خانواده ات نمی تواند بی خیال تو شود

نامه آقای علی نجفی به برادرش محمد جعفر نجفی

سلام!
برادر جان محمد جعفر امیدوارم حال شما خوب باشد. این چندمین نامه ایست که برای شما می نویسم و متاسفانه تا به حال جواب هیچ یک از نامه های مرا ندادی. من، پدر و مادر و خواهرانت دلمان برای شما تنگ شده. خودت خبر داری چندین سال است از شما بی خبریم؟ اجازه بده راحت با شما صحبت کنم. لااقل دلت به حال پدر و مادرت بسوزد و یک تماسی با آنها بگیر و آنها را از نگرانی در بیار. این همه سران فرقه دم از آزدی می زنند منظور آنها زندانی کردن شماست. این چه آزادی که شما دارید که نمی توانید یک تماس با خانواده خود بگیرید. واقعا با ماندن در چنین جایی خودت خسته نشدی؟ تا کی می خواهی ادامه دهی؟ خبر داری پدر و مادرت در نبود تو قصه می خورند. محمد جعفر چرا این کار را با پدر و مادرت می کنی؟ خانواده ات نمی تواند بی خیال تو شود پس بدان که تو را دوست دارند و همیشه به یاد تو هستند و تا آزادی تو از فرقه رجوی پیگیر کارت هستیم. اگر سران فرقه رجوی فکر می کنند که ما شما را فراموش کرده ایم کور خوانده است. محمد جعفر جان مادرت همش به فکر شماست. نگران اوضاع و احوالت است چرا خودت را نجات نمی دهی خیلی ها خودشان را نجات داده اند و یک زندگی آزاد برای خودشان دارند مگر شما از آنها چی کم داری؟ این چندین سال به کجا رسیدی؟ تصمیم بگیر و خودت را نجات بده، ما خانواده ات منتظر شما هستیم که شما را در آغوش بگیریم. در پایان پدر و مادر و تمام خانواده سلام شما را می رسانند و منتظر شما هستند.
امیدوارم که هر چه زودتر به آغوش ما برگردی.
برادرت علی نجفی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا