صحبتی دوستانه با همشهری خودم عطا موذن اسیر در فرقه رجوی

با سلام به همشهری خودم عطا موذن اسیر در فرقه رجوی. می خواستم بهت بگویم که چند روز پیش به همراه دیگر اعضای انجمن نجات مهمان دامادتان در بهبهان بودم داماد وخواهرتان ازما خواستند تا هرخبری از وضعیت تو داریم به آنها بدهیم. آنها ازدرد و رنج ونگرانی های همسرودخترانت بخاطر دوری وبی خبری ازتو گفتند.خواهرت می گفت: بعد ازرفتن عطا اکثر شب ها دختران عطا منزل ما می خوابیدند که بعضا دخترکوچک عطا وسط شب ازخواب می پرید وگریه می کرد، همسرش که از شدت ناراحتی مرتب سردرد می گیرد و هفته گذشته هم دخترش رایا عروسی کرد که هرکس درمراسم او بود گریه می کرد بخصوص دخترش که دربهترین شب شروع زندگی اش را با اشک ریختن شروع کرد.
خواهرت ادامه داد علاوه بر همسر و فرزندان عطا مادرم تا لحظه آخر زندگی چشمانش به درب بود و یا اینکه با هرصدای زنگ تلفن به ما می گفت ببینید عطا نیست؟ خودم بعنوان یک خواهرهمواره کارم گریه بود ولی مجبور بودم بخاطر فرزندان عطا گریه هایم را ازآنها مخفی کنم.آقای داستانیان دامادتان هم خیلی ازبابت دوری تو ناراحت بود اما دروغ چرا ازدست تو گله مند هم بود ومی گفت:عطا با این تصمیمش زندگی همسر وفرزندانش را تخریب کرد نمی دانم چرا دوباره فریب عوامل سازمان را خورد وبه عراق رفت او دراصفهان زندگی خوبی داشت و واقعا درگیر زندگی شده بود آیا رفتن به عراق وپیوستن به سازمانی که با رفتن رهبرش به عراق بزرگترین خیانت را به کشورش کرد ارزش این را داشت که الان دختران وهمسرش اینطور پریشان حال باشند با اینحال من حاضرم هرکاری انجام دهم تا دوباره عطا به زندگی اش بازگردد و یکبار دیگر در کنار همسر و فرزندانش قرار بگیرد.
اما دوست خوبم صادقانه بهت بگویم شنیدن درد و رنج های همسر، فرزندان وخانواده ات ازبابت دوری تو برای هرکسی ناراحت کنند وعمق خیانت وجنایت رجوی درحق اعضا وخانواده هایشان را نشان می داد.حال از تو چند سئوال دارم: این چند سال که درفرقه و در دوری و بی خبری از خانواده ات سپری کردی آیا عملکرد سازمان را متناسب با شعارهایی که می داد بوده؟ آیا ازآن شعار که می گفت”سرلوحه مجاهدین فدا وصداقت است” بطور واقعی درعملکرد سازمان وبخصوص درشخص رجوی دیدی؟ مطمئنا که درمورد”فدا” رجوی نمی تواند ادعایی داشته باشد. چون او همواره درحساس ترین شرایط فرار را بر فدا ترجیح و خودش را گم وگور کرده است البته صداقت هم که هیچوقت درعملکرد او نبوده.حتما ازنزدیک لمس کردی که همه شعارهای ویترینی رجوی ازجمله فدا شدن برای خلق، ایجاد جامعه بی طبقه توحیدی، کاربرای کارگر زمین برای دهقان، نبرد با آمریکا و…درعمل فریبکاری رجوی برای رسیدن به اهداف قدرت طلبانه اش بوده، ازطرف دیگرکارنامه وحشتناک رجوی درسرکوب وایجاد فشارهای روحی براعضا در درون مناسبات بخصوص در دورانی که صدام برمسند قدرت عراق بود گویای این حقیقت است که رجوی یک دیکتاتورچه ایی بوده که فقط بدنبال کیش شخصیت خودش بوده، بنظر تو سازمانی که اعضایش را از ابتدایی ترین حقوق انسانی اش ازجمله ارتباط با خانواده اش محروم می کند می تواند مدعی آوردن آزادی وخوشبختی برای خلق باشد؟ حتما طی این چند سال حضورت به تمامی این واقعیت های تلخ پی بردی والبته خودت را سرزنش می کنی که چرا فریب این سازمان را خورده وبودن درکنار خانواده را بر ورود به مناسبات سازمان ترجیح ندادی.
راستی همچنین شنیدم که سران فرقه برای اینکه اعضا را به اسارتگاه اشرف 3 ببرند واز ریزش آنها جلوگیری کنند گفتند تا 6 ماه دیگر صبر کنید چون رژیم دارد سرنگون می شود!! واقعا خنده داره. یادت باشد که ازسال 60 تاکنون رجوی هربار وعده های 6ماهه ویکساله سرنگونی رژیم ایران!!را به اعضا داده که این یکی ازهمان حیله های رجوی برای سرکوب ونگه داشتن اعضا در قید اسارت فرقه اش بوده. فرقه ای که خودش درآلبانی با بحران ریزش نیرو وفروپاشی روبروست چگونه می تواند چنین ادعایی داشته باشد درضمن این روزها فریب جو سازی های رجوی درمورد اتفاقات اخیر درایران را نخورید چون درایران مجاهدین ورجوی بدلیل عملکرد خیانت آمیزش پایگاه ندارد وحتی دراعتراضات اخیر یک شعارهم به نفع سازمان داده نشده اصلا نسل جوان چنین سازمانی را نمی شناسد بنابراین فریب تبلیغات دروغین رجوی را نخورید.
اما کلام آخر یقینا تو ودیگردوستانت که الان در فرقه هستند به ماهیت فریبکارانه رجوی وفرقه اش پی برده وحاضربه ادامه مسیر با فرقه رجوی نیستید و می دانم که تو الان حسرت می خوری که چرا زندگی خوب خودت درایران و فرزندانت را رها و فدای شور واحساسات ونه منطق وعقل کردی وبه امید های واهی به فرقه پیوستی و فکرمی کنی که اگر الان جدا شوی چه پاسخی درمقابل وجدان وخانواده ات داری وازاین بابت خودت را سرزنش می کنی، می دانم که قلبت برای دیدن فرزندانت می تپد اما آنچه که تو را قفل ومانع جدا شدن ازفرقه کرده گیروپیچ های ذهنی است که سران فرقه با شیادی تمام برای تو و بقیه اعضا ایجاده کرده است،بنابراین دوست عزیز رجوی با هرترفندی سعی می کند تا تو و بقیه را به هرشیوه وبه منظوررسیدن به اهدافش درفرقه نگاه دارد.اما این را بدان که همسر وفرزندانت تو را بخشیدن وهرلحظه برای دیدن وحضور دوباره تو در کنار خودشان لحظه شماری می کنند.پس بخاطر اونها و پاسخ به وجدان خودت سعی کن قل و زنجیرهای اسارت بار فرقه رجوی را از خودت دورکن و بیش ازاین نگذار رجوی تو را دراقدامات خیانت بار خود غرق کند تا حالا خیلی از اعضا از جمله نفراتی که درتشکیلات فرقه فرمانده و یا مسئولیتی داشتند ازآن جدا و به زندگی خود مشغول شدند پس بیش از این بیهوده زندگی و عمرخودت را صرف فرقه میرا رجوی نکن یادت باشد که هیچکس فردی را که به اشتباهش پی ببرد وبخواهد آن را جبران کند سرزنش نخواهد کرد کافی است که همت کنی.
دوست وهمشهری تو
حمید دهدار

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا