست داده اند و از همه جا نا امید سر در لاک خود فرو برده اند.
چه خیال بافی ها و پایان غم انگیزی و چه آینده مبهم و تاریکی در انتظار رهبر فراری و رئیس جمهور پوشالی و خیالی مجاهدین قرار گرفته است.
آرزوهای برباد رفته و رویاهای بی آینده مریم رهایی (سیاهی و تباهی) سرابی بیش نبود که دورانی هیجان انگیز و پایانی غم انگیز داشت.
کجایند شیر زنان و کوه مردان ارتش به اصطلاح آزادی بخش و صدای رادیو مجاهد که خروش خلق را فریاد می زد و جوانان خام ایران زمین را برای نبرد نهایی (سرنگونی) فراخوان می داد و با صدایی فریبکارانه آنان را به پشت سیاج های (سیم خاردار) زندان بزرگ اشرف فرا می خواند و می گفت از هر راهی که می دانید و می توانید خود را به ارتش آزادی بخش برسانید که امسال سال سرنگونی است.
چه شد آن همه وعده های هر سال، امسال سال سرنگونی و دوران طلایی است، آیا منظور از سرنگونی فروپاشی و اضمحلال فرقه مخرب خودش (رجوی) نبوده است؟
از قدیم گفتند: هر کس چاهی کند بهر کسی، اول خودش بعد کسی…
اما رجوی چاهی که کند اول خودش آخر هم خودش درون آن افتاد و نیست و نابود شد و دست طبیعت به آن همه لاف و گزاف ها و جاه طلبی و قدرت نمایی های خیالی رجوی پایان داد و برای همیشه از صحنه روزگار نیست خواهد شد.
این است سزای خون های به ناحق ریخته شده و آه مادران داغدار که قدرت پوشالی و توخالی رجوی را دود هوا کرد.
وای بر مریم و مسعود ستم پیشه و شیاد، کلاهبردار سیاسی و جلاد تاریخ بشریت که با اهداف شومشان در مقابل کائنات قد علم کردند و با طلاق اجباری و مخالفت با ازدواج سعی در نسل کشی داشتند.