مجاهدین خلق در حال از دست دادن لابی ها

بیش از دو دهه است که سازمان مجاهدین خلق (فرقه ی رجوی) درباره ی برنامه ی هسته ای ایران هراس افکنی می کند تا شرایط روبه افول خود را در جامعه ی بین المللی بهبود ببخشد.ای فرقه دائماً در  حال پراکندن ادعاهایی ست مبنی بر اینکه حکومت تهران برنامه ی تولید سلاح های کشتار جمعی دارد و با همراهی حامیان جنگ طلبش در حکومت های غربی تلاش بسیار کرده است تا غرب را به سوی جنگ با ایران سوق دهند. با این وجود، نهایتاً امریکا و اروپا درسال 2015 بر سر مسائل هسته ای ایران به توافقی دست یافتند که رویاهای مجاهدین خلق را نقش بر آب کرد.

حامیان امریکایی فرقه ی رجوی مثل جان بولتون و رودی جولیانی به مطرح شدن مجاهدین خلق و مشروعیت بخشیدن به اهداف این گروه کمک های زیادی کردند اما این گروه نه پایگاهی در میان مردم ایران دارد و نه قادر است دمکراسی برای مردم ایران به ارمغان بیاورد. پس از توافق پنج به علاوه یک با ایران، بولتون هیچ استدلال منطقی برای جنگ با ایران و تغییر رژیم ایران ارائه نمی دهد، بلکه ساده لوحانه اصرار می کند که به نظر وی تغییر رژیم راه حل بلند مدت است و مجاهدین خلق آرزویشان این است که امریکا آن ها را پس از تغییر رژیم در ایران، به قدرت برساند. این آرزو به معنی جنگ است هر چند که فرقه ی رجوی این حقیقت را انکار می کند و به اصطلاح از” تغییر رژیم غیر خشونت آمیز” حرف می زند. اما تنها مسیری که که با احتمال بسیار کم ممکن است مجاهدین خلق را در ایران به قدرت برساند از طریق حمله ی نظامی امریکا به ایران –اعمال زور– است.

پس از انتخاب دانلد ترامپ، مجاهدین خلق و مدافعانش تلاش های خود برای کارشکنی در مذاکرات هسته ای را دو چندان کردند. با این وجود به نظر میرسد که این فرقه در حال از دست دادن قلمرویش در دولت امریکاست، علی رغم سرمایه گذاری های هنگفتی که روی لابی هایش در حکومت امریکا از جمله وزارت دفاع و کنگره کرده است. جان بولتون، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل که زمانی نامزد پست وزارت امور خارجه برای دولت ترامپ بود، در سر مقاله ی اخیرخود در نشنال ریویو ادعا کرد که مجبور شده است طرح خود برای خروج از امریکا از توافق هسته ای با ایران را عمومی کند چرا که به دلیل تحولاتی که در ساز و کار کارکنان کاخ سفید پیش آمده است،” ارائه طرح به پرزیدنت ترامپ برایش غیر ممکن شده است”.

در حالی که سایت های پروپاگاندای مجاهدین خلق طرح کذایی بولتون برای”چگونگی خروج از توافق هسته ای با ایران” را منتشر می کند، این حقیقت را که حامی رشوه گرفته اش، از ورود به کاخ سفید منع شده است، نادیده می گیرد. ظاهراً دانلد ترامپ هم در حال آموختن است که قلدری کردن در قبال ایران و دیگر امضا کنندگان توافق هسته ای، دیگر کارساز نیست. بولتون که پیش برنده ی اصلی جنگ عراق بود، به عنوان معاون وزیر خارجه ی دولت جرج دبلیو بوش، در اواخر سال 2003، ادعا کرد که صدام حسین سلاح های کشتار جمعی دارد  و سایت های مخفی تولید این سلاح ها درعراق است — ادعایی که هرگز حقیقت آن اثبات نشد. او ظاهراً می خواست در عراق دمکراسی نهادینه کند و اکنون برای ایران خواب دمکراسی کذایی خود را می بیند.

دنیل لریسون از سایت امریکن کانسروتیو درباره ی جان بولتون می نویسد:”بولتون یکی از مقامات  بازنشسته و سیاستمداران سابقی است که طی چندین سال گذشته حامی پر سر و صدای فرقه ی مجاهدین خلق (گروهی سابقاً تروریستی) بوده اند. اودائماً در حال ادعاهای غلط درباره ی این فرقه ی تمامیت خواه تحت عنوان گروه اپوزیسیون” دمکراتیک” ایران است. وقتی بولتون یا هر کس دیگری با همین سوابق از” حمایت پرشور امریکا برای اپوزسیون ایران” حرف می زند، می توانیم تقریباً مطمئن باشیم که امریکا باید از مجاهدین خلق برای دست و پا زدن هایش در راه رسیدن به قدرت در ایران حمایت کند.”

لریسون به درستی نتیجه گیری می کند که قضاوت بولتون درباره ی مجاهدین خلق” شدیداً ناآگاهانه” است. او همچنین یادآوری می کند که مخالفان ایران از جمله بولتون حقیقتا”درباره ی واقعیت های سیاسی در داخل ایران” ناآگاه هستند. وی می نویسد:” بار دیگر، شاهد درخواست پرسر و صدای جارچی ها برای دستیابی به تغییر رژیم از طریق حمایت از این گروه تبعیدی هستیم که در کشور خودش مطلقاً از پایگاهی برخوردار نیست. در واقع، گروهی که بولتون عمرش را  صرف یاری رساندن به آن کرده است، به دلایل بسیار، شدیداً در ایران مورد تنفر است و هیچ اعتباری در میان اپوزیسیون سیاسی داخل کشور ندارد. همکاری بولتون با مجاهدین خلق، بیش از هر چیز دیگری، برای زیر سوال بردن دیدگاهش در قبال ایران، کافی است.”

از سوی دیگر، پس از استقرار اعضای مجاهدین خلق در آلبانی، این گروه با مشکلات بزرگتری مواجه است. مهمترین این مشکلات، روند رو به رشد شمار افرادی است که خواستار  خروج از فرقه هستند. بنابراین رهبر گروه باید انرژی زیادی صرف حفظ هژمونی خود کند. بنابر گزارشاتی که از درون فرقه می رسد، مریم رجوی مجبور شده است که جلسات مغزشویی خصوصی تری جهت متقاعد کردن افراد برای ماندن در تشکیلات، با حضور شخص خودش برگزار کند.

به علاوه، مجاهدین خلق همچون گذشته در تکاپوی بسیار است که برای خود در صحنه ی سیاست های منطقه ای جایی پیدا کند، از این رو مکرراً از مقامات امریکایی و نمایندگان کنگره در آلبانی پذیرایی می کند. اما به نظر می رسد که ادعاهای حامیان مجاهدین خلق در حکومت امریکا از اعتبار افتاده است و این فرقه همان طور که در درون پایگاه هایش دارد فرصت را از دست می دهد در سرزمین فرصت ها نیز شانسی ندارد.

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا