وقتی قصد انقلاب داری، همکاران مهم هستندکنت تیمرمنفرانت پیج مگزین، نوزدهم ژانویهبرگزار کنندگان تظاهرات نوزدهم ژانویه به وضوح به سازمان مجاهدین خلق که فعالیتش در امریکا ممنوع اعلام شده است اشاره می کنند و به آن لقب”بزرگترین گروه مقاومت مردمی در داخل کشور” می دهند…… شاه سابق از آنها با نام”مارکسیست های اسلامی” نام می […]
وقتی قصد انقلاب داری، همکاران مهم هستند
کنت تیمرمن
فرانت پیج مگزین، نوزدهم ژانویه
برگزار کنندگان تظاهرات نوزدهم ژانویه به وضوح به سازمان مجاهدین خلق که فعالیتش در امریکا ممنوع اعلام شده است اشاره می کنند و به آن لقب”بزرگترین گروه مقاومت مردمی در داخل کشور” می دهند…
… شاه سابق از آنها با نام”مارکسیست های اسلامی” نام می برد چرا که آنها توسط شوری سابق تعلیم دیده بودند و همزمان از آیت الله خمینی حمایت می کردند…
اف بی آی از سالهای هفتاد حرکت های این سازمان را که افسران امریکایی مشغول در ایران را به قتل رسانده اند تحت نظر داشته است. بنا بر گزارشات رسمی دولت امریکا، اعضای سازمان بصورت فعال در اشغال سفارت امریکا در سال هزار و نهصد و نود و هفت شرکت داشته اند….
…امریکایی ایرانی ها بوضوح از رهبر سازمان مجاهدین مسعود رجوی بعنوان”پل پت ایران” یاد می کنند و معتقدند که در صورتی که رژیم کنونی سقوط کرده و مجاهدین به جای آن می آمدند، وی تمامی مخالفین سیاسی خود را بصورت دسته جمعی قتل عام می نمود. در برنامه شانزده ماده ای گروه برای یک ایران”دموکراتیک” در آینده می خوانیم که آنها آزادی سیاسی را بجز برای مخالفان خودشان تضمین می کنند.
… رجوی اعضای مجاهدین را وادار کرده است تا از همسرانشان جدا شوند و در خانه های تیمی بصورت جمعی زندگی کنند. وی در سال 1983 خودش از همسرش، دختر پرزیدنت بنی صدر جدا شد… و با همسر همقطار سیاسی اش ازدواج نمود…
… در سال 1986 رجوی ها فرانسه را به قصد عراق ترک کردند. جایی که صدام حسین از آنها به گرمی پذیرایی کرده و به آنها پول و سلاح داد…
… بعد از جنگ خلیج فارس در سال 1991، صدام از نیروی نظامی مجاهدین برای حمله به مخالفان کرد عراقی در شمال عراق استفاده نمود. چیزی که رئیس جمهور منتخب عراق آقای جلال طالبانی هرگز فراموش نمی کند…
بر اساس گزارش کامل وزارت خارجه در سال 1993 که منجر به ممنوع شدن فعالیت های سازمان در امریکا گردید، مجاهدین نه تنها امریکایی ها را کشته اند بلکه تامین کننده تیم های ضربتی بودند که پس از انقلاب 1997 بسیاری از افسران ارشد ارتش ایران را به قتل رساندند…
اعضای کنگره امریکا که نگران سابقه تروریستی رژیم جمهوری اسلامی ایران و برنامه های هسته ای آن بودند در اوت 1993 (بله 1993) در طوماری از وزیر خارجه وقت وارن کریستفر خواستند تا مقامات امریکا گفتگویی را با چهره بیرونی مجاهدین، شورای ملی مقاومت، بر قرار کنند.
وارن کریستفر در بیست سپتامبر 1993 جواب داد:
“در رابطه با تماس با گروه های آپوزیسیون ایرانی، تعداد زیادی از این گروه ها در امریکا و نقاط دیگر وجود دارند که خشونت را ترغیب نکرده و اهداف سیاسی آن ها از بازگشت سلطنت تا برقراری یک قانون دموکراتیک را شامل می گردد. بسیاری از آنها روی وضعیت حقوق بشر در ایران تکیه کرده و با کمیته حقوق بشر سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری دیگر همکاری می کنند. ما با نمایندگان این گروه های بر اساس درخواست خودشان دیدار می کنیم و معتقدیم که این تماس ها برای رد و بدل کردن اطلاعاتمان مفید است”.
” ولی در مورد شورای ملی مقاومت که بصورت بسیار نزدیکی به سازمان مجاهدین خلق وصل است. هر دو گروه توسط مسعود رجوی رهبری می گردد و دولت سیاست عدم همکاری و تماس را دنبال می کند. این سیاست به این خاطر است که سازمان مجاهدین از تروریسم استفاده می کند که ما مخالف آن هستیم”
پشتیبانان سازمان مجاهدین خلق پس از این نامه وارن کریستفر تحت نام های مختلف و دروغین بیش از 204 هزار دلار به صندوق مبارزات انتخاباتی روبرت توریچلی، گری اکرمن، و نمایندگان دیگر کنگره کمک مالی کردند تا شاید بتوانند از این طریق تاثیر گذاشته و وزارت خارجه نامشان را از لیست تروریست های بین المللی خارج سازد.
در طی سال گذشته گروه حامی دیگری به نام”کمیته سیاست ایران” سعی نموده است تا قانونگذاران بانفوذ و از جمله گزارشگر شناخته شده فاکس نیوز، ژنرال پل والری، و ژنرال تام مک اینرنی را تحت تاثیر قرار دهد.
رئیس کمیته سیاست ایران، ریموند تنتر… بصورت مرتب در برنامه ها و کنفرانس های خبری طرفدار مجاهدین ظاهر می شود و برنامه پیشنهادی خود برای ربط امریکا با مجاهدین بر علیه ملا ها را با ربط اف دی آر با استالین بر علیه هیتلر مقایسه می کند.
هم جبهه شدن با تروریسم نه تنها بخاطر اهداف استراتژیکی غلط است بلکه اساسا از بنیان هم غلط و مردود است. فرقه رجوی سابقه مشخصی دارد. آنها امریکایی ها را کشته اند. آنها هموطنان خودشان را به قتل رسانده اند و پایبندی آنها به اصول دموکراسی چیزی جز تولیداتی برای مصرف شنوندگانش نیست.
طرفداری از مجاهدین در ایران با حمایت از بقایای بعثی ها در عراق ندارد. این هم به امید واهی که آنها کارهای سختی را که جامعه سیاسی و اطلاعاتی امریکا نمی تواند یا حاضر به انجام آنها نیست انجام دهند….
در زمانی که ما به یک رودررویی جدید در رابطه با مسئله هسته ای ایران نزدیک تر می شویم باید مواظب بود که در یک بی تحملی دچار اشتباه نشویم و به گروه خشنی کمک کنیم که دشمن خطرناک را سرنگون کند به امید آن که آنها بعدها روش های خشونت آمیزشان را پس از پیروزی کنار خواهند گذاشت.
وقتی دنبال انقلاب هستیم بسیار مهم است که دوستانمان را درست انتخاب کنیم. آینده به آن بستگی دارد.




































