نجات یافتگان در تلویزیون آلبانی

شبکه تلویزیونی Top Channel در آلبانی، که پر بیننده ترین در این کشور می باشد، در برنامه Fiks Fare خود مستندی در خصوص فرقه تروریستی رجوی تهیه نموده که در آن با سه تن از نجات یافتگان به نام های آقایان احسان بیدی، منوچهر عبدی، و سعدالله سیفی گفتگو نموده است. ترجمه کامل متن این مستند که در سایت این شبکه درج گردیده به صورت زیر است:

جدا شده ها در شبکه های تلوزیونی آلبانی

۲۰۰ مجاهد خلق، ناراضی از سازمان مجاهدین خلق، اردوگاه آنان در آلبانی را ترک کرده اند. آنان مدارک شناسایی نگرفته اند، هیچ کمک مالی دریافت نمی کنند و موقعیت پناهندگی ندارند.
برنامه تحقیقی شبکه تلویزیونی Top Channel با عنوان”ّFiks Fare” با برخی از این افراد که نوری بر تاریکی آنچه واقعا در اردوگاه می گذرد انداخته اند دیدار کرده است.
آلبانی به ۳۰۰۰ مجاهدین خلق ایرانی در مدت زمان از ماه مارس ۲۰۱۳ تا سپتامبر ۲۰۱۶ پناه داده است، که از اردوگاه لیبرتی از عراق به اینجا رسیدند.
در سپتامبر ۲۰۱۴، نخست وزیر راما با وزیر خارجه آمریکا جان کری، در اجلاس ناتو در ولز دیدار کردند و پذیرش مابقی آنان را به بحث گذاشتند. مذاکرات در آوریل ۲۰۱۵ بین وزرای خارجه بوشاتی و کری ادامه یافت.
تصمیم گرفته شد که مجاهدین خلق ایرانی در یک اردوگاه مخصوص که توسط دولت آلبانی در همکاری با کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان ساخته خواهد شد زندگی کنند. مقدمتا، مجاهدین خلق در دو محل در منطقه کاشار اسکان داده شدند.
آنان ابتدا در مارس ۲۰۱۷، وقتی ۳۰۰۰ عضو مجاهدین خلق یک جشن بزرگ تحت تمهیدات امنیتی بالا برای بزرگداشت اول سال نوی ایرانی (نوروز) برپا کردند، متحد به نظر می رسیدند.
رهبر سازمان، مریم رجوی که در فرانسه زندگی می کند، چند روزی با آنان در آلبانی در طی این جشن ها ماند و صرفا با هواداران خودش دیدار کرد ولی البته با تعدادی از سیاستمداران آلبانی نیز ملاقات نمود.
در اکتبر ۲۰۱۷، شورای ملی زمین در آلبانی اجازه ساخت اردوگاهی در مانزا را صادر کرد.
سازمان مجاهدین خلق یک گروه اپوزیسیون ایرانی است که در سال ۱۹۶۵ توسط یک گروه از دانشجویان دست چپی با هدف سرنگون کردن رژیم شاه تشکیل شد. بعد از سقوط شاه، درگیری جدیدی شروع شد، این بار بین مجاهدین خلق و آیت الله خمینی اصولگرا، که قدرت را در ایران به دست گرفت.
بسیاری از هواداران، ایران را تا آخر سال ۱۹۸۱ ترک کردند، که اغلب در فرانسه پناه گرفتند. در سال ۱۹۸۶، این جنبش مرکز فرماندهی خود را به عراق منتقل کرد. نیروهای ایالات متحده به پایگاه آنان حمله بردند، ولی بعد از خلع سلاح به توافق رسیدند. سپس تصمیم گرفته شد که در اشرف، پایگاه نظامی سابق آنان در عراق، حفظ شوند.
ولی بعد از آنکه سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۱ اشرف را ترک کردند، اعمال خشونت آمیز بین آنان و ارتش عراق به ثبت رسید. در همان سال، آنان به اردوگاه لیبرتی در خارج از بغداد منتقل شدند. از آنجا که دیگر امنیت جانی نداشتند، تصمیم گرفته شد که به کشورهای دیگر بروند، که یکی از آنها آلبانی بود.
برنامه Fiks Fare از شبکه تلویزیونی Top Channel آلبانی با سه تن از این ۲۰۰ نفر که مجاهدین خلق را ترک کرده اند گفتگو نمود. آنان تأیید کردند که مجاهدین خلق که در منطقه مانزا مستقر شده اند نظامی بوده و برای جنگ به خوبی تعلیم دیده اند.
آنان گفتند که قوانین در داخل اردوگاه بسیار سخت گیرانه است، آنان حتی اجازه ندارند با خانواده های خود ارتباط برقرار نمایند. امروزه آنان در خانه هایی که اجاره آن توسط کمیساریا پرداخت می شود زندگی می کنند، ولی در آینده جایی برای رفتن ندارند. آنان مدارک هویتی، موقعیت پناهندگی یا هر چیز دیگری ندارند.
سعدالله سیفی، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق، متولد ۱۹۶۹، به Fiks Fare گفت که وقتی او در ایران زندگی می کرد، با مشکلات بسیاری روبرو بود، خصوصا مشکلات اقتصادی. او از رادیو تبلیغاتی مجاهدین خلق شنید که آنان پایگاه های بسیاری در دیگر کشورها دارند، حتی در ترکیه، و برای جنگ با ایران آماده می شوند. بنابراین او تصمیم گرفت که به پایگاه آنان در ترکیه برود.
وقتی به پایگاه ترکیه رسید، سعدالله شنید که همیشه همه در خصوص آزادی صحبت می کنند، ولی او بعدا متوجه شد که تماما دروغ بوده است. او گفت:”آنان یک سازمان مخوف هستند و مأموران بسیاری دارند که زندگی را به شما دیکته می کنند. شما باید آنچه می گویند را انجام دهید. من به اراده آزاد خودم به آنجا رفتم ولی آنان مرا مجبور کردند هر کاری را انجام دهم. همیشه تعالیم ایدئولوژیک وجود دارد. ما نباید تشکیل خانواده بدهیم. ما باید از رهبر اطاعت کنیم، و غیره”.
سعدالله سیفی می گوید که وقتی او در عراق بود، قادر به ترک اردوگاه نبود چرا که جایی برای رفتن نداشت. زمانی که به آلبانی رسید، سازمان را ترک گفت و از دوستان مجاهدش و اعضای خانواده اش کمک گرفت که به او پول دادند.
کرایه منزل او توسط کمیساریا پرداخت می شود و یک بسته غذایی هر ماه دریافت می نماید، ولی این موضوع برای مدت طولانی ادامه نخواهد داشت. او می گوید که در عراق افراد را داخل اردوگاه به زور نگاه می داشتند، درست مانند زندان، ولی این کار را در آلبانی نمی توانند بکنند. بهرحال، آنان از روش های دیگری برای ممانعت از ترک اردوگاه استفاده می کنند، مانند ندادن حق پناهندگی یا اجازه کار.
سیفی می گوید:”من می خواهم آلبانی را ترک کنم، ولی وزارت کشور شما به من هیچ مدرکی برای خروج از این کشور، یا حداقل زندگی عادی در اینجا نداده است. من برای مدارک اقامتی اقدام کردم، ولی دولت شما می گوید که تقاضا نامه مرا گم کرده است. حداقل باید به خانواده های ما اجازه دهند که برای کمک به ما اینجا بیایند.”
یک عضو دیگر احسان بیدی می گوید که مجاهدین خلق اطلاعات ایران را به عراق و عربستان سعودی وقتی عراق تحت رهبری صدام حسین بود می دادند. او تشکیل خانواده نداده است چرا که در سازمان این کار ممنوع است. او خود را قربانی سازمان در طی ۱۵ سال گذشته می داند زیرا او هرگز اجازه نیافت با خانواده اش ارتباط برقرار کند.
احسان می گوید که او وقتی ۲۴ ساله بود در ایران به مجاهدین خلق پیوست، و در آن زمان یک هوادار محکم بود، ولی وقتی فهمید که آنان به وی دروغ گفته اند و اینکه آنان یک گروه تروریست هستند، او دست از همکاری با آنان کشید. در عوض، او شروع به کار به عنوان مکانیک کرد، تا اینکه آنان افرادی را فرستادند که به وی گفتند که اطلاعاتی دارند که دولت ایران اگر کشور را ترک نکند و به مجاهدین خلق نپیوندد وی را دستگیر خواهد کرد. لذا او مجبور شد بدون هیچ مدرکی به ترکیه سفر کند.
احسان می گوید که مجاهدین خلق به وی دروغ گفتند، به وی گفته شد که به کشورهای اروپایی فرستاده خواهد شد، ولی در عوض، او مجبور به زندگی در اردوگاه شد و از ترکیه به عراق و بعد به آلبانی رسید. داخل اردوگاه، طبق گفته احسان، هیچ فرقی با زندان ندارد. آنان به صورت مسلح و به صورت گروه های مجزا زندگی می کردند که روزمره در جلسات ایدئولوژیک شرکت می نمودند. او منتظر یک برگه هویتی و گذرنامه در آلبانی است که همچنان در حال پیگیری می باشد.
احسان می گوید که سازمان به وی دستور داد تا در یک گروه کوچک وارد ایران شود و بمبگذاری نماید، و حملاتی انجام دهد. احسان می گوید:”به ما از جانب سازمان یاد داده شد که چگونه از تفنگ استفاده کنیم و مردم را بکشیم. بسیاری از کسانی که اینجا می بینید انسان نیستند بلکه ماشین جنگی هستند.”
منوچهر عبدی، یک عضو دیگر که سازمان را ترک کرده است، می گوید که او به مدت ۱۳ سال با سازمان بوده است. او به مجاهدین خلق پیوست تا به رؤیاهای سیاسی اش برای ایرانی بهتر برسد، ولی بعدها او دریافت که این گروه در حقیقت یک فرقه است که اعضای آن اجازه ارتباط با دنیای خارج یا خانواده خود را ندارند، تا اینکه او به آلبانی آورده شد.
وقتی او در عراق بود اجازه نداشت با حتی دکتر خود ارتباط بگیرد. اردوگاهی که در آلبانی ساخته شده است، به گفته وی، مشابه همانی است که در عراق بود، تا جایی که به مقررات بر میگردد. او می گوید که در داخل مجاهدین خلق جزو گروهی بود که آموزش های نظامی به جوانان ایران از طریق شبکه اسکایپ می دادند، ولی برای ارتباط با خانواده خود اجازه استفاده از اینترنت را نداشتند.
منوچهر می گوید که رهبر مجاهدین خلق، مریم رجوی، که در فرانسه زندگی می کند، اغلب از آلبانی دیدار می کند و سخنرانی می نماید. به گفته منوچهر در این سخنرانی ها، مریم کسانی که سازمان را ترک کرده اند را خائن می خواند که می بایست کشته شوند.
او در آپارتمانی که کرایه آن توسط کمیساریا پرداخت می شود زندگی می کند، ولی خانواده وی نمی تواند به لحاظ مالی به وی کمک کنند. او دارای موقعیت پناهندگی نیست، اجازه اقامت در آلبانی ندارد، و او نیز خود را قربانی سازمان می داند.

روزنه رهایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا