این بار نوبت هجرت به کجاست؟

با وجودی که ترک کمپ اشرف و لیبرتی توسط باند رجوی با فشار زیاد خانواده های خسران دیده از این مناسبات غیر انسانی که خاک عراق را محیط خطرناکی برای فرزندان وابستگانشان میدانستند و دولت عراق که مصمم بود این قسمت ازخاک کشورش را صاحب شده و طبق قوانین خود آنرا اداره کند وهم ازاین جهت که فرقه ی رجوی این کشور ناامن را با تماس های زیاد با گروه های افراطی عراقی نا امن تر میکرد ، انجام شد .

مسعود ومریم رجوی تا توان داشتند مانع این اخراج میشدند، نوشته های وبسایت های رجوی درصدد اثبات این موضوع هستند که اعضاء وقربانیان این فرقه با علاقمندی و تدبیر خاص ومدبرانه ی خود از عراق بیرون ریخته شدند !

این ادعای مجاهدین استحاله یافته، بار دیگر وبا روشنی تمام نشان میدهد که این گروه یک گروه فرقوی است و شکست های خود را بحساب پیروزی هایش مینویسد.

از رسانه های خودشان بخوانیم :
روز ۱۹شهریور ۱۳۹۵ رسانه‌ها اعلام کردند که آخرین گروه مجاهدین از عراق وارد آلبانی شده‌اند. اعلام خبر پایان انتقال موفقیت‌آمیز مجاهدین آن‌چنان برای حکومت آخوندی شوکه‌کننده و غیرمنتظره بود که رژیم با بلاهت تمام اصرار داشت ثابت کند خبر غیرواقعی است و هنوز یک گروه از مجاهدین در لیبرتی حضور دارند “.

شوکه کننده ازبرای چه ؟

مگر خواست دولت ایران راندن مجاهدین رجوی از ” جوار خاک میهن ” نبود ودر جریان پروازهای چند ماهه ی اعضای باند رجوی که مطابق لیست فرودگاه ها اعلام میشد وما خانواده ها را غرق درخوشحالی میکرد ، نبود؟

مگر خانواده های گرفتار مناسبات رجوی نامه های زیادی به دولت آلبانی ننوشته وازپذیرش فرزندان مان درخاک خود تشکر نکردند؟

تشکری که هم ازبابت دور شدن آنها ازعراق نا امن بود و هم ازاینکه دولت آلبانی اعلام کرده بود که این افراد را بعد از معالجات پزشکی به انسان های نرمال تبدیل کرده و کمک شان خواهد کرد که به زندگی خصوصی خود که با کار ودرآمد توام است ، برگردند؟

متاسفانه زندگی نشان داد که دولت آلبانی با چه ناجوانمردی زیادی زیر همه ی این قول هایش زده و این فرزندان فریب خورده وشستشوی مغزی شده را بدست رجوی ها سپرد تا به روش سابق برده داری همچنان تحت سیطره ی این بوالهوس های دشمنان مردم ایران قرار بگیرند.

ضمنا اگر لیست واسامی دسته ی آخر دیرتر اعلام شد، باین دلیل بود که اینها فرماندهانی بودند که دردادگاه های جنایی عراق پرونده داشتند واین مخفی کاری ازحیث احتیاط و ممانعت از کارپلیس بین المللی و دستگیری وتحویل آنها به مقامات قضائی عراق بود.

باردیگر :
“… مجاهدین در هر جایی که رفتند و باشند، استقلال سیاسی و حقوقی و استقراری‌شان را فدای سختی‌ها و تنگناهای هجرت‌های مداوم نکرده‌اند. ـ در هر هجرتی، تهدیدهای بازدارندهٔ مبارزاتی و پیمانهایشان با مردم و آرمان آزادی را شناخته‌ و به کشف قوانین مقابله با این تهدیدها همت گمارده‌اند “.
این استقلال درعراق بشکل تبدیل شدن به زوائد ارتش صدام ودرآلبانی همسوی کامل شدن بانظام سلطه وتابعیت بوده وهست.
اگر این امر معنی استقلال دارد، پس وابستگی به چه میگویند؟

همچنین :
هر چه علیه مجاهدین بهتان و دروغ سرهم کردند و در بوق‌وکرنا انداختند و با انواع حیله‌ها محدودترشان کردند، آنها گسترده‌تر و میلیونی شدند. هر چه کتاب و نشریهٔ مجاهدین را آتش زدند و ممنوع کردند و به‌خاطر فروش نشریه، دهها مجاهد را در فاز سیاسی با چاقو و قمه و ژـ۳ کشتند، آنها تا اعماق شهرها و روستاهای ایران نفوذ کردند و نشریه‌شان بالاترین تیراژ تاریخ مطبوعات ایران را کسب کرد “.

نحوه ی فروش روزنامه توسط هواداران شما ، شکل جنجالی ، غیر مودبانه وتحریک کننده داشت وشما دربرابر تصرف ساختمان های عظیم دولتی ، استفاده ازنگهبانان مسلح غیر قابل قبول حکومت جدید که هنوز خود را بخوبی سازماندهی نکرده و طبیعی بود که ازاین کارها نگران باشد ، درصدد ایجاد یک دولت موازی بودید که تا نهایتا قدرت را بطور انحصاری دردست بگیرید و این چیزی نبود که حکومت حوصله ی تحمل آنرا داشته باشد.

حکومت بخاطر وا اسلاما گفتن شما، ملاحظه ی شما را داشت و این امر سبب میشد که شما ازبیشترین امکانات دولتی بهره برده و پرتعداد ترین میتینگ و تظاهرات راه بیاندازید که عقل نداشتید وقدر این چشم پوشی ها را ندانسته وسرانجام کارتان چنین شد که درصورت داشتن رهبری مجرب و مصلح و با سواد ، میتوانست این چنین نشود.

دردنباله :
«این فرضیه که نیروهای منافقین پس از رسیدن به اروپا مضمحل خواهند شد و در نتیجه تهدیدی برای نظام محسوب نمی‌شوند چقدر کارشناسانه بوده است؟ چقدر همراه با برآوردهای اطلاعاتی و امنیتی بوده است؟ و چرا نتیجه عکس داده است “؟

شما نه تنها دراروپا نیستید، بلکه درکشور فلک زده ای بنام آلبانی هم حضور پیدایی ندارید وکارهایتان را درقلعه ای دراین کشور بصورت محرمانه وبا حمایت سیاسی آمریکا واسرائیل وکمک بی دریغ اقتصادی عربستان انجام میدهید وبا داشتن تلویزیون 24 ساعته دست به تبلیغات زده وخیال میکنید که این کارها از روی قدرت است.

درایران وخارج ازآن ، نیروهای سیاسی قابل توجهی وجود دارند که اگر امکانات شما را داشتند، خیلی بهتر وموثرتر عمل میکردند وشما این امکانات بادآورده را با پخش برنامه های مسخره، دوباره بدست باد میسپارید.

شما ممکن است بتوانید با کشور مفروض اروپایی کنار بیآیید ولی زدن کمپ مافیایی و تضییع حقوق افرادتان ازطرف افکار عمومی اروپا تحمل نخواهد شد وازاین روست که گروگان های خود را که نام مجاهد برآنها گذاشته اید، با سماجت بی نظیر در قلعه ای واقع درآلبانی نگه داشته ونمیگذارید که پایشان به اروپا باز شود.

همینطور :
افق‌های پیش‌ روی مجاهدین اکنون بسیار فراخ گشته و در تعادل‌قوای سیاسی و اجتماعی و منطقه‌ای و بین‌المللی بدل به اهرمی قدرتمند در دستان خلق محبوبشان برای به زیرکشیدن هیولای انسان‌ستیز آخوندی شده‌اند “.

مساحتی از این افق ها به یمن فناوری ها بوجود آمده وشما این مسئله را بحساب قوی تر شدن خود نگذارید.
شما درتعادل قوای داخلی ، قابل اعتنا نبوده و اربابان ریز ودرشت تان هم که دچار جنبه ی منفی این تعادل قوا گشته اند و از این رو ادعای تبدیل شدن به اهرم قدرتمند هم ، کشکی است !
وحید

منبع

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا